English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 125 (7 milliseconds)
English Persian
polar vector بردار قطبی
Other Matches
vector potential of a solenoidal vector پتانسیل برداری بردارسولنئیدی
vector analysis [vector calculus] حساب برداری [ریاضی]
polar سیستم معرفی موقعیتها به عنوان زاویه و فاصله از مبدا
polar درخت تبریزی
polar مربوط به قط بها
polar دارای الکتریسیته مثبت و منفی
polar قطبی
polar وابسته به قطب شمال وجنوب
polar دارای قطب مغناطیسی یا الکتریکی متقارن
polar متقابل
polar متضاد
polar مربوط به قطب
polar coordinate مختصات قطبی
polar coordinates مختصات قطبی
polar tundra تندرایقطبی
polar coordinates دستگاه مختصات قطبی
polar compound ترکیب قطبی
polar chart نمودار با مختصات قطبی
polar bond پیوند قطبی
polar angle زاویه قطبی
polar coordinates مختصات قطبی [ریاضی]
non polar relay رله ناقطبی
polar diagram نمودار با مختصات قطبی
polar diagram نقشه قطبی
polar climates آبوهوایقطبی
polar lights نورقطبی
polar winds بادهای قطبی
polar vortex ورتکس قطبی
polar variable متغیر قطبی
polar transmission مخابره قطبی
polar stereographic سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
polar solvent حلال قطبی
polar relay رله قطبی
polar regions مناطق قطبی زمین سرزمینهای قطبی
polar plot روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
polar motion وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
polar molecule مولکول قطبی
polar distance فاصله قطبی
polar axis محورقطبی
polar bear خرس سفید
polar bears خرس سفید
polar ice cap کلاهکیخیقطب
polar duplex telegraphy تلگراف دو جهتی قطبی
polar covalent bond پیوند کووالانسی قطبی
polar coordinate system دستگاه مختصات قطبی [ریاضی]
vector برداری
vector شکل حروف در یک نوشتار رسم شده با کمک منحنی و خط وط.
vector شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
vector بردار
vector پردار
vector خط پرتاب بمب یاگلوله
vector مسیر ناوبری هواپیما
vector حامل
vector خط سیر
vector پردازنده همزمان که روی یک سط ر یا ستون آرایه در هر لحظه کار میکند
vector که باعث می شوند اندازه حروف تغییر کند بدون اینکه کیفیت عوض شود
vector حامل بردار
vector مسیر جهت
vector مختصاتی که حاوی مقدار پایه و جهت است
vector آدرسی که کامپیوتر را به محل جدید حافظه هدایت میکند
vector سیستم رسم کامپیوتری که از طول خط و جهت آن از مبدا برای رسم استفاده میکند
vector راه یا مسیر هواپیما بازگشتن در حال طی کردن بودن
vector quantities اندازههای برداری
vector psychology روانشناسی بردار نگر
vector quantity کمیت برداری
vector sights دوربینهای نشانه روی بمب دوربینهای جانبی
voltage vector بردار ولتاژ
wave vector بردار موج
wind vector سمت باد
wind vector جهت حرکت باد
vector space فضای برداری [ریاضی]
radius vector بردار مکان [ریاضی]
Euclidean vector بردار اقلیدسی [ریاضی]
vector field میدان برداری [ریاضی] [فیزیک]
vector product ضرب خارجی [ریاضی]
location vector بردار مکان [ریاضی]
position vector بردار مکان [ریاضی]
vector space فضای خطی [ریاضی]
vector calculus حساب برداری [ریاضی]
basis vector بردار پایه [ریاضی]
vector product ضرب برداری [ریاضی]
arthropod vector کنه خونخوار
interrupt vector بردار وقفه
lift vector بردار برا
light vector بردار نور
magnetization vector بردار مغناطیس کنندگی
normal vector بردار عمود
normal vector بردار قائم
magnetic vector بردار مغناطیسی
initial vector مسیر اصلی یا اولیه هواپیمای رهگیر بعد ازشروع رهگیری
flux of a vector شاره بردار
arthropod vector کنه ارتروپود
axial vector بردار محوری
burgers vector بردار برگرز
circulation of a vector چرخه بردار
dope vector بردار
dope vector خصیصه نما
dope vector بردار خصیصه نما
field vector بردار میدان
poynting's vector بردار پوینتینگ
preset vector دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
vector display نمایش برداری
vector field میدان برداری
vector graphics نگاره سازی برداری
code vector بردار رمز
vector pair زوج برداری
vector power توان برداری
vector processor پردازنده برداری
vector diagram نمودار برداری
vector analysis تحلیل برداری
vector product حاصلضرب برداری
state vector بردار حالت
state vector بردار وضعیت
radius vector بردار شعاعی
radius vector شعاع حامل
state vector بردار حلات
vector/waveform monitor صفحهنمایشدیجیتالی
vector graphics display بردار نمایش گرافیکی
continuously set vector عناصر تصحیح شده متوالی هدف عناصر تنظیم شده هدف به طریق متوالی
distance vector protocols اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
magnetic vector potential پتانسیل بردار مغناطیسی
magnetic field vector بردار میدان مغناطیسی
vector data aggregate بردار اطلاعات مجتمع
fallout wind vector plot طرح یا چارت نمایش سمت باد ریزش اتمی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com