Dictiornary-Farsi | polarization of a medium | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 97 (6 milliseconds)

English	Persian
polarization of a medium	قطبش محیط


Other Matches

polarization	پلاریزاسیون
polarization	قطبی سازی
polarization	قطبی شدگی
polarization	پلاریزاسیون باتری
polarization	قطبش
polarization	تضاد
polarization	ایجاد دو قطب
atomic polarization	قطبش اتمی
polarization of light	قطبش نور
polarization plane	صفحه قطبش
polarization potential	پتانسیل قطبش
concentration polarization	قطبش غلظتی
battery polarization	قطبش باتری
dielectric polarization	قطبش دی الکتریکی
polarization current	جریان قطبی
magnetic polarization	پلاریزاسیون مغناطیسی
lattice polarization	قطبش شبکه
horizontal polarization	قطبش افقی
left handed polarization	قطبش چپ گرد
grid polarization voltage	ولتاژ پلاریزاسیون شبکه
left hand polarization	قطبش چپ گرد
medium	مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
medium	رسانه مغناطیسی خالی و فرمت شده که آماده پذیرش داده است
medium	رسانهای که امکان ذخیره و نمایش داده میدهد مثل دیسک مغناطیسی یا VDU
medium	هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
medium	مدل حافظه خانواده پردازنده Intel x که امکان ارسال چند کیلوبایت داده و تا چند مگا بایت کد میدهد
medium	وسط یا میانگین
medium	واسط
medium	حد وسط
medium	میانی
medium	محیط
medium	متوسط
medium	واسطه
medium	رسانه
medium	متوسط معتدل
medium	وسیله
medium	میانجی واسطه
medium	محیط کشت
medium	مقدار متوسط
medium	میانه
medium	وسیله انجام کار
medium	معدل
medium	ملا "
medium	واسطه دلال
medium of exchange	وسیله مبادله
medium of exchange	وسیله داد وستد
medium range	با شعاع عمل متوسط
medium steak	استیک متوسط سرخ یا پخته شده
medium lampholder	سرپیچ معمولی
medium pacer	توپ انداز با روش پرتاب مستقیم و سرعت متوسط
medium-dry	شرابنهچندانشیرین RO
medium range	وسیله یا جنگ افزار برد متوسط
virgin medium	واسطه دست نخورده
medium scale	در مقیاس متوسط
medium scale	نقشه مقیاس متوسط
medium voltage	ولتاژ متوسط
virgin medium	رسانه بکر
transfer medium	رسانه انتقال
medium gravle	شن متوسط
medium frequency	فرکانس میانه
dispersive medium	محیط پخش
dispersion medium	محیط پاشندگی
data medium	رسانه داده ها
data medium	داده رسان
circulating medium	وسیله انتقال قدرت خرید
medium speed	بیت در ثانیه
medium wave	موج متوسط
medium term	میان مدت
empty medium	رسانه تهی
medium curing	قیرهای محلول کندگیر
end of medium	انتهای رسانه
medium cloud	ابرهای متوسط
medium frequency	بسامد متوسط
medium artillery	توپخانه متوسط
medium energy particle	ذره با انرژی متوسط
medium energy particle	ذره میان انرژی
medium term planning	برنامه ریزی میان مدت
iron at medium setting	درجهمیانیدراتو
medium format SLR (6 x 6)	شکلمتوسطSLR
a medium sized car	یک اتومبیل متوسط
medium scale integration	مدار مجتمع با دو قطعه
secondary storage medium	رسانه انباره ثانوی
medium pace bowler	توپ انداز با روش پرتاب مستقیم و سرعت متوسط
medium scale integration	مجتمع سازی در مقیاس متوسط
medium scale intergration	مجتمع سازی در مقیاس متوسط
medium term forecast	پیش بینی میان مدت
medium term loan	وام میان مدت
medium frequency motor	موتور با فرکانس میانی
medium carbon steel	فولادباکربن متوسط
medium tension distribution line	خطسیرپخشفشارمتوسط
track [on a sound recording medium]	تیتر موسیقی [روی محیط ضبط صوت]
track [on a sound recording medium]	تیتر آهنگ
medium range ballistic missile	موشک بالستیک میان برد
Short medium and long wave	موج کوتاه ومتوسط و بلند
tumble dry at medium to high temperature	بادرجهمتوسطبهبالاوخشکبهمبزنید
Unimog [a range of multi-purpose auto four-wheel drive medium trucks]	یونیماک [حمل و نقل]

polarization of a medium

قطبش محیط