Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 136 (7 milliseconds)
English
Persian
poker pocket billiards
بیلیارد کیسهای دونفره یابیشتر با گوی اصلی و 61گوی شماره دار
Other Matches
pocket billiards
بیلیارد امریکایی با 51 گوی رنگی و 6 کیسه از شماره 1تا 51 بین 2 بازیگر
billiards
در روی میز انجام میشود
billiards
نوعی از گوی بازی که
billiards
بیلیارد
english billiards
با 3 گوی و6 کیسه بین 2 یا 4 بازیگر
mr. and mrs billiards
بیلیارد کیسه دار بین زن ومرد که زن ازادی ضربه دارد
three cushion billiards
بیلیارد فرانسوی با ضربه به 2 گوی دیگر بعد از تماس با3 دیواره میز
english billiards
بیلیارد انگلیسی
poker
سیخ بخاری
poker
سیخ
poker
سیخ زن
poker
بازی پوکر
as stiff as a poker
خیلی خشک
poker-faced
حالتیکهاحساساتشما رانشانندهد
poker die
تاسپوکر
poker work
نقشه اندازی روی چوب بوسیله سوزندان ان با داغ اهن
poker face
خشک
poker face
دارای قیافهی عاری از بیان
poker face
چهرهی بیحالت
by the holy poker
سوگند شوخی امیزی است چون به انروزهای غریب ومانندان
standard poker hands
استانداردبرهایدستی
pocket
حباب
pocket
نقدی
pocket
کیسه هوایی
pocket
پیش رفتگی خط جبهه
pocket
فرورفتگی
pocket
بجیب زدن
pocket
پولی
pocket
جیب دار درجیب گذاردن
she had him in her pocket
خوب جلوش را گرفته بود
she had him in her pocket
کاملابراواختیارمیکرد
pocket
محاصره شدن
pocket
جیب
pocket
کوچک جیبی
pocket
کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
pocket
درجیب پنهان کردن
pocket
پاکت تشکیل کیسه در بدن
front pocket
جیبجلو
gusset pocket
جیبپاکتی
hidden pocket
جیبمخفی
interior pocket
جیبداخلی
mock pocket
جیبساختگی
inset pocket
جیبمخفی
fork pocket
محفظهانشعابی
back pocket
جیبپشتی
centre pocket
گودال
bottom pocket
سوراخمیزبیلیاردبرایتوپ
centre pocket
مرکزی
batten pocket
بادبان
door pocket
جیبدر
exterior pocket
کیفبازشو
flap pocket
جیبلبهدار
foot pocket
قالب پا
outside ticket pocket
جیبکوچکبیرونی
patch pocket
جیبرویسینه
pocket watch
ساعت جیبی
pocket calculator
ماشین حساب جیبی
air pocket
دست انداز هوایی
pocket rule
خط کش جیبی
[ابزار]
pocket rule
خط کش تاشو
[ابزار]
pocket rules
خط کش های جیبی
[ابزار]
pocket rules
خط کش های تاشو
[ابزار]
They picked my pocket.
جیبم رازدند
seam pocket
جیبرویدرز
stake pocket
جیبتودهای
trouser pocket
جیب شلوار
top pocket
حفرهفوقانی
vertical pocket
جیبعمودی
welt pocket
جیبنواری
pocket-sized
جیبی
pocket money .
پول تو جیبی ( مقرری روزانه ؟ هفتگه یا غیره )
Take your money out of your pocket.
پولت را از جیب دربیاور
watch pocket
جا ساعتی که به رختخواب اویزان کنند
pocket calculator
حسابگر جیبی
i am rials in pocket
سه ریال در جیب دارم
i am rials in pocket
سه ریال سود بردم
i am 0 rials out of pocket
05 ریال زیان
i am 0 rials out of pocket
کرده ام
lime pocket
پوشش اهک
one pocket billiard
بیلیارد با 51 گوی هدف که هر بازیگر سعی دارد 8 گوی را در کیسه انتخابی خوداندازد
out of pocket expenses
هزینهای که از جیب شخص درامده باشد
out of pocket expenses
هزینه واقعی
pocket battleship
رزمناو تندرو و سبک
pocket book
کیف بغلی
pocket book
دفتر بغلی
empty pocket
ادم بی پول یا تهی کیسه
chip pocket
شیار دندانههای اره
pocket calculators
حسابگر جیبی
pocket handkerchief
دستمال جیبی
pocket handkerchiefs
دستمال جیبی
pocket knife
چاقوی جیبی
pocket knives
چاقوی جیبی
air pocket
منفذ
air pocket
بادگیر
air pocket
چاه هوایی
armature pocket
شیار ارمیچر
pocket money
پول جیب
called pocket
کیسه تعیین شده از طرف بازیگر
pocket borough
حوزه انتخاباتی تحت نفوذ یک نفر یا یک خانواده
pocket computer
کامپیوتر جیبی
pocket meter
سنجه جیبی
pocket picking
جیب بری
pocket piece
سکه ازدواج افتاده یا چیزی مانندان که درجیب نگاه دارندتابرکت جیب باشد
pocket pistol
طپانچه جیبی
pocket pistol
بغلی عرق
pocket split
باقی ماندن میلههای 5 و 7یا 5 و 9 بولینگ
slash pocket
جیب عمودی درجهت درزلباس
pocket veto
رد لایحه قانونی بوسیله معوق گذاردن ان
the furniture of ones pocket
دارایی جیب
vest pocket
جیبی
pocket judgment
سنددینی که بلافاصله پس ازسررسید بدون هیچ تشریفاتی قابل وصول و اجرا است
pocket lamp
لامپ کوچک
pocket judgment
سند قطعی لازم الاجرا
watch pocket
جیب ساعتی
pocket expenses
هزینه مختصر شخصی
vest pocket
جیب جلیقه
pocket lamp
چراغ قوه
pocket edition
چاپ جیبی کتاب
vest pocket
مخصوص
ast welt pocket
جیبپیشسینهای
pants pocket
[American E]
جیب شلوار
trousers pocket
[American E]
جیب شلوار
front top pocket
جیببالایجلویشلوار
bottle pocket billiard
بیلیارد کیسه دار با 2 گوی ومهره بطری مانند
to pocket a tidy sum
<idiom>
پول خوبی به جیب زدن
burn a hole in one's pocket
<idiom>
پولی که تومیخواهی سریعا خرج کنی
To put ones hand in ones pocket.
دست توی جیب کردن ( پول خرج کردن )
hand-warmer pocket
جیبگرم کنندهیدست
hand warmer pocket
جیببقل
To pick somebodys pocket.
جیب کسی را زدن
He has feathered his nest. He has lined his pocket.
اودیگر بارش را بسته است ( ازنظر مالی تأمین است )
Money burnes a hole in his pocket.
پول تو جیب اش بند نمی شود
broad welt side pocket
جیبپهنپهلو
I was a thoussand tomans out of pocket in that transaction.
د رآن معامله هزارتومان هم از جیب دادم ( ضرر کردم )
money burns a hole in his pocket
<idiom>
پول تو دستش بند نمی شود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com