Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 115 (7 milliseconds)
English	Persian
plain weave	بافت ساده
plain weave	پارچه ساده بافت
plain weave	بافت حصیری
plain weave	بافت ساده زیر و رو [معمولا قسمت گلیم بافت فرش را به این صورت می بافند.]
Search result with all words
balanced plain weave	گلیم باف فرش
balanced plain weave	بافت ساده یک رو یک زیر
regular weave [plain]	بافت معمولی و ساده
Other Matches
weave	بافتن
weave	رقص پا
weave	حرکت قوسی بشکل 8 لاتین ازطرف سه مهاجم یا بیشترجلودروازه باپاس پی درپی
weave	بافندگی
weave	ساختن بافت
weave	درست کردن
anomalous weave	بی نظمی و عدم تقارن در بافت
twill weave	بافتجناغی
satin weave	بافتناطلسی
basket-weave	بافت حصیری
weave tie	گره بافتنی
weave a plot	توط ئه چیدن
to weave a plot	دوزوکلک درست کردن
to weave a plot	توط ئه دیدن
bob and weave	رقص پا
basket weave	بافت حصیری
slit weave	بافت چاکدار
mixd weave	بافت ترکیبی [هرگاه در بافت یک فرش از چند روش بافت استفاده شود.]
twill weave	بافت ساده حصیری [که گاه در جاجیم و و گلیم و پتو بافی استفاده می شود.]
flat weave	بافت ساده و بدون پرز
board weave	تخت بافت [در این بافت تارها نسبت به یکدیگر زاویه چندانی نداشته و حالت صاف و یکنواخت به خود می گیرند]
flat weave	تخت بافت
flat weave	جاجیم
compound weave	بافت ترکیبی که بجز تار و پود اجزا دیگری نیز مثل دانه مروارید و یا اجسام تزیینی در بافت بکار گرفته شود
basket weave	بافت دو پود زیر دو پود رو
tightly weave	بافت پرتراکم و سفت
fraudulent weave [false]	بافت تقلبی [بافته هایی با تعداد پود بیش از حد عرف در هر ردیف یعنی دو یا سه پود یا با استفاده از نخ های مصنوعی]
basket weave pattern	طرح شطرنجی که در کارهای بنایی بکارمیرود
plain	دشت هامون
plain	تخت
plain	جلگه
plain	لباس غیرنظامی
plain	غیر رسمی جلگه
plain	میدان
plain	ساده پوست کنده
plain	دشت
plain	شکوه کردن
plain	صاف برابر
plain	مسطح
plain	پهن
plain	رک وساده
plain	هموار
plain	ساده
plain	واضح
plain	میدان یا محوطه جنگ
plain	بدقیافه
plain	شکوه
plain	اشکار
strand plain	کران دشت
plain vertical	خط افق
plain vertical	سطح افق
plain text	متن واضح و اشکار
plain text	متن کشف
plain dealing	معامله راست حسینی راست باز
abyssal plain	جلگهژرف
outwash plain	آبشستهشدهبینمک
plain pole	پایهمسطح
plain design	طرح بدون نقش و نگاره
plain design	طرح کف ساده
plain chocolate	شکلاتخالص
plain flour	آردخالص
as plain as a pikestaff <idiom>	مثل شیربرنج [قیافه]
plain text	پیام کشف
plain clothes	غیر نظامی پوش
plain coordinates	مختصات افقی
plain concrete	بتن غیرمسلح
plain concrete	بتن بدون ارماتور
plain concrete	بتن معمولی
plain component	متن یا قسمت کشف یک پیام رمز
plain bearing	یاتاقان ساچمهای
plain bearing	یاتاقان تخت
in plain english	پوست کنده
in plain english	به انگلیسی ساده
flood plain	دشت سیلابی
plain washer	واشر تخت
flat plain	دشت هموار
plain clothes	ساده پوش
plain speaking	رک گویی
plain-clothes	غیر نظامی پوش
plain-clothes	ساده پوش
plain coordinates	مختصات مسطحه
plain dealing	راست
plain dealing	بازی
plain hearted	ساده دل
plain hearted	بی تزویر
plain paper	کاغذ ساده
plain paper	کاغذ بی نقش
plain rib	تیغه ساده
plain sailing	پیشرفت بدون مانع
plain spoken	رک
plain spoken	یر راست
plain spoken	بی پرده
plain spoken	رک گو
plain grinder	دستگاه چرخ سمباده مدور
plain flap	فلپی که لایه فراربال را تشکیل میدهد
plain dealing	سودای درست
plain dealing	درست
plain dealing	بیرپا
plain dress	لباس غیر نظامی
plain flap	فلپ ساده
plain clothes man	کاراگاه یا ماموردیگرشهربانی که لباس غیرنظامی می پوشد
plain milling cutter	دستگاه فرز غلطکی
This is plain highway robbery .	این که اسمش لخت کردن است ( پول زیادی گرفتن )
plain carbon steel	فولاد کربن غیرالیاژی
In simple (plain) English.	به انگلیسی ساده
Plain food (dress).	غذا ( لباس ) ساده
plain gypsum lath	[توفان سنگ و گچ مسطح]
plain carbon tool steel	فولاد ابزار غیرالیاژی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com