Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
positive column	ستون مثبت
Other Matches
positive	که متن و گرافیک به رنگ سیاه ری زمینه سفید نشان داده میشود تا از صفحه چاپ شده تقلید کند
positive	ساده
positive	مطلق
positive	محقق
positive	قطعی
I am positive that ...	من اطمینان کامل دارم که ...
positive	که اشیا را همان گونه که دیده می شوند نشان میدهد
positive	ولتاژ الکتریکی بزرگتر از صفر
positive	در معنای بله
positive	نسخه اصلی عکس
positive	قطب مثبت باطری الکتریسیته مثبت اری یا تصدیق می کنم
positive	سیسم منط قی که در آن یک منط قی با سطح ولتاژ مثبت و صفر منط قی با سطح ولتاژ صفر یا منفی نشان داده میشود
positive	سیگنال ارتباطی که صحت یک پیام را بیان میکند
positive	اتصال به منبع تغذیه که در فرفیت الکتریکی بیشتری از زمین است و جریان را به یک قطعه تامین میکند
positive	تصویر صفحه نمایش با پشت زمینه سفید
positive	مسلم
positive	واقعی
positive	یقین معین
positive	مثبت
the positive d.	درجه مطلق
positive	یقین عملی
positive skewness	چولگی مثبت
positive skewness	عدم تقارن مثبت
positive slope	شیب مثبت
positive transfer	انتقال مثبت
positive transference	انتقال مثبت
positive transmission	پخش مثبت
positive contact	اتصالبارمثبت
positive meniscus	هلالیواقعی
positive sign	علامت مثبت
positive side	بخش مثبت
positive pole	قطب مثبت
positive post	قطب مدار مثبت
positive terminal	قطب مدار مثبت
positive potential	پتانسیل مثبت
positive prescription	مرور زمان مملک
positive prescription	مرور زمان ایجاد حق
positive modulation	تحمیل مثبت
positive reinforcement	تقویت مثبت
false positive	مثبت کاذب
positive relation	رابطه مستقیم
positive relation	رابطه مثبت
electro positive	الکتروپوزیتیو
positive plate	صفحه مثبت
positive modulation	پخش مثبت
positive conductor	سیم مثبت
positive lead	سیم مثبت
positive wire	سیم مثبت
positive control	کنترل عملی عبور و مرورهواپیماهای خودی در فضای هوایی
positive correlation	همبستگی مثبت
positive cut off	دیواره اب بند کامل
positive electrode	الکترد مثبت
positive economics	اقتصاد مثبت
positive economics	اقتصاد توصیفی
positive economics	اقتصاد اثباتی
positive economics	شاخهای ازاقتصاد که دران پدیده هاانطوریکه وجود دارند موردبررسی قرارمیگیرند نه انطوریکه باید باشند
positive electricity	الکتریسیته مثبت
positive charge	بار مثبت
positive brush	زغال مثبت
positive balance	مانده مثبت
positive cut off	پرده اب بندی کامل
positive logic	منطق مثبت
positive integer	عدد صحیح مثبت
positive glow	شعله مثبت
positive glow	شعله اندی
positive film	فیلم مثبت
positive feeder	سیم تغذیه مثبت
positive feedback	واخوراند مثبت
positive feedback	بازخورد مثبت
positive externalities	صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
positive element	سازه مثبت
positive acceleration	شتاب مثبت
positive electricity	برق مثبت
positive electron	پوزیترون
positive region	منطقهبارمثبت
positive vetting	بازجوئیفردی
positive integer	عدد صحیح مثبت [ریاضی]
positive discrimination	رفتارتبعیضآمیز
positive tropism	محرک گرایی
positive definite matrix	ماتریس همیشه مثبت
crater in positive carbon	گودی کربن مثبت
positive crank ventilation	پی سی وی
positive plate strap	صفحهنوارمثبت
blood factor positive	RhمثبتRh
positive true logic	یک سیستم منطقی که در ان ولتاژ کم بیانگر بیت صفر وولتاژ بالا بیان کننده بیت یک میباشد
positive movement reflex	بازتاب حرکت گرایشی
positive/negative junction	منفی
positive/negative junction	نقطهاتصالمثبت
positive cotton effect	پدیده مثبت کاتن
positive sequence power in a three phase	توان مستقیم مدار سه فازی
positive sequence polyphase system	مدار چند فازی مستقیم
positive sequence polyphase system of or	مدار چند فازی مستقیم ازمرتبه ام
column	ستون روزنامه
column	خط عمودی که محل و پهنای ستون را مشخص میکند
column	رکن
column	بیت بررسی هر بیتی روی هر ستون پانچ کارت یا نوار
column	مجموعهای از حروف که یک زیر دیگر چاپ میشود
column	پایه
column	ستون
column	ستون
column	ستون نظامی
column	برج
column	ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
column	در نرم افزار پردازش کلمه میله وضعیت که در پایین صفحه است که بیان کننده موقعیت نشانه گر نسبت به ستون ها در صفحه است
column	چاپگری که بیشترین پهنای خط از حروف را دارد
column	خط ی از اطلاعات چاپ شده درباره یک حرف موازی با کوتاهترین قسمت کارت
column	صف ستون راهپیمایی یاموتوری
column	ردیف
fifth column	ستون پنجم
column	ستون در کاغذ شطرنجی نقشه کشی
column	استاتور
fifth column	دستگاه جاسوسی
column by column	ستون به ستون
agony column	ستونیدر روزنامهکهدر آن پاسخ مشکلاتو سوالهای خوانندگانمطرح میشود
streeing column	میل فرمان
vertebral column	ستون فقرات
vertebral column	تیره پشت
alcohol column	ستونالکل
vertebral column	ستون مهره
transformer column	ساق ترانسفورماتور
half-column	نیمه ستون
central column	ستونمرکزی
column crank	دستهپایه
column lock	قفلپایه
column of mercury	ستونجیوه
hull column	پایه بدنه
advertising column	ستون آگهی
streeing column	ستون فرمان
storming column	واحد مامورحمله
semi-column	نیم ستون
column cochlis	[ستون های یادبود بزرگ شبیه طاق نصرت]
column caelata	[ستون های شاخ و برگی]
column caelata	[ستون با تیرهای مزین شده]
cassed column	ستون پوشش دار
Antonine column	[یادبودی از ستون دوریکی توسکان در روم]
hex-column	طرح ستونی شش وجهی [طرح سه ترنجی که بیشتر در قراچه آذربایجان و شیروان قفقاز بافته شده و متن اصلی آن را سه ترنج شش گوش در بر می گیرد.]
personal column	ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
gossip column	gooseflesh
gossip column	ستونغیبت
reflux column	ستون باز روانی
isoculculating column	دسته ستون
route column	ستون راهپیمایی
route column	ستون راه
storming column	ستون حمله
column binary	دودوئی ستونی
column base	زیرستون
column action	عمل ستونی
close column	ستون بسته
close column	ستون جمع
chromatographic column	ستون کروماتوگرافی
cased column	ستون پوشش دار
column ways	راهنمای ستون
card column	ستون کارت
comment column	ستون توضیحی
composite column	ستون مرکب
column grinder	دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
control column	فرمانی برای کنترل حرکت هواپیما حول محور طولی وعرضی که میتواند بصورت میله یا رل باشد
column capital	سرستون
column splice	وصله ستونها
column base	ته ستون
column rule	خط برنج
column chromatography	کروماتوگرافی ستونی
column cover	پوشش ستون
column formation	آرایش ستون
column gap	شکاف بین ستون
column gap	شکاف ستون
column graph	نمودار ستونی
column binary	دودویی ستونی
column head	بار ستون
column head	سرستون
column head	عناصر سرستون
column of riflemen	ستون تفنگداران
column base	پایه ستون
column indicator	نشانگر ستونی
absorbing column	ستون جذب
laced column	ستون مشبک با بستهای چپ وراست
length of column	طول ستون
spinal column	ستون فقرات
spinal column	تیره پشت ستون مهره
machine column	پایه یا ستون دستگاه
main column	ستون اصلی
march column	ستون راهپیمایی
mercury column	ستون جیوه
spinal column	ستون مهره ها
opem column	ستون باز
packed column	ستون پر شده
parallel column	ستونهای موازی
hempel column	ستون همپل
half column	شبه ستون
an engaged column	نیم ستون
airmobile column	ستون متحرک هوایی
airmobile column	ستون هوارو
engaged column	نیم ستون
engaged column	ستون درون جرزیا دیوار
engaged column	ستون مقید
absorption column	ستون جذب
half column	نیم ستون
fractionating column	برج تقطیروتجزیه
guide column	ستون راهنما
fractionating column	ستون تجزیه

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com