English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
plane tree درخت چنار
Other Matches
tree bench [bench encircling a tree trunk] نیمکت [دور تنه ] درخت
plane رنده
plane سطح صاف
plane سطح هموار
plane سطح تراز مسطح
plane یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
to plane a way or down بارنده صاف کردن
z-plane صفحه مختلط [ریاضی]
plane رویه هموار
plane رنده کردن
plane با رنده صاف کردن
plane صاف کردن پرواز
plane جهش شبیه پرواز سطح تراز
plane هموار
plane صاف مسطح
plane صفحه
plane سطح مستوی
plane مسطح
plane صاف هواپیما
plane افقی سطح افق افقی کردن
plane هواپیما
tree سیستم داده که هرداده یا گره آن فقط دو انشعاب دارند
tree فرمان TREE
the f. of a tree برگهای درخت
before the tree جلو درخت
tree مشاهده پروندههای ذخیره شده روی دیسک ه برای نشان دادن پرونده ها و زیرپرونده ها مرتب شده اند
tree مین میکند
tree درخت
tree شجر
tree قالب کفش چوبه دار
tree شجره النسب درخت کاشتن
tree بدرخت پناه بردن
tree بشکل درخت شدن
tree روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
tree سیستم ساختار داده که هر داده به دادههای دیگر بوسیله انشعابها وصل است .
tree درتنگنا قرا ردادن
tree شاخسار
plane of asymmetry سطح مسیر لغزش انحرافی
plane of asymmetry سطح انحراف مسیر
plane knife تیغه رنده
plane table سه پایه نقشه برداری که الیداد بران سوار میشود
plane iron تیغه نجاری
plane iron تیغ رنده
plane guard ناو نجات
plane guard ناوگارد نجات
plane of bending صفحه خمش
plane of departure سطح قائم مسیر گلوله
plane of departure سطح قائم تیر
plane polarized تابشهای الکترومگنتیک
plane of symmetry صفحه تقارن
plane wave موج صفحهای
plane wave موج مسطح
plane of symmetry سطح تقارن
plane of site سطح قائم مار بر سکوی تیر
plane of rotation سطح دوران
plane of reflection صفحه بازتاب
plane of fire افق مسیرتیراندازی
plane of fire سطح تیر
plane of fire سطح مبنای مسیر تیراندازی
map plane سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
jointing plane رنده بلند
jointing plane رنده دستگاه
jack plane رنده درشت تراش
jack plane رنده بزرگ
jack plane رنده دستگاه
into plane service تدارک سوخت و وسایل برای هواپیماها طبق قرارداد
inclined plane سطح مورب
inclined plane سطح شیبدار
middle plane صفحه میانتار
moulding plane رنده ابزار
plane geometry هندسه مسطحه
plane director نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
plane as a pikestaff مانند آفتاب روشن
plane angle زاویه مستوی
oblique plane سطح مورب
objective plane افق هدف
objective plane سطح افق هدف
normal plane صفحه قائم
normal plane توزیع نرمال
inclined plane سطح شیب دار
What time does the plane take off? چه وقت هواپیما پرواز می کند؟
To board a plane. سوار هواپیما شدن
plane projection طرحمسطح
plane figure شکل مسطح
diving plane پرهزیردریایی
torpedo plane هواپیمای اژدر افکن
toothing plane رنده خط گیری
toothing plane رنده خشخاش
tooth plane رنده دندانه دار
plane [Platanus] درخت چنار
passenger plane هواپیمای مسافربری
scheduled plane هواپیمای مسافربری [با زمان پرواز مشخص]
complex plane صفحه مختلط [ریاضی]
this line is p to that plane این خط نسبت به ان سطح عموداست
sash plane رنده بغل
sagittal plane صفحه سهمی
routing plane رنده کفرند
routing plane رنده تهرند
rolling plane صفحه غلطشی
reflection plane صفحه انعکاس
reflection plane صفحه بازتاب
rabbet plane رنده کام کنی
rabbet plane رنده دو راهه
sea plane هواپیمایی دریایی
slant plane صفحه مسیر هدف
symmetry plane صفحه تقارن
stick plane رنده با تیغه گرد
stick plane رنده میله دار
smoothing plane رنده دو تیغ
smoothing plane رنده پرداخت
smooth with the plane رنده کردن
smooth plane رنده صاف کاری
slip plane سطح لغزش
polarization plane صفحه قطبش
datum plane سطح مبنای ارتفاع
bedding plane بستره
grooving plane رنده کام کنی
grooving plane رنده شیار
gyro plane سطح مبنای ژیروسکوپی یاهدایت خودکار ناو
cross plane رنده کردن
back plane یک برد مدار چاپی PCB که شامل حفره هایی است که سایر بردها می توانند بازاویههای صحیح در ان جای بگیرند
core plane صفحه چنبره ها
compass plane رنده سینه
cutting plane صفحه برش
horizontal plane صفحه افقی
horizontal plane صفحه عرضی
transverse plane صفحه افقی
glide plane سطح لغزش
crossing plane سطح تقاطع
datum plane افق مبنا
battle plane هواپیمای جنگی
datum plane سطح مبنای اب دریا
rebate plane رنده کام کنی
dado plane رنده کام کنی
crystal plane صفحه بلور
crystal plane سطح بلوری
focal plane افق مار بر کانون عدسی
focal plane افق کانونی
focal plane صفحه کانونی
frontal plane سطح تاجی
crystal plane سطح کریستالی
attack plane هواپیمای تک
incidence plane صفحه تابش
image plane سطح تصویر
transverse plane صفحه عرضی
adjustable plane رنده درجه دار
air plane هواپیما
air plane طیاره
chord plane صفحه مار بر وترهای همه مقاطع تشکیل دهنده یک ایرفویل سه بعدی
hand plane رنده کردن دستی
incline plane سطح مایل
cleavage plane سطح مرزی
plane of incidence صفحه تابش
incline plane غفلت گاه
threaded tree درخت پیچ دار
to girdle a tree پوست درخت راحلقهای بریدن
tree traversal تقاطع درختی
unordered tree درخت نامرتب
the root of a tree ریشه درخت
tree of heaven درخت عرعر
the pith of a tree مغز درخت
box tree درخت شمشاد
gum tree درخت صمغ
chaste tree دل اشوب
ornamental tree درختتزئینی
to girt a tree دوردرختی راپیمودن
tree surgery تشریح علمی درخت
boot tree قالب چکمه یا پوتین
tree house خانه بالای درخت
tree network شبکه درختی
tree diagram نمودار درخت
bean tree درخت خرنوب
tree planting درختکاری
tree sort مرتب کردن درختی
binary tree درخت دودویی
tree structure ساخت درختی
tree farm محوطه درخت کاری جنگل
binary tree درخت دودوئی
to truncate a tree شاخههای درختی را زدن
to spray a tree داروی ویژه بردرختی افشاندن تا انکه میکربهای ان کشته شود
to shin up a tree از درختی بالارفتن
tree structure ساختاردرختی
tree surgeon ویژه گر برش و قطع بخشهای بیماری زده یا پوسیده درختان
tree farm خزانه درخت
barren tree درخت بی میوه
tree structure ساختار درخت
abel tree درخت سپیدار که نام لاتین ان alba populus است
pulm tree درخت نارگیل
cross-tree [رابط عرضی دکلها]
walnut tree درخت گردو
tree of life درخت زندگی [این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
almond tree درخت بادام
apple tree درخت سیب
the foot of the tree پای درخت
Christmas tree جعبه کنترل حاوی چراغهای رنگی
family tree شجره نامه
family tree شجره
family tree نسب نامه
to prune a tree درختی را آراستن
to lop a tree درختی را آراستن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com