English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English Persian
point load بار نقطهای
Search result with all words
load point شروع بخش ضبط کردن در نوار مغناطیسی
load point نقطه بار
load point نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
Other Matches
point to point line خط نقطه به نقطه
point to point network شبکه نقطه به نقطه
point-to-point connection اتصال نقطه به نقطه
0.42 [zero point four two] [zero point forty-two] [forty-two hundreths] صفر ممیز چهار دو [ریاضی]
load بارمهمات هواپیما
load بارگیری مهمات
load خشاب
load بار گیری شدن
load بار زدن
load برای انتقال برنامه به حافظه با گنجایش بالا
load بارگیری کردن
load پر کردن تفنگ یا توپ فشنگ گذاری کردن
load بار کردن
load بارزدن
load تفنگ یا سلاحی را پرکردن
load بار خارجی
load بار داشتن
load نیرو
load ذخیره گذاری کردن
load خرج گذاری کردن
load محموله
load قرار دادن دیسک یا نوار در کامپیوتر تا اجرا شود
load کاری که باید انجام شود
load فرمانی انتقال اطلاعات ازحافظه جانبی به حافظه اصلی
useful load بار مفید
useful load فرفیت مفید
load and go بار کنش و اجراء
get a load of <idiom> دیدن چیزی
load انتقال فایل یا برنامه از دیسک یا نوار به حافظه اصلی
load استفاده از بیش از یک کامپیوتر در شبکه حتی خارج از بار هر پردازنده
load تعداد کارهایی که ماشین باید کامل کند
load فشنگ
load فشنگ گذاری
load شارژ کردن
load بار فشار
load فرفیت
load فرفیت بارگیری
load بار کردن داده ترتیبی در محلهای نامتمادی حافظه
load برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
load and go بارکنش و اجرا
load گذاشتن
over load اضافه بار
to load off بار اندازی کردن
to load off خالی کردن
able to take a load <adj.> بار پذیر
load سنگین کردن
off load انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
load عمل پرکردن تفنگ باگلوله
load بار
load کوله بار
load گرانبارکردن
load بار کردن پر کردن
load عملکردماشین یا دستگاه
load فیلم
load بارالکتریکی
load فشار مسئولیت
inductive load بار القائی
work load حجم کار
work load مقدار کار در واحد زمان
condensive load بار فشرده
radial load بار عرضی
concentrated load بار متمرکز
reactive load بار خارجی القایی
working load بار مجاز
working load بار کاربردی
stability under load تعادل زیر بار
combat load بارجنگی کامل هواپیما
combat load بار رزمی هواپیما
increase in load افزایش بار
increasing load بار افزایشی
inductive load بار خارجی القایی
river load بار رود
connected load بار خارجی متصل
crane load بارجرثقیل
impact load بار ضربهای
costant load بار ثابت
costant load بار دائمی
tensile load بار کششی
wind load سربار ناشی از اثرات باد
wheel load فرفیت بار یا تحمل وزن باندفرود در یک فرودگاه یامحوطه تاکسی کردن یا جاده اسفالت
wind load بار باد
work load کاربار
connected load توان اتصال
connected load بار متصل شده
wartime load بار مبنای ناو
work load فرفیت کار
safe load بار مجاز
work load مقدارکاری که یک کارگر در زمان معین انجام میدهد
wartime load بار جنگی ناو
pulsating load بار ضربهای
testing load بار ازمون
testing load بار ازمایش
less than container load کمتر از فرفیت کانتینر
load platform سکویبار
less than container load زیر فرفیت کانتینر
live load بار زنده
black load سرب سیاه
light load بارک
limit load بیشترین باری که ممکن است در حالتی بر یک جزء یا قطعه وارد شود
bed load بار متحرک بستر
bed load بار کف
limit of load حد بار گذاری
live load بارزنده
live load سربار
basic load بار مبنای مهمات یا وسایل
lateral load بار جانبی
pre load بار کردن مقدماتی
intensity of load شدت بار
central load نیروی وارد به مرکز
central load بار مرکزی
proof load بار ازمایشی
tension load بار کششی
capacity load حداکثر فرفیت بارگیری ناو
capacity load بار مظروف
prescribed load بار مهمات مجاز
prescribed load بار مجاز
load balance تعادل بار
buckling load بار کمانش
pre load بار اولیه
breaking load حداکثر تحمل بار
breaking load بار گسیختگی
pre load پیش بار
basic load بار مبنا
existence load بار زیستی
steady load بار دائم
failure load بار گسیختگی
suspended load مواد غوطه ور
suspended load بار معلق
earth load رانش خاک
dynamic load بار پویا
dynamic load بار دینامی
dynamic load بار جنبشی
full load بار کامل
full load فرفیت تکمیل
full load فرفیت کامل
single load بار تک
shear load نیروی برشی
service load بار مفید
external load بار خارجی
static load بار استاتیک
eccentricity of the load خروج از مرکزیت بار
full load بار خارجی اسمی
empty load بی بار
empty load بی باری
total load بار کل
torsional load بار پیچشی
sling load بار خارجی هلی کوپتر
sling load بارمعلق
to strain under a load درزحمت بودن بواسطه حمل یک بار
to relieve one of a load باراز دوش کسی برداشتن
sling load بار اویزان از هواپیما
excess load بار اضافی
fluctuation of load نوسان بار
standard load بار تنظیم شده
standard load بار مهمات مطابق نمونه یا تنظیم شده
type load نوع بار مهمات
fighting load بار رزمی
type load نوع مهمات هواپیما
dead load بار ساکن
dead load بار مرده
dead load بار ازمایشی
dead load وزن ثابت و متعلقات ان
dead load شاسی اتومبیل
dead load پایه پل
fighting load بارمهمات جنگی
diurnal load بار روزانه
suspensed load بار اویخته
sustained load بار طویل المدت
tail load بار دم
tax load بار مالیات
scatter load حافظه
scatter load بار کردن داده ترتیبی در محلهای مختلف
variable load بار متغیر
dead load همیشه بار
dead load بارمرده
ultimate load بار گسیختگی
ultimate load بار نهایی
distributed load نیرویی که به یک نقطه اثرنمیکند بلکه مانند نیروی هوا روی یک سطح بریک خط یا یک سطح وارد میشود
distributed load گسترده بار
unbalanced load بار خارجی نامتوازن
direct load بارگذاری مستقیم
unit load واحد بار
design load حداکثر بار یا نیرویی که اجزاء سازهای توانایی ان را دارند
design load بارمبنای محاسبه
deck load فرفیت عرشه
deck load وسایل روی پل کشتی
unitized load بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
untimate load بیشترین نیروئی که هر جزء سازهای بدون شکستن بایدتحمل کند
fighting load بار جنگی
dead load بار دائم
ice load رانش یخ
load distribution توزیع بار
load module واحدبارشو
load of an ass بار خر
load of an ass خروار
load regulator نافم بار
load regulator رگولاتور بار تنظیم کننده بار
load resistance مقاومت بار
load reversal دوره بارگذاری متناوب
load sharing شراکت در بارگذاری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com