Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
pipe layer
لوله کش
Other Matches
the inner layer
لایه درونی
layer
رگه شاخه خوابانده
layer
لایهای که کیفیت اتصال را بررسی میکند
layer
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
layer
بخشی که موافق قالب به کدها و تقاضا برای اتصال شروع /خاتمه است
layer
لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که قوانین نرخ بیت . توان و رسانه ارسال سیگنال را معرفی میکند
layer
لایهای که درباره مسیرهای استفاده شونده و هزینه و... تصمیم گیری میکند
layer
ل تصحیح خطا باشد
layer
برنامهای که تقاضای ارسال کند
layer
استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند
the inner layer
چینه درونی
e layer
طبقه هویساید
layer
لا
layer
طبقه بندی کردن
layer
چینه
layer
مطبق کردن ورقه ورقه
layer
ورقه
layer
قشر
layer
طبقه
layer
بوش جازم
layer
لایی
layer
پوسته
layer
لایه
layer of rock
طبقه سنگی
concrete layer
لایه بتنی
magnetic layer
لایه مغناطیسی
mantle layer
غشاء جنینی مخ
mine layer
کشتی مین گذار
concrete layer
قشر بتنی
layer tints
هاشورهای نشان دهنده لایههای مختلف اب دریا هاشور لایه نما
bursting layer
لایههای سقفی پناهگاه
bursting layer
لایههای منفجر کننده
porous layer
لایه روزنهای
plate layer
متصدی تعمیر خط اهن
blocking layer
لایه سدی
bolster layer
بالش گیاهی
bolster layer
بالش نهائی
bottom layer
لایه مشترک
brick layer
اجر چین
brick layer
بنای درجه دو
brike layer
بنا
layer of rock
لایه سنگی
insulated layer
لایه عایق
impermeable layer
لایه غیرقابل نفوذ
hard layer
لایه سفت
embryonic layer
غشاء جنینی غشاء سلولی
layer depth
عمق لایه اول اب دریا
hard layer
لایه سخت
germ layer
یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
filter layer
لایه پالایش
insulated layer
ماده ایزوله کننده
intermediate layer
لایه میانی
heaviside layer
طبقه هویساید
layer line
خط لایه
confining layer
لایه فشارزا
layer depth
که در ان سرعت صوت به حداکثر می رسد
depletion layer
ناحیه تخلیه
depletion layer
تهی لایه
layer binding
دورپیچی سفرهای
isothermal layer
لایههای ایزوترمال
intermediate layer
قشر واسطه
filter layer
لایه صافی
presentation layer
ششمین لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که روی فرمت ها
tracked layer
ریل گذار
top layer
لایه فوقانی
boundary layer
لایه مرزی
ozone layer
لایهی اوزون
stabilized layer
لایه تثبیت شده
stabilized layer
قشر تثبیت شده
silt layer
لایه لای
sand layer
لایه ماسه
transition layer
منطقه یا حدود انحراف درارتفاع پرواز
aluminium layer
لایهآلومینیومی
middle layer
قشر میانی
medial layer
لایه میانی
[پزشکی]
lava layer
لایهگدازه
ash layer
لایهخاکستری
granitic layer
لایهگرانیتی
drainage layer
بالایسد
basaltic layer
لایهپازالت
reversing layer
لایه واگردان
protective layer
لایه یا روکش محافظ
isothermal layer
سطوح هم حرارت اب دریا
reversing layer
لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید
barrier layer
لایه سدی
barrier layer
بند الکترونی
priming layer
لایه استری
presentation layer
کدها و تقاضاهای شروع و خاتمه اتصال توافق می :ند
kennelly heaviside layer
طبقه هویساید
laminar boundary layer
لایه مرزی خطی
barrier layer capacitance
فرفیت بند الکترونی
depletion layer capacitance
فرفیت بند الکترونی
kennelly heaviside layer
طبقه کنلی هویساید
barrier layer cell
پیل نور برقی مجاورتی
barrier layer cell
سلول لایه سدی
one layer twisted wool
پشم یک لا تاب
insulated intermediate layer
لایه میانی عایق
electrical double layer
لایه مضاعف الکتریکی
barrier layer detector
اشکارساز لایه سدی
double layer winding
سیم پیچی دوطبقه
secure sockets layer
پروتکل ارسالی رمزگذاری شده طراحی شده توسط Netscape که ارتباط امن بین جستجوگر و وب سرور روی اینترنت برقرار میکند
magnetic barrier layer
لایه سدکننده مغناطیسی
light sensitive layer
لایه یا قشر حساس در برابرنور
railway track layer
ریل گذر راه اهن
multi layer coil
سیم پیچی چند لایه
thin layer chromatography
کروماتوگرافی لایه نازک
multi layer weld
جوشکاری چند لایه
deep scattering layer
لایههای منعکس کننده عمق دریا
surface boundary layer
لایه مرزی سطح
pipe down !
<idiom>
ساکت باش!
pipe down
راحت باش دادن ساکت شدن
pipe down
حرف نزدن
pipe up
به سخن پرداختن
pipe
صفیرزدن
pipe up
<idiom>
بلندتر صحبت کردن
pipe A
لولهA
pipe up
شروع به نی زدن کردن
pipe down
بوسیله شیپور یا نای
pipe down
خاموشی
pipe down
سوت خاموشی ناو
to pipe up
زدن یا خواندن اغاز کردن
pipe B
لولهب
pipe
لوله حمل موادنفتی
pipe
که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن
pipe
ساقه توخالی گیاه نی زدن
pipe
فلوت زدن
down pipe
ناودان
pipe
با صدای تیز و زیر حرف زدن
pipe
لوله کشی کردن
pipe
ل وله
pipe
لوله
pipe
پیپ
pipe
نشانهای
pipe
چپق
pipe
نی
pipe
نای فلوت
pipe
نی زنی
pipe
معمولا
pipe
میله
soil pipe
لوله فاضل اب مستراح
socket pipe
لوله مفصلی
split pipe
ناو
suction pipe
لوله مکنده
split pipe
نیم لوله
pipe dreams
نقشه خیالی و موهوم
pipe dream
امیدواهی
steel pipe
لوله فولادی
tail pipe
لوله اگزوز
pipe dream
نقشه خیالی و موهوم
stoneware pipe
لوله سفالینه
supply pipe
لوله ابرسانی
suction pipe
لوله مکش
stoneware pipe
لوله سرامیکی
reed pipe
لوله یا نای الات موسیقی بادی
ascension pipe
مجرای شیب دار
pression pipe
لوله فشاری
pipe die
حدیده
blast pipe
لوله دم
blind pipe
لوله غیرمشبک
blind pipe
لوله کور
pipe wrench
اچار لوله
pipe wrench
لوله گیر
pipe wrench
اچار لوله بازکن
quail pipe
تیپچه بلدرچین
quail pipe
تیپچه
ascension pipe
کانال سرازیری
pipe dreams
امیدواهی
sewer pipe
لوله فاضلاب
screen pipe
لوله مشبک که در قسمت ابزای چاه نصب میشود
air pipe
لوله هوا
articulated pipe
لوله تاشو
return pipe
لوله برگشت
reed of a pipe
زبانه نی
reducing pipe
لوله احیاء کننده
rainwater pipe
ناودان
pipe vice
لوله گیر
the pipe thawed
یخ توی لوله اب شد
pipe section
قسمتلوله
pipe rack
چنگکپیپ
pipe end
تهلوله
pipe diffusers
لولهمنتشرکننده
pipe coupling
جفتسازلوله
perforated pipe
لولهسوراخدار
front pipe
لولهجلو
drone pipe
نیزنبوری
pipe threader
ریسمانمیله
pipe tools
وسایلپیپ
cast pipe
لوله چدنی
pipe cleaner
لوله پاک کن
pipe cleaner
سیم لوله چپق پاک کن
water pipe
قلیان
exhaust pipe
لوله اگزوز
pipe dream
<idiom>
نقشه غیر عقلانی
surface pipe
لولهسطحی
drill pipe
لوله حفرکن
discharge pipe
لولهتخلیه
vent pipe
لوله تهویه
tuning pipe
نای مخصوص کوک ومیزان کردن بعضی الات موسیقی
wind pipe
لوله هواکش
to smoke a pipe
پیپ یا چپق کشیدن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com