Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
pitot static system
سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
Other Matches
pitot static tube
لوله ثابت انتن فشارسنج هوا
pitot
پیتوت
pitot
انتن فشارسنج دماغه هواپیما یاکشتی
pitot
انتن فشارسنج هوا
pitot pressure
فشار برخورد هوا که به منظور اندازه گیری سرعت هوا بکار میرود
pitot pressure
فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
pitot tube
لوله پیتو
pitot tube
لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است
static
حافظه غیر فرار که نیاز به تنظیم مجدد ندارد
static
زیر تابعی که از هیچ متغیری جدا از آدرس ها عمودند استفاده نمیکند
static
MAR که تا وقتی داده می پذیرد که منبع تغذیه روشن است و داده نیازی به تنظیم مجدد ندارد
static
چاپ وضعیت سیستم پس از خاتمه فرآیند
static
1-
static
که در زمان تغییر نمیکند. 2-
static
که پویا نیست
static
بارالکتریکی که در یک قطعه الکتریکی یا شخص قابل ایجاد است
static
استاتیک
static
وابسته به اجسام ساکن
static
ایستاده
static
ساکن
static
ایستا
static
ثابت
static
بدون تحرک
static
الکتریسیته ساکن وضعیت ثابت
static
نیروی ثابت
static
فشار ثابت هوا
static file
پرونده ایستا
static file
فایل ایستا
static load
بار استاتیک
static flux
شار استاتیک
static friction
اصطکاک در استانه حرکت
static friction
اصطکاک ساکن
static generator
مولد برق ساکن
static head
فشار ایستایی
static lift
برای استاتیک
static line
بند ثابت چتر یا بازکننده چترنجات
static equilibrium
تعادل ایستا
static employment
کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
static allocation
تخصیص ایستا
static reflex
بازتاب تعادل
static ram
RA ایستا
static breeze
وزش الکتریکی
static electricity
برق ساکن
static electricity
الکتریسیته ساکن
static equilibrium
تعادل استاتیک
[فیزیک]
[مهندسی]
static equilibrium
تعادل مکانیکی
[فیزیک]
[مهندسی]
static interference
پارازیت جوی
static ram
حافظه ایستا
static charge
برق ساکن
static characteristic
مشخصه استاتیک
static balance
بالانس ایستا
static balance
توازن ایستا
static analysis
تجزیه و تحلیل ایستا
static analysis
تحلیل استاتیک
static analysis
تحلیل ایستا
static sensitivity
حساسیت استاتیک
static sense
حس تعادل
static seal
لایی
static seal
واشر
static relocation
جابجایی ایستا
static relocation
جابجاسازی ایستا
static refresh
بازسازی ایستا
static dump
روگرفت ایستا
static dump
روبرداری ایستا
static stability
پایداری استاتیک
static memory
حافظه ایستا
static pressure
فشار ثابت هوا
static pressure
فشار ایستایی
static vent
روزنه اندازه گیری فشار ثابت هوا
static transformer
مبدل ثابت
static convergence
همگرایی استاتیک
static test
ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
static economy
اقتصاد ایستا
static structure
ساخت ایستا
static economy
اقتصاد ساکن وضعیت اقتصادی یی که مدت زیادی دوام یابد
static storage
انباره ایستا
negative static stability
ناپایداری ایستای منفی
static propeller thrust
تراستی که توسط یک ملخ تولید میشود
static luminous sensitivity
حساسیت نوری استاتیک
static storage allocation
تخصیص انباره ایستا
Science does not remain static.
علم همواره در حرکت است
man made static
پارازیت غیر جوی
static random access memory
حافظه دستیابی مستقیم ایستا
linear system
[system of linear equations]
دستگاه معادلات خطی
[ریاضی]
the system of
رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
the system of
the which by ininheritance agnatisation the passedto is state the residueof agnates male تعصیب
c.g.s. system
دستگاه سگث
p system
سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
an system
سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
value system
نظام ارزشها
i.f.f. system
دستگاه تشخیص
cw system
سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
system
سامانه
system
اسلوب
system
اصول وجود
system
نظم ترتیب
system
طرز روش
system
رشته دستگاه
system
سلسله
system
مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
system
هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
system
سازگان
system
منظومه
system
روش اصول
system
نظام
system
نظم منظومه
system
قاعده رویه
system
طرز اسلوب
system
جهاز
system
دستگاه
system
سلسله رشته
system
طریقه
system
همستاد روش
system
همست
system
سیستم
system
ترتیب
system
مجموعه سازمان
system
نظام سیستم
system
تشکیلات
system
سازمان
road system
شبکه راهها
limbic system
دستگاه کناری
rotation system
توزیع تناوبی
russian system
سیستم روسی در دفاع گرونفلد
second signal system
دستگاه علامتی دوم
london system
سیستم لندن در دفاع هلندی شاه شطرنج
rhombohedral system
دستگاه لوزوجهی
respiratory system
دستگاه تنفسی
redox system
سیستم اکسایش- کاهش
recoil system
سیستم عقب نشینی توپ
recoil system
دستگاه دافع توپ
recoil system
سیستم دافع
rationing system
نظام سهمیه بندی
secure system
سیستمی که بدون اجازه قابل دستیابی نیست
serfdom system
نظام رعیتی
serfdom system
نظام سرفی
neurovegetative system
دستگاه اعصاب نباتی
road system
شبکه راهسازی
multiprogramming system
سیستم عملکرد چند برنامهای
interphone system
سیستم تلفنی
irrigation system
شبکه ابیاری
isolated system
سیستم منزوی
spoils system
سیستم تقسیم مناسب دولتی بین اعضاء حزب حاکم
software system
سیستم نرم افزاری
social system
نظام اجتماعی
smyslov system
سیستم اسمیسلوف در دفاع گرونفلد
sewerage system
شبکه فاضلاب
sewage system
شبکه فاضلاب
rationing system
نظام جیره بندی
railway system
سیستم راه اهن
modular system
سیستم پیمانهای
multiuser system
سیستم چند استفاده کننده سیستم چند کاربر
mixed system
نظام مختلط
miniature system
خرده نظام
microcomputer system
سیستم ریزکامپیوتری
merit system
نظام شایستگی نگر
non quantized system
دستگاه ناکوانتایی
non quantized system
دستگاه کلاسیک
number system
سیستم عدد نویسی
number system
سیستم عددی
numeral system
سیستم عددی
numeration system
سیستم شمارشی
oblique system
سیستم مایل
on line system
سیستم درون خطی
one component system
سیستم یک جزیی
open system
نظام باز
open system
سیستم باز
multiprogramming system
سیستم برنامه سازی چندگانه
multiprocessing system
سیستم پردازش چند گانه
multiprocessing system
سیستم چند پردازی
modern system
نظام جدید
modulation system
سیستم مدولاسیون
modern system
نظام نوین
mnemonic system
نظام یادیار
monetary system
سیستم پولی
monitor system
سیستم مبصر
monoclinic system
دستگاه تک شیب
monocyclic system
دستگاه تکدور
monoprogramming system
سیستم پردازش دستهای که در هر لحظه یک برنامه را اجرا میکند
multicomponent system
سیستم چند جزیی
multicomputer system
سیستم چند کامپیوتری
multilink system
سیستمی که بیش از یک اتصال بین دو نقط ه دارد
multiple well system
سیستم چند چاهی
multiplex system
سیستم چند سیمه
multiplex system
سیستم چندگانه
multiprocessing system
سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
mksa system
دستگاه مکثا
open system
سازگان باز
planetary system
سیستم خورشیدی
planetary system
شمسی
planning system
نظام برنامه ریزی
point system
شرط بندی براساس امتیاز
polyphase system
دستگاه چندفاز
power system
شبکه نیرو
power system
سیستم قدرت سیستم انرژی
practical system
دستگاه یکانهای عملی
price system
نظام قیمت
price system
نظام قیمتی
price system
نسبت و رابطه قیمتها با هم
ptolemaic system
هئیت بطلیموسی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com