Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English
Persian
picket line
صف کارگران اعتصابی
picket line
خط دستکها
picket line
خط پرچین
picket line
خط نرده ها
Other Matches
picket
اعتصاب کردن
picket
چوب پرچین کشیک
picket
میخچه چوب نوک تیز
picket
دستک
picket
چوب پرچین
picket
صف سدکنندگان راه توپدار درشروع ضربه با پا
picket
ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
picket
اعتصاب وجلوگیری از ورود سایرین بمحل کار
picket
نرده کشیدن مراقبت کردن
picket
بستن
picket
کلنگ انفرادی هواپیما یا ناو دیده ور
picket
پاسدار یا دژبان
picket
جلوکسی راه رفتن یا ایستادن
picket
میخ چوبی
picket
افسارکردن
flying picket
کسیکهافرادرادرمکانهایدیگررادعوتبهاعتصابکند
picket lines
صف کارگران اعتصابی
screw picket
میلهای که سر ان پیچی شکل باشد میلههای پیچ دار پایه سیم خاردار
radar picket
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
picket lines
خط دستکها
picket guard
پاسبان اردوگاه
picket lines
خط پرچین
picket lines
خط نرده ها
picket guard
دژبان
picket fence
جاگذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
air picket
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
radar picket cap
هواپیمای گشتی هوایی حامل رادار
line to line fault
تماس خطوط
line by line analysis
تجزیه سطر به سطر
line to line voltage
ولتاژ زنجیر شده
line to line voltage
ولتاژ بین دو خط
line to line spacing
فاصله سطور
line by line milling
فرز کردن سطر به سطر
line to line fault
اتصال کوتاه بین دو فاز
line to line fault
اتصال کوتاه خط به خط
line to line fault
اتصال کوتاه دوقطبی
line by line milling
فرز کردن سطری
off line
برون خطی
off line
غیر متصل
off line
قطع
line up
به خط شدن
line up
به ترتیب ایستادن
line up
ردیف ایستادن تیم
line-up
به خط شدن
line-up
به ترتیب ایستادن
line-up
ردیف ایستادن تیم
off line
منفصل
off line
وسایلی که جزو دستگاه کامپیوتری مرکزی نیستند وسایل غیر کامپیوتری یاخودکار
to come in to line
موافقت کردن
to come in to line
در صف امدن
in line
شمشیر در وضع حمله
below the line
درامد یا هزینه غیر مترقبه
the line
صف
out of line
<idiom>
ناصحیح
line out
قلمه درختان رادراوردن وبصورت خط منظمی کاشتن
in line
همراستا
mean line
خط میان
line by line
سطر به سطر
line
خط صف
on line
در خط
line up
<idiom>
به درستی میزان کردن
line up
<idiom>
به صف کردن
on the line
هواپیمای اماده پرواز
along line
در خط
on line help
کمک مستقیم
down the line
<idiom>
درآینده
old line
محافظه کار
old line
دارای قدرت در اثر ارشدیت ارشد
o o line
خط دیدبانی سپاه
o o line
خط تقسیم دیدبانی
along line
در امتداد خطوط
necessary line
خط یاری که تیم مهاجم بایدبه فاصله چهار تماس به ان برسد
all along the line
در همه جا
line out
با خط علامت گذاشتن
in line
<idiom>
با محدودیت متداول
on line
داخل رده
on line
مورداستعمال
on line
درون خطی
on line
متصل
on line
مستقیم
line of d.
حد فاصل
line of d.
مرز
down the line
ضربه از کنار زمین
down line
بار کردن پایین خطی
out of line
جملاتی مربوط به یک برنامه کامپیوتری که در خط اصلی برنامه نیستند
Which line goes to ... ?
کدام خط راه آهن به ... میرود؟
Which line goes to ... ?
کدام خط به ... میرود؟
out of line
خارج از خط جبهه
all along the line
درامتدادهمه خط
line
صفی در خط
line
لجام
line
طرز
line
رشته
line
لاین
line
محصول
line
شعبه
line
خط دار کردن
line
پوشاندن
line
اتصال فیزیکی به ارسال داده
line
خط انداختن در
line
: خط کشیدن
line
حدود رویه
line
در سمت
line
سیم
line
جبهه جنگ
line
طناب خط
line
خط
line
لوله منفردی در سیستم سیالات
line
استرکردن
line
ترازکردن
line
رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
line
نسب
line
خط زدن
line
اراستن
line
بخط کردن
by line
خط فرعی راه اهن
line
: خط
line
سطر
line
ردیف
line
ریسمان
line up
<idiom>
سازمان دهی کردن ،آماده برای عمل کردن
line
رشته بند
line
دهنه
line
جاده
line
طناب سیم
line
رسن
Are you still on the line?
خط را قطع نکردی؟
by line
خط دوم یافرعی
by line
کار یاشغل اضافی وزائد
by-line
خط دوم یافرعی
Are you still on the line?
هنوز پشت تلفن هستی؟
by-line
خط فرعی راه اهن
by-line
کار یاشغل اضافی وزائد
marriage line
عقدنامه سند ازدواج
mason's line
ریسمان کار
mooring line
سیم مهار
line tester
ازمایش کننده خط
median line
میانه
message line
خط مخابره
line terminal
ترمینال خط
load line
خط دورکشتی که وقتی کشتی کاملا بارگیری شداب تا انجا میرسد
mooring line
طناب مهار مین
marriage line
گواهینامه ازدواج
lumber's line
خط سینه ناو
load line
خط بار
local line
خط محلی
lubber line
خطی که روی صفحه قطب نماامتداد محور طولی هواپیما رانشان میدهد
line width
پهنای خط
lubber's line
نشانگر سینه
lyman line
خط لیمان
line voltage
ولتاژ خطی ولتاژ زنجیرشده ولتاژ خط
lubber's line
علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
lumber's line
خط شاخص قلب نما که مشخص کننده سینه ناو است
mach line
موج ضربهای ضعیف
line voltage
ولتاژ شبکه
line voltage
ولتاژ خط
line up billiard
بیلیارد کیسه دار با روش برگرداندن گویهای کیسه افتاده به زمین
line transformer
مبدل خط
marline or line
طناب کوچک دولا
load line
خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
mooring line
طناب برای مهار کردن قایق به ساحل
phantom line
خط فرضی
penny a line
پست
penny a line
ارزان
profile line
نیمرخ زمین
lubber line
خط عمودی بر روی صفحه قطب نما
peaked line
خط پاره پاره
peaked line
خط چین
pass a line
رد کردن طناب
price line
خط قیمت
overhead line
خط هوایی
private line
خط خصوصی
principal line
خط رابط نقاط اصلی در روی عکس هوایی خط رابط
poverty line
خط فقر
phantom line
خط سری
pipe line
خط لوله
pitch line
مکان هندسی نقاطی که درانها مراکز نقاط تماس یا گام دندانههای چرخ دنده یادندانه ها اندازه گیری میشود
phase line
خط مبداء حرکت جنگی
phase line
خط خیز
percolation line
خط نفوذ
penny a line
ارزان نویس بی مایه
possibilities line
خط امکانات
possibilities line
خط بودجه
overhead line
سیمکشی هوایی
outhaul line
برون کش
out of line coding
کدگذاری برون خطی
no fire line
خط منع اتش توپخانه
no fire line
خط منع اتش
night line
ریسمان ماهی گیری شبانه
new line character
دخشه تعویض سطر
neutral line
خط بی اثر
multipoint line
خط چند نقطهای
multidrop line
پیکربندی سیستم مخابراتی که یک کانال یا خط منفرد رابرای سرویس دادن به ترمینالها بکار می برد خطی با چند افت
multicore line
خط چند رشتهای
mould line
خط حاصل از تلاقی دو سطح
non switched line
خط گزینه نشده
nonswitched line
خط غیر گزینشی
off line operation
عملکرد برون خطی
out line font
قلم متغیر
out line font
فونت متغیر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com