English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 144 (8 milliseconds)
English Persian
plain text پیام کشف
plain text متن کشف
plain text متن واضح و اشکار
Other Matches
text اصلی
text کتاب
text نوشته
text مفاد
text کتاب درسی
text موضوع
text نص
text سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد
text فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
text حروف الفبا عددی برای ارسال اطلاعات
text سیستم بازیابی اطلاعات که به کاربر امکان بررسی متنهای کامل و نه فقط یک مرجع میدهد
text پردازش کلمات یا استفاده از صفحه کلید کامپیوتر , ویدایش و خارج کردن متن به صورت حروف , برچسب ها و..
text حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند
text امکاناتی برای ویرایش متن , تغییر , درج و حذف
text امکاناتی برای نوشتی متن , ذخیره سازی , بازیابی , ویرایش و چاپ
text برنامهای که فایل متن را طبق قوانین از پیش تعیین شده مرتب میکند مثل پهنای خط و اندازه صفحه
text انتخابی دربرنامه که امکان ویرایش متن را فراهم میکند
text نرم افزاری که برای کاربر امکانات ویرایش متن را فراهم میکند
text ثبات ذخیره سازی کامپیوتر موقت فقط برای حروف متن
text فایل ذخیره شده روی کامپیوتر حاوی متن و نه ارقام یا داده
text کاهش فضای لازم در متن انتخابی , استفاده از یک کد برای نمایش بیشتر از یک حرف و حذف فضا بین علامتهای نقل قول و...
text کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام
text متن ای که مرتب نشده است . متنی که درحاشیه راست دندانه دار باشد
text متن
text وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
clear text متن کشف
text file فایل متن
text hand دستخط درشت
text move حرکت متن
text move حرکت اصلی
text system سیستم متن
text window پنجره متن
text display نمایشگرمتن
text processing پردازش متن
clear text پیام کشف
church text یکجورحروف سیاه قلم که بیشتربرای نوشتن لوحههای گورستان بکارمی رود
cipher text متن پیام رمز
cipher text علایم رمز
text file فایل نوشتاری
text editor ویرایشگر متن
text editing ویرایش متن
program text متن برنامه
greek text متن یونانی
flowchart text اطلاعات توضیحی که مربوط است به علائم نمودار گردش کار
text book کتاب درسی
text book کتاب اصلی دریک موضوع
text book رساله
text chart جدول نوشتاری
clear text به صورت کشف
full text searching جستجوی تمام متن
rich text format روش ذخیره سازی متن که حاوی توضیحات اضافی است و شرحی بر صفحات , نوع و نوشتار و فرمت آنها دارد
to space out letters [text] فاصله گذاری [بین حروف را بیشتر کردن] [رایانه شناسی ] [چاپ]
to margin the text of a book در حاشیه گذاشتن کتاب
column text chart جدول متن ستونی
simple list text chart جدول نوشتاری با لیست ساده
free form text chart جدول نوشتاری بفرم ازاد
clear and direct meaning of a text منطوق
plain تخت
plain رک وساده
plain ساده
plain جلگه
plain دشت هامون
plain میدان یا محوطه جنگ
plain بدقیافه
plain شکوه
plain شکوه کردن
plain لباس غیرنظامی
plain غیر رسمی جلگه
plain میدان
plain اشکار
plain دشت
plain ساده پوست کنده
plain واضح
plain صاف برابر
plain هموار
plain مسطح
plain پهن
plain weave پارچه ساده بافت
plain weave بافت ساده زیر و رو [معمولا قسمت گلیم بافت فرش را به این صورت می بافند.]
plain vertical خط افق
plain vertical سطح افق
in plain english به انگلیسی ساده
plain dress لباس غیر نظامی
strand plain کران دشت
plain weave بافت حصیری
plain pole پایهمسطح
plain chocolate شکلاتخالص
plain flour آردخالص
as plain as a pikestaff <idiom> مثل شیربرنج [قیافه]
outwash plain آبشستهشدهبینمک
abyssal plain جلگهژرف
plain design طرح کف ساده
plain design طرح بدون نقش و نگاره
plain hearted بی تزویر
plain weave بافت ساده
plain-clothes غیر نظامی پوش
plain coordinates مختصات مسطحه
plain coordinates مختصات افقی
plain concrete بتن غیرمسلح
plain concrete بتن بدون ارماتور
plain concrete بتن معمولی
plain component متن یا قسمت کشف یک پیام رمز
plain bearing یاتاقان ساچمهای
plain bearing یاتاقان تخت
in plain english پوست کنده
plain speaking رک گویی
plain clothes ساده پوش
plain clothes غیر نظامی پوش
plain-clothes ساده پوش
flood plain دشت سیلابی
plain washer واشر تخت
flat plain دشت هموار
plain dealing راست
plain dealing بازی
plain hearted ساده دل
plain paper کاغذ بی نقش
plain rib تیغه ساده
plain sailing پیشرفت بدون مانع
plain grinder دستگاه چرخ سمباده مدور
plain flap فلپی که لایه فراربال را تشکیل میدهد
plain spoken رک
plain paper کاغذ ساده
plain spoken یر راست
plain spoken بی پرده
plain flap فلپ ساده
plain spoken رک گو
plain dealing بیرپا
plain dealing درست
plain dealing معامله راست حسینی راست باز
plain dealing سودای درست
regular weave [plain] بافت معمولی و ساده
balanced plain weave بافت ساده یک رو یک زیر
This is plain highway robbery . این که اسمش لخت کردن است ( پول زیادی گرفتن )
In simple (plain) English. به انگلیسی ساده
Plain food (dress). غذا ( لباس ) ساده
plain carbon steel فولاد کربن غیرالیاژی
plain gypsum lath [توفان سنگ و گچ مسطح]
plain clothes man کاراگاه یا ماموردیگرشهربانی که لباس غیرنظامی می پوشد
plain milling cutter دستگاه فرز غلطکی
balanced plain weave گلیم باف فرش
plain carbon tool steel فولاد ابزار غیرالیاژی
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com