Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
post deflection focusing
تمرکز پس از انحراف
Other Matches
post deflection
الکترد شتابده ثانوی
post deflection acceleration
شتاب ثانوی
focusing
تمرکز
focusing
کانونی
focusing
واضح کردن تصویر تار شده روی صفحه نمایش
focusing glass
ذره بین جیبی
electrostatic focusing
تمرکز الکتروستاتیکی
focusing coil
پیچک تمرکز
focusing control
تنظیم تمرکز
focusing electrode
الکترود تمرکزده
ionic focusing
تمرکز با گاز
gas focusing
تمرکز با گاز
focusing screen
شیشه مات
focusing magnet
مغناطیس تمرکز ده
electron focusing
تمرکز الکترون
focusing ring
حلقهکانونی
focusing magnifier
ذرهبینکانونی
magnetic focusing
تمرکز الکترومغناطیسی
electromagnetic focusing
تمرکز الکترومغناطیسی
visual focusing
تمرکز دیداری
automatic focusing
تمرکز خودکار
focusing knob
برآمدگیتمرکزکننده
permanent magnet focusing
تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
central focusing wheel
چرخهزوم مرکزی
electron beam focusing
تمرکز دهی اشعه الکترونی
manual focusing knob
دکمهزوم دستی
zero deflection
سمت مبداء
zero deflection
سمت صفر
y deflection
انحراف ایگرگ
deflection
هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
deflection
ورتابش
deflection
خمیدگی
deflection
تغییرمکان
deflection
تغییر شکل خمشی
deflection
ضربهای که به چیزی بخوردو گوی بطرف دروازه برود
deflection
زاویه انحراف
deflection
پایین افتادگی واخمش
deflection
خمش
deflection
انکسار
deflection
سمت
deflection
شکست
deflection
انحناء خم سازی
deflection
انحراف
deflection
پیچش
deflection
طفره
deflection mirror
اینه انحراف
deflection of vertical
اختلاف زاویهای در هر نقطه بین راستای شاقولی وراستای عمود بر کره مرجع
deflection pattern
مستطیل انحراف
deflection pattern
مستطیل پراکندگی سمتی پراکندگی سمتی
deflection potentiometer
پتانسیومتر پلهای
deflection scale
مقیاس سمتی
deflection scale
طبله مقیاس سمت
beam deflection
خمیدگی
deflection error
اشتباه سمت
deflection error
اشتباه انحراف
deflection sweep
اتش درو در عرض
deflection angle
زاویه خمش
deflection angle
زاویه انحراف
deflection board
تابلو انحراف سنج
deflection method
روش انحراف عقربه
deflection board
طرح تیر خمپاره انداز میز تصحیح سمت خمپاره انداز
deflection correction
تصحیح سمت
deflection correction
اختلاف انحراف
deflection defocusing
پریشانی اشعه
deflection error
اشتباه سمتی
deflection board
تابلو تصحیح سمت
deflection scale
طبله سمت
deflection shift
تغییرات انحراف
deflection shift
تغییرات سمت گردش در سمت
maximum deflection
انحراف حداکثر
spring deflection
تغییر شکل فنر
electrostatic deflection
خمش الکتروستاتیکی
image deflection
انحراف تصویر
electromagnetic deflection
خمش الکترومغناطیسی
magnetic deflection
انحراف در حوزه مغناطیسی
deflection sweep
درو عرضی
magnetic deflection
خمش الکترومغناطیسی
deflection test
ازمایش تغییر شکل
magnetic deflection
انحراف مغناطیسی
lateral deflection of beam
تغییر شکل فرعی یا جانبی تیر
range deflection protractor
نقاله سمت و برد
magnetic deflection field
میدان منحرف کننده مغناطیسی
heat deflection temperature
دمای انحراف گرمایی
deflection component of trail
شاخه سمتی مسیر
range deflection fan
بادزن سمت و برد
range deflection fan
بادزن سمت
deflection component of trail
شاخه سمتی معبر حرکت
deflection of cantilever beam
خمیدگی در تیراهن ازاد
deflection of magnetic needle
انحراف عقربه مغناطیسی
electron beam deflection system
سیستم شکست پرتو الکترونی
deflection under long term loading
خیز ریز بار طویل المدت
last post
شیپور خاموشی
last post
شیپورعزا
to post up
تکمیل کردن
to post up
مطلع کردن کامل دادن به
ex post
بوقوع پیوسته
first post
شیپور خبر شبانه
ex post
واقعی
post
بدیوار زدن
out post
پاسدار پست نگهبانی پاسداری دادن پاسدار صحرایی
out post
نگهبانی
out post
نگهبان
the post has come
پست امد
the post has come
پست رسید
the post has come
پست وارد شد
ex post
به اعتبار گذشته
ex post
عملی
post-
بدیوار زدن
post-
چاپار
post-
پست
post
وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post
وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post
ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post
که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post
ستون
post
محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post-
نامه رسان پستچی
post-
مجموعه پستی
post-
بسته پستی
post-
اگهی کردن اعلان کردن
post-
شغل
post-
مقام مسئولیت
post-
پاسگاه
post-
پست نظامی
post-
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post-
ارسال سریع پست کردن
post-
عجله
post-
صندوق پست تعجیل
post-
سیستم پستی پستخانه
post
تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post
پست کردن
post
محل ماموریت موضع
post
صندوق پست تعجیل
post
عجله
post
ارسال سریع پست کردن
post
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post
پست نظامی
post
اگهی کردن اعلان کردن
post
پاسگاه
post
مقام مسئولیت
post
گماردن نگهبان قرار دادن
post
مربوط به پست
post
دیرک ستون
post
تیر
post
تیرعمودی
post
جرز
post
چوب تقویت
post
پادگان قرارگاه
post
نامه رسان پستچی
post
مجموعه پستی
post
بسته پستی
post
سیستم پستی پستخانه
post
شغل
post
پست
post-
تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post-
محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post-
ستون
post-
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post-
که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post-
وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post-
ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post-
وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
Would you post this for me, please?
ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
post
پایگاه
post
چاپار
post-
پست کردن
post-
محل ماموریت موضع
post-
پایگاه
post-
گماردن نگهبان قرار دادن
post-
دیرک ستون
post-
چوب تقویت
post-
پادگان قرارگاه
post-
مربوط به پست
post-
جرز
post-
تیرعمودی
post-
تیر
post horse
اسب چاپاری
post processing
پس پردازش
post hostilities
بعد از خاتمه درگیریها
post hostilities
بعداز خاتمه مخاصمات
post race
مسابقهای که صاحب اسب قبلا نام اسب را ثبت میکند
post road
جاده چاپارخانه دار
post indexing
شاخص گذاری بعدی
post indexing
فهرست سازی بعدی
post property
اموال پادگانی
post restante
پست رستانت
post script
مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
post general
رئیس اداره پست
post general
رئیس کل پست
post road
جاده پستی
post restante
پست رستان
post glacial
وابسته بزمانهای پس ازدوره یخ
post glacial
تازه
post haste
با شتاب فراوان
post haste
بسرعت شتاب فراوان
post hoc
پس از این
post property
اموال پادگان
post juvenal
بعد از جوانی
post multiplication
پس ضرب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com