Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (4 milliseconds)
English	Persian
post haste	با شتاب فراوان
post haste	بسرعت شتاب فراوان
Other Matches
d. haste	شتاب زیاد
haste	عجله کردن
haste	تبادر
haste	سرعت
haste	شتاب
haste	عجله
to make haste	عجله کردن
to do a thing in haste	باشتاب
to make haste	شتاب کردن
to do a thing in haste	کاریراانجام دادن
making haste	تبادر
haste makes waste	ادم دست پاچه که کارادوبارمیکند
haste makes waste	تعجیل موجب تعطیل است
post-	تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post-	پست کردن
post-	محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
ex post	عملی
post-	تیر
post-	ستون
post-	تیرعمودی
post-	جرز
post-	پایگاه
post-	پادگان قرارگاه
post-	محل ماموریت موضع
post-	گماردن نگهبان قرار دادن
post-	دیرک ستون
post-	مربوط به پست
post-	چوب تقویت
post-	بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post-	که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
the post has come	پست وارد شد
last post	شیپور خاموشی
last post	شیپورعزا
first post	شیپور خبر شبانه
out post	نگهبان
out post	نگهبانی
to post up	مطلع کردن کامل دادن به
to post up	تکمیل کردن
the post has come	پست رسید
Would you post this for me, please?	ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
post-	ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post-	وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post-	وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post-	تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
ex post	واقعی
ex post	به اعتبار گذشته
out post	پاسدار پست نگهبانی پاسداری دادن پاسدار صحرایی
the post has come	پست امد
ex post	بوقوع پیوسته
post	چاپار
post	پست
post	پایگاه
post	پادگان قرارگاه
post	گماردن نگهبان قرار دادن
post	مربوط به پست
post	چوب تقویت
post	محل ماموریت موضع
post	جرز
post	تیرعمودی
post	تیر
post	بدیوار زدن
post	اگهی کردن اعلان کردن
post	نامه رسان پستچی
post	مجموعه پستی
post	بسته پستی
post	سیستم پستی پستخانه
post	صندوق پست تعجیل
post	عجله
post	ارسال سریع پست کردن
post	تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post	پست نظامی
post	پاسگاه
post	مقام مسئولیت
post	شغل
post	دیرک ستون
post-	بدیوار زدن
post	ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post	وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post	وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post-	پست
post-	چاپار
post-	نامه رسان پستچی
post-	مجموعه پستی
post-	بسته پستی
post-	سیستم پستی پستخانه
post-	صندوق پست تعجیل
post-	عجله
post-	ارسال سریع پست کردن
post-	پست نظامی
post-	مقام مسئولیت
post-	شغل
post-	اگهی کردن اعلان کردن
post-	پاسگاه
post	که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post	محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post	ستون
post	بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post	پست کردن
post	تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post script	مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
post script	SYSTE ADOBE برای طراحی فاهر صفحات درسیستمهای ریزکامپیوتری ساخته شده است یک زبان شرح صفحه که توسط S
post restante	پست رستانت
post restante	پست رستان
post road	جاده چاپارخانه دار
post obit	بعد ازفوت
post processing	پس پردازش
post road	جاده پستی
post processing	پس پردازی
post position	محل اسب در شروع
post race	مسابقهای که صاحب اسب قبلا نام اسب را ثبت میکند
post processor	پس پرداز
post parade	رژه اسبها تا محل شروع
post paid	که پول پست ان از پیش پرداخت شده باشد
post processor	پس پردارنده
post oral	پشت دهنی
post property	اموال پادگانی
post order	حواله پستی
sentry post	پاسگاه
post hostilities	بعداز خاتمه مخاصمات
post hostilities	بعد از خاتمه درگیریها
post horse	اسب چاپاری
post hoc	پس از این
post glacial	تازه
post glacial	وابسته بزمانهای پس ازدوره یخ
post general	رئیس کل پست
post general	رئیس اداره پست
post flight	بعد از خاتمه پرواز هواپیما
post flight	بعد از پرواز
post flag	پرچم میدان صبحگاه
post flag	پرچم پادگانی
post indexing	شاخص گذاری بعدی
post indexing	فهرست سازی بعدی
post juvenal	بعد از جوانی
post of duty	پاسگاه
post obit	قابل اجرا پس از مرگ
post nuptial	بعد از ازدواج
post multiplication	پس ضرب
post mortem	پس از واقعه
post mortem	پس از مرگ
post mortem	پس از واقع
post meridiem	پس از نصف النهار
post meridiem	بعداز فهر
post meridian	بعد از فهر
post matter	محمولات پستی
post matter	چیزهای پستی
post fix	در پایان واژه چسباندن
king-post	شاه تیر
finishing post	پستانتهایی
distance post	قرارگاهمحلمسابقه
centre post	قسمتبدونآرایش
post-war	پس از جنگ
post-industrial	فراصنعتی
post-industrial	پسصنعتی
post-boxes	صندوق پست
post-box	صندوق پست
winning post	تیری که پایان مسافت دور را نشان میدهد
winning post	تیر مقصد
whipping post	تیری که محکومین بتازیانه رابدان میبندند
traffic post	پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
newel post	تیرعمودیپایهنرده
post binder	پوشهپوستی
post lantern	فانوسخیابان
hanging-post	[تیرک عمودی که در یا دروازه به آن آویزان می شود.]
hammer-post	تیر عمودی
door-post	[تیر عمودی در]
crown-post	تیرک عمودی
corner-post	[پایه ایستاده در سنگ نبش]
angle-post	[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
post knotting	پشت زنی [تعویض گره ها بعد از اتمام فرش] [گاه جهت تعویض نگاره ها در قسمتی از فرش بافته شده و یا جهت قدیمی جلوه دادن فرش با تعویض گره ها در محل درج تاریخ، گره ها را تعویض می کنند.]
Where is the post office?	پستخانه کجاست؟
staging post	محلآمادهسازی
border post	ساختمانمرزبانی
ring post	لبهزمینبوکس
post mill	آسیابنصبشده
to stand to one's post	درجایاماموریت خود ثابت ماندن
post property	اموال پادگان
take this letter to the post	این نامه راببرید به پستخانه
relay post	پست رابط پست واسطه
relay post	پست رابط ستون
railing post	میله نرده
quota post	پست دایمی
quota post	شغل دایمی
queen post	عصا
post union	اتحاد پستی بین المللی
post town	شهری که پستخانه مستقل دارد
post time	زمان شروع اسبدوانی
post test	پس ازمون
post tensioning	پیش تنیدگی ناشی از کشش ارماتورهائی که بعد از بتن ریزی تحت کشش قرارگرفته و روی بتن عمل امده و سخت شده اتکاء دارد
post strike	بعد از تک هوایی
rotational post	شغل نوبتی
rotational post	شغل در چرخش
rudder post	ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
stern post	ستون پاشنه ناو
starting post	تیری که در مسابقه دوجای اغاز و حرکت را نشان میدهد
starting post	تیرمبدا
sign post	تابلو راهنما
side post	قائمه
side post	باهو
side post	بائو
send it by post	با پست انرا بفرستید

Recent search history
Search history is off. Activate

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com