English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 74 (6 milliseconds)
English Persian
pos systems فروشگاههای زنجیرهای وسوپرمارکتها که اخیرا " ازسیستمهای POS استفاده می کنند
Search result with all words
public address systems دستگاه بلندگو مخصوص اجتماعات بزرگ
systems سیستم
systems همست
systems همستاد روش
systems طریقه
systems سلسله رشته
systems دستگاه
systems جهاز
systems طرز اسلوب
systems قاعده رویه
systems نظم منظومه
systems نظام
systems سازمان
systems تشکیلات
systems نظام سیستم
systems روش اصول
systems ترتیب
systems مجموعه سازمان
systems منظومه
systems مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
systems سلسله
systems رشته دستگاه
systems طرز روش
systems نظم ترتیب
systems اصول وجود
systems اسلوب
systems سازگان
systems هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
operating systems سیستم عامل
nervous systems سلسله عصب
nervous systems دستگاه پی
nervous systems دستگاه عصبی
association in information systems professionals
association in information systems انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
bifurcated systems سیستمهای دو چنگاله
certified systems professionals CSP
computerised ordering systems سیستم سفارش کامپیوتری خرید کامپیوتری
embedded systems سیستمهای تعبیه شده
framing systems سیستمهای قابدار
information processing systems نظامهای خبرپردازی
man machine systems نظامهای انسانی- ماشینی
systems application architecture معماری کاربردی سیستم ها
small computer systems interface واسط موازی سریع استاندارد , برای اتصال کامپیوتر به وسایل جانبی
systems analyst تحلیلگر سیستم
systems analyst تحلیل گر سیستم
systems software نرم افزار سیستم
systems analysis تحلیل سیستم
systems analysis نظام شناسی
systems analysis شخصی که بررسیهای سیستم را انجام میدهد
systems analysis سیستمی که نرم افزار سیستم می نویسد
systems analysis ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
systems analysis برنامهای که نحوه کار سیستم کامپیوتری را کنترل میکند
systems analysis 1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
systems analysis تحلیل سیستم ها
systems analyzer تحلیل گر سیستم
systems approach رویکرد نظام نگر
systems console پیشانه سیستم ها
systems console میزفرمان سیستم ها
systems disk دیسک سیستم ها
systems engineer مهندس سیستم
systems flowchart روندنمای سیستم
systems house خانه سیستم ها
systems library کتابخانه سیستم ها
systems manual کتاب راهنمای سیستم
systems network architecture روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند و امکان ارتباط سخت افزارهای مختلف را فراهم میکند
systems network architecture معماری شبکه سیستم ها
systems progarmmer برنامه نویس سیستم ها
systems program برنامه سیستم
systems programer برنامه نویس سیستم
systems programmer برنامه نویس سیستم
systems programming برنامه نویسی سیستم
Monetary systems. سیستم های پولی ( مالی )
a comparison of the tax systems in Italy and Spain مقایسه سیستم های مالیاتی در ایتالیا و اسپانیا
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com