English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
post date تاریخ اینده گذاشتن
post date پیش تاریخ کردن
Other Matches
up-to-date تازه
date افزودن آخرین و جدیدتری اطلاعات به چیزی
date افزودن اطلاعات به چیزی یا همیشه به روز بماند
date در حال حاضر یا اخیراگ امروزی
date قدیمی
date تاریخ روز و ماه و سال
date قرار دادن داده در یک متن
date فرمان DATE
She will only date you if you ... او [زن] فقط به شرطی با تو میرود بیرون اگر تو...
up to date تازه
out-of-date <idiom> از مد افتاده (دمد)
to date باهم بیرون رفتن [به عنوان دوست پسر و دختر]
date درخت خرما
date نخل تاریخ
date تاریخ گذاردن تاریخ گذاشتن
date مدت معین کردن
date سنه
date تاریخ
date موعد
up to date بهنگام
up to date جدید
up to date مطابق اخرین طرز
up-to-date تصحیح شده
up-to-date حاوی اخرین اطلاعات
up-to-date امروزی تازه مطابق روز
best-by date تاریخ مصرف [روی غذا یا دوا]
out of date از مد افتاده
out of date منسوخه
out of date قدیمی
out of date منقضی شده
out of date از تاریخ گذشته
up-to-date مطابق روز
up-to-date متداول
up to date متداول
up to date مطابق روز
up to date تصحیح شده
up to date حاوی اخرین اطلاعات
up to date امروزی تازه مطابق روز
up to date تجدید نظر کردن
up-to-date بهنگام
up-to-date جدید
up-to-date مطابق اخرین طرز
date خرما
the date was not specified نشده بود
value date تاریخ ارزش
value date تاریخ اجرا والور
date زمان
up-to-date تجدید نظر کردن
no date بی تاریخ
of even date دارای همان تاریخ
the date was not specified تاریخ ان معلوم
effective date تاریخ اجرا
effective date تاریخ شروداجرای دستورالعمل
due date موعدمقرر
expiration date تاریخ انقضا
accommodation date تاریخ آغاز و پایان خوابگاه
due date سر رسید
due date موعد مقرر
due date تاریخ سررسید
due date سررسید
due date تاریخ تادیه
date of birth تاریختولد
expiry date تاریخ انقضاء
expiry date سررسید
date [appointment] تاریخ
sailing date تاریخ شروع سفر دریایی زمان حرکت
maturity date تاریخ سررسید
schedule date موعد طبق برنامه
letter of even date نامه همین تاریخ
system date تاریخ سیستم
julain date تاریخ ژولین
julain date تقویم ژولین
target date زمان حمله به هدف یا تاریخ حمله به هدف
termination date تاریخ پایان
completion date تاریخ تکمیل
from the date on wards از این تاریخ به بعد
maturity date موعد
date stamp مهرتاریخ
delivery date تاریخ تحویل
Date of departure . Departure date. تاریخ عزیمت (روز حرکت )
closing date تاریخ انقضاء
closing date اخرین روز اخرین فرصت
date of grace مدت مجاز برای پرداخت سفته و برات پس از سر رسید
completion date تاریخ انجام کار
sell-by date فروشبراساستاریخمصرف
creation date تاریخ افرینش
creation date تاریخ ایجاد
critical date مدت زمان بحرانی
current date تاریخ جاری
date in issuing تاریخ صدور
date of issuance تاریخ صدور
date labour کار روز مزد
date labourer کارگر روزمزد
date labourer معادل daysman
date of acquisition تاریخ خریداری
date of acquisition تاریخی که به عنوان شروع دوره استیلای خریدار بر مال دردفتر ثبت و اگر مال استهلاک پذیر باشد
What is todays date ? تاریخ امروز چیست ؟
basic date تاریخ ترفیع
basic date تاریخ شروع خدمت در هردرجه
date plum خرماندو
date palm درخت خرما
date of shipment تاریخ حمل
date of payment موعد پرداخت
date of maturity موعد پرداخت
date of maturity تاریخ انقضاء
date of maturity تاریخ سررسید
date of maturity موعد
acceptance date تاریخ قبولی
date-stone [سنگ ترکیب شده در دیوار که تاریخ ساخت آن بنا در آن قید شده است.]
date tree درخت خرما
date of birth تاریخ تولد
I have a date with my fiandee. با نامزدم قرار ملاقات دارم
backdating date پیش تاریخ
date of acquisition از آن به بعد استهلاک محاسبه میشود
date [appointment] قرار ملاقات
date [appointment] وعده ملاقات
blind date قرار ملاقات میان زن ومردی که همدیگر را نمیشناسند
best-before date [BBD] تاریخ مصرف [روی غذا یا دوا]
due at a specified date after sight موجل
automatic release date تاریخ انقضای عمر قانونی وسایل سررسید عمر قانونی
expiry date of the credit تاریخ انقضای اعتبار
Date and place of departure. تاریخ ؟ محل حرکت
international date line خط بین المللی تغییر تاریخ
international date line خط موافقتنامه بین المللی
international date line خط تقسیم نیروهای بین المللی
to date a letter forward کاغذی راتاریخ عقب ترگذاشتن
The date of the meeting has been advanced. تاریخ جلسه جلو افتاده است
date time group گروه تاریخ و زمان
date time group گروه ساعت و زمان
date of change of acountability تاریخ تسویه حساب
due at a specified date after sight مدت دار
due at a specified date after sight وعده دار
date on which a bill falls due موعد پرداخت برات یا سفته
minimum durability date [MDD] تاریخ مصرف [روی غذا یا دوا]
ex post به اعتبار گذشته
post تیرعمودی
post جرز
post چوب تقویت
ex post بوقوع پیوسته
post مربوط به پست
first post شیپور خبر شبانه
post ستون
ex post واقعی
ex post عملی
post محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post دیرک ستون
post تیر
post که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post پست کردن
post ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post شغل
post گماردن نگهبان قرار دادن
post پست نظامی
post تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post ارسال سریع پست کردن
post عجله
post صندوق پست تعجیل
post سیستم پستی پستخانه
post بسته پستی
out post نگهبان
out post نگهبانی
out post پاسدار پست نگهبانی پاسداری دادن پاسدار صحرایی
post مجموعه پستی
post نامه رسان پستچی
last post شیپورعزا
last post شیپور خاموشی
post پاسگاه
post محل ماموریت موضع
post پادگان قرارگاه
to post up مطلع کردن کامل دادن به
to post up تکمیل کردن
the post has come پست وارد شد
the post has come پست رسید
the post has come پست امد
post پایگاه
post بدیوار زدن
post اگهی کردن اعلان کردن
post مقام مسئولیت
post چاپار
post- وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post- تیرعمودی
post- جرز
post- چوب تقویت
post- مربوط به پست
post- گماردن نگهبان قرار دادن
post- محل ماموریت موضع
post- ستون
post- پادگان قرارگاه
post- پایگاه
post- تیر
post- دیرک ستون
post- وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
Would you post this for me, please? ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
post- مجموعه پستی
post- که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post- بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post- محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post- تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com