Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (10 milliseconds)
English	Persian
physical constant	ثابتهای فیزیکی
physical constant	ثابت فیزیکی [فیزیک]
Other Matches
physical	پایین ترین لایه استاندارد شبکه ISO/OSI
physical	که قوانین نرخ بیت
physical	توان و رسانه ارسال سیگنال را بیان میکند
physical	حافظه مناسب در کامپیوتر
physical	ماده جامدی که قابل لمس است
physical	فیزیکی
physical	ترتیب فعلی کابلها در شبکه
physical	آدرس حافظه که مط ابق با محل حافظه سخت افزاری در رسانه حافظه است
physical	سازمان دهی و ساختار پایگاه داده ذخیره شده
physical	مادی جسمانی
physical	طبیعی
physical	بدنی
physical	جسمانی
physical	مادی
physical	فیزیکی مربوط به تاسیسات
physical	مربوط به استفاده از تماس یاخشونت بدنی
physical exercise	تمرین ورزشی
physical exercise	تمرین بدنی
physical exercise	ورزش
physical drive	دیسک گردان فیزیکی
physical fitness	امادگی جسمانی
physical fitness	امادگی عمومی جسمانی
physical format	قالب بندی فیزیکی
physical handicap	معلولیت جسمانی
physical inspection	بازدید سطحی از بدنه جنگ افزار یا وسیله بازدید بدنی بازدید تاسیسات
physical medicine	طب توان بخشی
physical medicine	درمان بدنی و توان بخشی
physical movement	حرکت بدنی
physical movement	حرکت جسمانی
physical dimension	بعد مادی
physical design	طرح فیزیکی
emotional and physical	امور عاطفی و بدنی
emotional and physical	روحی وبدنی
extra physical	بیرون ازقواعدطبیعی
physical analysis	تجزیه فیزیکی
physical analysis	جداسازی ذرات خاک از نظر قطر دانه ها به روش فیزیکی
physical anthropology	انسان شناسی جسمانی
physical capital	سرمایه فیزیکی
physical capital	سرمایه غیرپولی
physical change	تغییرات فیزیکی
physical characteristics	خصوصیات زمین
physical chemistry	شیمی فیزیک
physical coercion	اجبار مادی
physical constraints	محدودیتهای فیزیکی
physical characteristics	مشخصات زمین خصوصیات بدنی
physical profile	نیمرخ بدنی
physical therapy	ورزش درمانی
physical unit	واحد فیزیکی
physical security	امنیت فیزیکی
physical science	دانش مادی
physical science	علوم طبیعی
physical science	خیمشناسی
physical map	نقشهفیزیکی
physical jerks	تمرینفیزیکی
physical connection	اتصال مادی
physical device	ابزار مادی
physical appearance	منظر بدنی
physical therapy	تن درمانی
physical state	حالت فیزیکی
physical profile	براوردبنیه کلی بدنی یاقدرت بدنی و کارایی
physical psychological	تنی- روانی
physical psychological	جسمی- روانی
physical quantity	کمیت فیزیکی
physical record	مدرک مادی
physical sciences	علوم طبیعی
physical education	تربیت بدنی
physical record	بیشترین واحد داده که در یک عملیات قابل ارسال باشد
physical security	حفافت تاسیسات
physical security	تامین تاسیسات
physical record	رکورد فیزیکی
physical record	همه اطلاعات از قبیل داده کنترل برای رکورد ذخیره شده در سیستم کامپیوتری
physical capacity for marriage	قابلیت صحی برای ازدواج
physical aptitude test	ازمون استعداد جسمانی
marginal physical product	محصول فیزیکی نهائی
iranian physical society	انجمن فیزیک ایران
physical motor pool	پارک موتوری ساختمان دار پارک موتوری تاسیسات دار
physical element of crime	عنصر مادی جرم
marginal physical product of capital	محصول فیزیکی نهائی سرمایه
marginal physical product of labor	محصول فیزیکی نهائی کار
constant	همیشگی
constant	مقدار ثابت
constant	کد نمایش حروف که حاوی یک عدد ثابت دودویی در هر طول کلمه است
constant	پایا
constant	آنچه تغییر نمیکند
constant	دادهای که مقدارش ثابت است
constant	فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
constant	فیلد داده که همواره همان تعداد حروف را دارد
constant	ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
constant	ثابت دایمی
constant	مداوم
constant	وفادار
constant	سرویس انتقال داده که بخشی از ATM است و برای تضمین نرخهای مشخص ارسال داده روی شبکه حتی شبکههای شلوغ است
constant	باثبات استوار
constant	دائمی
constant	ثابت قدم
constant	پایدار
constant	عدد ثابت
constant	ثابت
constant factors	عوامل ثابت
constant of motion	ثابت حرکت
constant of the cone	زاویه کجی مخروق نقشه برداری لامبر ضریب مخروط لامبر
constant current	جریان مستقیم جریان ثابت باطری
stefan's constant	ثابت استفان
attenuation constant	ثابت تضعیف
boltzmann constant	ثابت بولتزمان
constant luminance	روشنایی ثابت
constant error	خطای ثابت
constant current	جریان دائم
constant current	شدت ثابت
constant cost	هزینه ثابت معادل cost fixed
constant cost	قیمت ثابت
constant capital	سرمایه ثابت
calibration constant	ثابت درجه بندی
boltzmann constant	ثابت بولتزمن
absorption constant	ضریب جذب
planck's constant	ثابت پلانک
constant voltage	فشار الکتریکی ثابت
velocity constant	ثابت سرعت
velocity constant	ضریب سرعت
weiss constant	ثابت وایس
Constant of integration	ثابت انتگرال گیری [ریاضی]
Napier's constant	عدد نپر [ریاضی]
time constant	ثابت زمانی
stability constant	ثابت پایداری
spring constant	ضریب فنریت
planck's constant	کوانتوم کنش
propagation constant	ثابت انتشار
proportionality constant	ثابت تناسب
rate constant	ثابت سرعت
real constant	ثابت حقیقی
rydberg constant	ثابت ریدبرگ
screening constant	ثابت پوشش
shielding constant	ثابت حفافتی
solar constant	ثابت خورشیدی
Napier's constant	عدد [ ایی ] [حرف لاتین] [ریاضی]
constant potential	اختلاف پتانسیل ثابت
A constant guest is never welcome . <proverb>	به همیشه میهمان خوشامد گفته نمى شود .
dissociation constant	ثابت تفکیک
inertia constant	ثابت اینرسی
disintegration constant	ثابت تلاشی
instability constant	ثابت ناپایداری
ionization constant	ثابت یون
constant pressure	فشار ثابت
lattice constant	ثابت شبکه
dielectric constant	ثابت دی الکتریک
declination constant	زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
electric constant	ثابت الکتریکی
hubble constant	ثابت هابل
gravitational constant	ثابت جاذبه
figurative constant	ثابت تلویحی
field constant	ثابت میدان
force constant	ثابت نیرو
formation constant	ثابت تشکیل
frequency constant	ثابت فرکانس
gas constant	ثابت گازها
constant return	بازده ثابت
gas constant	ثابت گاز
equilibrium constant	ثابت تعادل
gravitational constant	ثابت گرانش
constant speed	سرعت ثابت
decay constant	ثابت تباهی
newton constant	ثابت نیوتون
constant voltage	ولتاژ ثابت
overall formation constant	ثابت تشکیل کلی
multiplying constant	مضرب ثابت
constant power	توان ثابت
constant power	توان دائمی
magnetic constant	ثابت مغناطیسی
cosmological constant	ثابت کیهان شناختی
coupling constant	ثابت جفت شدن
ebullioscopy constant	ثابت غلیان نمایی
madelung constant	ثابت مادلونگ
numeric constant	ثابت عددی
magnetic constant	پرمئابیلیته ی در خلاء
curie constant	ثابت کوری
cryoscopic constant	ثابت انجماد سنجی
stepwise formation constant	ثابت تشکیل مرحلهای
constant speed propeller	ملخی که سیستم کنترل ان دارای یک گاورنر و یک فیدبک بوده و گام ملخ را به منظورثابت نگه داشتن سرعت دوران تنظیم میکند
constant speed regulation	تنظیم با سرعت ثابت
constant speed unit	گاورنری که توسط موتور کارمیکند و ملخ را کنترل مینماید
constant stimulus method	روش محرک ثابت
thermodynamic equilibruim constant	ثابت تعادل ترمودینامیکی
constant temperature pressure	welding combustion جوشکاری فشاری در دمای ثابت جوشکاری گازی
constant velocity joint	تویی چرخ
constant speed motor	موتور با سرعت ثابت
to be exposed to a constant stream of something	در معرض چیزی به طور مداوم بودن [بدون اینکه مستقیمآ به آن چیز توجه شود]
universal gas constant	ثابت گازها
constant voltage charge	شارژ با ولتاژ ثابت
constant speed drive	چرخدندهای با ضریبهای متغیر که برای ثابت نگه داشتن دور قسمت گردنده بین دو سیستم گرداننده و گردنده قرار میگیرد
near-constant state of flux	تغییر همیشگی
constant return to scale	بازده ثابت نسبت به مقیاس
A steadfast (constant) friend.	دوست ثابت وپابر جا
constant potential distribution	توزیع با ولت ثابت
capacitive time constant	ثابت زمانی فرفیت
constant amperage regulation	تنظیم با امپر ثابت
constant current regulator	تنظیم با امپر ثابت
constant potential transformer	مبدل با ولت ثابت
constant current charge	شارژ با جریان ثابت
constant current distribution	توزیع با شدت ثابت
constant current generator	مولد با امپر ثابت

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com