Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
photo pattern generation
تولید یک پوشش مدار مجتمع بوسیله قرار دادن الگویی ازنواحی مستطیل مجاور یارویهم افتاده
Other Matches
photo
photograph=have
photo-
مربوط به نور
photo electron
الکترون نوری
photo ionization
یونش تابشی
photo luminescence
لومینسانس نوری
photo nadir
مرکز خط المرکزین عکس نقطه لولای عکس هوایی
photo offset
چاپ افستی که فیلم عکاسی رابرای چاپ بکار برد
photo print
چاپ عکسی
photo ionization
یونش فوتونی
photo interpretation
نقشه کردن عکس هوایی
photo interpretation
تفسیر عکس هوایی نقشه عکسی
photo interpretation
تفسیر عکس
photo imagery
عکس برداری کردن از زمین
photo imagery
تهیه عکس
photo geology
تفسیر عکسهای هوایی
photo excitation
برانگیختگی نوری
photo electron
فوتو الکترون
photo print
چاپ عکس
photo finish
استفاده از عکس برای تعیین برنده مسابقه فشرده
This photo does not do you justice.
خودتان از عکستان بهتر هستید
You have come out well in this photo(picture).
ازمد افتادن
photo session
مدتزمانیکهخبرنگارانفرصتدارندازفردیعکسبیندازند
photo cell
پیل نور- برقی
photo plotter
رسام نوری
photo cell
سلول فتوالکتریک
photo electric
وابسته به تاثیر نورو الکتریک باهم
photo distance
مسافت اندازه گیری شده ازعکس هوایی مسافت روی عکس
photo conductive effect
اثر نور- رسانایی
photo electric cathode
کاتد نور- برقی
photo emission effect
صدور نور- برقی
photo index map
نقشه راهنمای عکسهای هوائی
photo electric emission
صدور نور- برقی
photo electric current
جریان نور- برقی
negative photo plane
افق شیشه عکاسی
photo optic memory
حافظه نوری
negative photo plane
سطح افق شیشه عکس
inverse photo electric effect
اثر برق- نور
generation
توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند
generation
فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای LSI
generation
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
generation
زبان هایی که فاهر خوب برای کاربردارند و هوشمند نیستند
generation
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
generation
کامپیوترهای اصلی که طبق فناوری بر حسب نور ساخته شده اند و شروع به کار کردند
generation
کامپیوتری که به جای دریچه نوری از ترانزیستور استفاده میکند
generation
جدیدترین نوع فناوری
generation
کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند
generation
تولید داده یا نرم افزار یا برنامه با استفاده از کامپیوتر
first generation
اولیه
from generation to generation
نسلا" بعد نسل
first generation
اولین سری
first generation
سری اول
generation
مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
generation
مسافت بین فایل و گونه اصلی آن که در حین ایجاد پشتیبان استفاده میشود
generation
ساخت
generation
افرینش گسترش
third generation
نسل سوم
fifth generation
نسلپنجمکامپیوتر - نسلهوشمصنوعی
generation
تولید
generation
تولید نیرو
generation
زایش
generation
نسل
generation
تولید کردن
generation
چاپ کردن عکس
generation
ایجاد
generation of current
تولید جریان
gas generation
تولید گاز
they muliplied by generation
با زاد و ولدزیاد شدند
system generation
تولید سیستم
first generation computers
کامپیوترهای نسل اول
first generation computer
کامپیوتر اصلی که از فناوری الکترونیکی بر پایه مقدار برای شروع تشکیل شده است
first generation computer
کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
third generation computers
کامپیوترهای نسل سوم
fifth generation computers
کامپیوترهای نسل پنجم
generation of oscillations
تولید نوسان
the rising generation
دوره جوانان اینده
succeeding generation
نسل بعدی
report generation
گهارش زایی
report generation
تولید گزارش
second generation computer
کامپیوتر نسل دوم
second generation computers
کامپیوترهای نسل دوم
spontaneous generation
خلق الساعه
spontaneous generation
پیدایش خودبخود
spontaneous generation
بطیب خاطر
spontaneous generation
بی اختیار
system generation
ایجاد سیستم
fifth generation computers
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری که با استفاده از مدارهای سریع VLSI و زبانهای برنامه سازی قدرتمند برای ایجاد امکان محدوده افراد
generation gap
شکاف نسلها
high tension generation
تولید فشار قوی
magnetic field generation
تولید میدان مغناطیسی
generation data set
مجموعه دادههای تولیدی
fourth generation computer
کامپیوتر نسل چهارم
fourth generation computers
فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
fourth generation computers
زبانهایی که برای کاربر فاهر مناسب دارند و هوشمند طراحی نشده اند
impluse voltage generation
تولید فشار ضربهای
diesel driven generation set
دستگاه محرکه دیزلی
grid bias voltage generation
تولید ولتاژ بایاس شبکه
pattern
الگوقالب
pattern
الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
pattern
محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
pattern
مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
pattern
نمونه
pattern
شیوه
pattern
نقشه طرح اصابت گلوله ها
pattern
نقشه شکل
pattern
بطور نمونه ساختن
pattern
گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
pattern
نقش ونگار
pattern
سرمشق
pattern
ردیف بندی
pattern
الگو
pattern
بعنوان الگو بکاربردن
pattern
همتا بودن
pattern
بعنوان نمونه یا سرمشق بکار رفتن نظیربودن
pattern
خصوصیات
pattern
نقش
pattern
انگاره نقش
pattern
خصوصیات فردی
to pattern out
ازروی نمونه درست کردن مطابق الگویاقالب طرح کردن
to pattern out
نمونه شدن برای
pattern
طرح
pattern
انگاره
pattern
الگو صفات فردی
pattern
تقلیدکردن
pattern
طرح ساختن
pattern
نقشه ساختن
move of pattern
[وجود تقارن و هماهنگی نگاره ها پس از اتمام بافت در مقایسه با نقشه]
Herati pattern
طرح هراتی
[در این طرح گل ها در قالب شکل لوزی خود را نشان داده و تمامی متن فرش را در بر می گیرند. برگ ها از چهارسو به سمت خارج امتداد داده شده و با لوزی های مجاور خود متقارن می شوند.]
diaper pattern
طرح گل و بلبل تکراری
[بطوری که کل متن فرش را در بر بگیرد.]
cane pattern
طرح بندی که بصورت تکرار نقوش با نواری نازک به شکل بند کل متن را فرا می گیرد
Afshan
[all-over pattern]
طرح افشان
[با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
punch and pattern
سوراخوحککردن
key pattern
زبانه یونانی
stimulus pattern
طرح محرک
target pattern
شکل قرار گرفتن هدف
radiation pattern
الگوی تابش
bravo, pattern
شکلی که حرارت سنج اب درعمق کمتر از 001 فاتوم نشان میدهد
target pattern
شکل هدف مسیر تک هواپیما به هدف
test pattern
طرح ازمایشی
pattern making
مدل سازی
key pattern
زنجیره یونانی
dispersion pattern
شکل پراکندگی
disruptive pattern
اشکار سازنده هدف استتارشده وسیله اشکار ساختن هدف استتار شده روی صفحه رادار
energy pattern
الگوی انرژی
energy pattern
نقشه انرژی
movement pattern
الگوی حرکتی
movement pattern
انگاره حرکتی
effective pattern
منطقه اثر موثر
bar pattern
ترام با خطوط مورب با زاویه کوچکتر از 54 درجه
attack pattern
ارایش تک
pass pattern
مسیر منحنی که گیرنده پاس برای گرفتن توپ طی میکند
holding pattern
کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
herringbone pattern
طرح جناغی
bit pattern
الگوی ذرهای
dispersion pattern
مستطیل پراکندگی طرح پراکندگی
fallout pattern
نمونه ریزش اتمی
demand pattern
الگوی تقاضا
deflection pattern
مستطیل پراکندگی سمتی پراکندگی سمتی
crosshatch pattern
طرح شطرنجی
controlled pattern
بارریزی کنترل شده هوایی بارریزی با استفاده ازگسترش معین چترها
fallout pattern
شکل ریزش
factor pattern
طرح عاملی
bit pattern
الگوی بیتی
pattern bombing
بمباران پوشش کننده هدف بمباران پوشاننده
effective pattern
منطقه اصابت موثر
pattern generator
مولد تعمیر کار
pattern recognition
الگو شناسی
pattern recognition
تشخیص الگو
pattern recognition
الگوشناسی شناسایی الگو
pattern shop
کارگاه مدل سازی
attack pattern
الگوی تک
antenna pattern
طرح انتشارامواج انتن
antenna pattern
انتشار انتن
drilling pattern
طرح مته کاری
activation pattern
طرح برانگیختگی
deflection pattern
مستطیل انحراف
pattern recognitation
تشخیص الگو
pattern maker
طرح ساز
pattern laying
مین گذاری طراحی شده
pattern maker
قالب ساز
pattern making
نمونه سازی
drilling pattern
نمونه مته کاری الگوی مته کاری
pattern of development
الگوی توسعه
pattern offense
موضعگیری در برابر حریف
pattern lady
بانویی که سرمشق بانوان دیگر باشد
pattern plate
صفحه مدل
pattern laying
مین گذاری مدل دار
weaving pattern lever
اهرم مجموعهموجدار
spot pattern test
ازمون طرح نقطه ها
weft-face pattern
[بافت پود نما که بیشتر در پارچه و گلیم بکار می رود.]
weaving pattern brush
مجموعهبرسموجدار
stitch pattern memory
حافظهبافتودوخت
admiralty pattern anchor
لنگر میله دار
pattern perception test
ازمون ادراک طرحها
pattern milling attachment
تجهیزات فرز مدل
pattern construction drawing
الگوی نقشههای ساختمانی
basket weave pattern
طرح شطرنجی که در کارهای بنایی بکارمیرود
sport skill pattern
الگوی مهارت ورزشی
battery groung pattern
طرح گسترش توپهای اتشبار
battery groung pattern
وضع قرار گرفتن توپها درموضع تیر
fundamental motor pattern
انگاره بنیادی حرکت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com