Dictiornary-Farsi | plaster finish | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 98 (7 milliseconds)

English	Persian
plaster finish	اندود گچ


Other Matches

plaster	گچ
plaster	گچ کاری کردن اندود
plaster	اندود کردن
plaster	مشمع انداختن روی
plaster	ضمادانداختن
plaster	گچ مالیدن
plaster	گچ زدن
plaster	دیوار را با گچ و ساروج اندود کردن
plaster	خمیر مخصوص اندوددیوار و سقف
finish	تکمیل کردن
finish	به انتها رسیدن
finish	انجام دادن چیزی تا انتها
finish	انتهای فرآیند یا تابع
finish	تماس انتهایی
to finish off	پرداخت کردن
to finish off	تمام کردن
to finish off	کارهای دست باخر را انجام دادن
finish	کامل کردن
finish	بیرون اوردن پارو در هر بار از اب
finish	بپایان رسانیدن
finish	تمام کردن رنگ وروغن زدن
finish	تمام شدن پرداخت رنگ وروغن
finish	دست کاری تکمیلی
finish	پایان
finish	پایان مسابقه
finish	پرداخت کار
finish	پرداخت
plaster charge	خرج شراپنل
plaster background	مایه گچ کاری سفیدکاری ساختمان
plaster background	دورنمای گچ کاری
mustard plaster	مشمع خردل
lime plaster	اندود اهک
land plaster	صخره گچی فریفی که بعنوان کود برای اصلاح خاک بکار میرود
land plaster	گج
plaster charge	خرج انفجاری افشان
plaster bat	گچلعابمخصوصفروفسفالی
plaster lime	اهک اندودکاری
plaster powder	گرد گچ
plaster stone	سنگ گچ
plaster work	گچکاری
plaster works	گچکاری
plaster works	گچبری
to plaster any one with praise	کسیرا زیاد ستودن
to plaster any one with praise	تعریف زیادبار کسی کردن
plaster powder	گچ نرم
plaster of Paris	گچ مجسمه سازی
plaster cast	قالبگیری گچی
plaster cast	گچ گیری اطراف عضو شکسته گچ گرفتن
plaster casts	گچ گیری اطراف عضو شکسته گچ گرفتن
plaster casts	قالبگیری گچی
plaster casts	ریخته گری گچی
plaster of Paris	گچ زنده
plaster of Paris	گچ ویژه شکسته بندی و قالب گیری
plaster of Paris	گچ پاریس
sticking plaster	مشمع چسب دار مخصوص روی زخم
plaster cast	ریخته گری گچی
bright finish	صافکاری براق
photo finish	استفاده از عکس برای تعیین برنده مسابقه فشرده
black finish	پوشش سیاه
satin finish	جلا
satin finish	برق
to fight to a finish	تاپایان کارجنگیدن انقدرجنگیدن تایکطرف بکلی شکست بخورد
finish tape	نوار پایان مسابقه
edge finish	شیرازه بافی [جهت استحکام تارهای کناری و گاه تزپین نمودن کناره ها با رنگ های متفاوت بصورت ضربدری یا موازی]
end finish	گره جناقی [گره زدن دو انتهای فرش در محل ریشه ها برای جلوگیری از باز شدن و بهم ریختگی تار و پود]
finish knife	کارد یا تیغ [مخصوص پرداخت سطح فرش]
brown finish	صیقل دادن به وسیله سرخ کردن
finish style	طرز قرار گرفتن پا نزدیک نقطه پرتاب نیزه
finish stock	موجودی کالای ساخته شده
dull finish	کالیبر مرده
early finish	زودترین زمان ختم یک فعالیت
dull finish	رخده مرده
hard finish	روکاری زبر
glaze finish	پرداخت برق یا لعاب
garrison finish	پیروزی غیرمنتظره
brush finish	اج دادن
mirror finish	براق
finish line	خط پایان
brush finish	مخطط کردن
phosphate finish	روکش فسفات ضد زنگ و مات
finish crossover	طرز قرار گرفتن پا نزدیک نقطه پرتاب نیزه
phosphate finish	لعاب فسفات
oil finish	روغن زنی دست اخر
brush finish	خط انداختن
mirror finish	درخشان
finish yarn	نوار پایان مسابقه
My left leg is in plaster .	پای چپ؟ را گچ گرفته اند
Patience is a plaster for all sores . <proverb>	صبر,درمان هر دردیست .
smooth plaster surface	پاکیزه کردن
plaster cutting knife	کارد گچبری
plaster of clay and straw	کاهگل
plaster of lime and ashes	ساروج
render plaster on the wall	گچ مالیدن
render plaster on the wall	اندود کردن
It was a racket from start to finish .	از اول تا آخرش کلک بود
latest finish time	دیرترین زمان ختم یک فعالیت
to finish the ball into the net	با توپ گل زدن [فوتبال]

plaster finish

اندود گچ