English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
post lantern فانوسخیابان
Other Matches
lantern گلدسته
lantern چراغ توری
lantern چراغ دریایی
lantern چراغ بادی
lantern فانوس
combination lantern فانوس مرکب
battle lantern چراغ خطرجنگی
battle lantern چراغ اعلام خطر
lantern pane شیشهفانوس
lighthouse lantern فانوسچراغدریایی
lantern-tower برج صلیبی
wall lantern فانوسدیواری
magic lantern فانوس شعبده
magic lantern چراغ عکس
death-lantern [ستون های احاطه شده با فانوس در حیاط یا قبرستان کلیسا]
lantern-light پنجره فانوسی
lantern-light نورگیر کلاهی
Lantern-cross صلیب سنگی
lantern-ceiling سقف فانوسی
lantern jawed چانه دراز
friars lantern نور کاذب
lantern jaw دارای چانه باریک
jack o' lantern نور کاذب
Lantern ring رینگ مشبک یا پنجره ای
lantern ceiling سقف فانوسی
lantern jaw چانه باریک ودراز
lantern light پنجره فانوسی
lantern light نورگیر کلاهی
lantern jawed دارای ارواره دراز و لاغر
friars lantern چیزگمراه کننده
friars lantern روشنایی شبانه بر روی باطلاق
jack o' lantern دروغ نور
The Watchmans sleep is the thiefs lantern . <proverb> چراغ دزد خواب پاسبان است .
post- وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post- پست کردن
post- تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
out post نگهبان
post- محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post- ستون
post- بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post- وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post- ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post- که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
last post شیپور خاموشی
to post up تکمیل کردن
ex post بوقوع پیوسته
ex post عملی
ex post واقعی
the post has come پست وارد شد
the post has come پست رسید
the post has come پست امد
first post شیپور خبر شبانه
out post پاسدار پست نگهبانی پاسداری دادن پاسدار صحرایی
out post نگهبانی
Would you post this for me, please? ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
ex post به اعتبار گذشته
last post شیپورعزا
post- دیرک ستون
to post up مطلع کردن کامل دادن به
post- تیر
post پست
post گماردن نگهبان قرار دادن
post مربوط به پست
post چوب تقویت
post جرز
post تیر
post دیرک ستون
post پست کردن
post تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post تیرعمودی
post محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post ستون
post بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post محل ماموریت موضع
post پادگان قرارگاه
post پایگاه
post چاپار
post نامه رسان پستچی
post مجموعه پستی
post بسته پستی
post سیستم پستی پستخانه
post صندوق پست تعجیل
post عجله
post ارسال سریع پست کردن
post تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post پست نظامی
post پاسگاه
post مقام مسئولیت
post شغل
post اگهی کردن اعلان کردن
post بدیوار زدن
post ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post- ارسال سریع پست کردن
post- پست
post- اگهی کردن اعلان کردن
post- گماردن نگهبان قرار دادن
post- شغل
post- تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post- مقام مسئولیت
post- چاپار
post- پاسگاه
post- نامه رسان پستچی
post- مجموعه پستی
post- بسته پستی
post- سیستم پستی پستخانه
post- صندوق پست تعجیل
post- پست نظامی
post- بدیوار زدن
post وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post- تیرعمودی
post- جرز
post- چوب تقویت
post- مربوط به پست
post- عجله
post- پادگان قرارگاه
post- پایگاه
post- محل ماموریت موضع
post processor پس پرداز
post restante پست رستانت
post road جاده چاپارخانه دار
sentry post پاسگاه
post processing پس پردازش
post processing پس پردازی
post road جاده پستی
post restante پست رستان
post property اموال پادگان
post processor پس پردارنده
post script مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
post property اموال پادگانی
post flight بعد از خاتمه پرواز هواپیما
post position محل اسب در شروع
post parade رژه اسبها تا محل شروع
post meridiem پس از نصف النهار
post meridiem بعداز فهر
post meridian بعد از فهر
post matter محمولات پستی
post glacial تازه
post haste با شتاب فراوان
post juvenal بعد از جوانی
post haste بسرعت شتاب فراوان
post indexing فهرست سازی بعدی
post indexing شاخص گذاری بعدی
post hoc پس از این
post horse اسب چاپاری
post hostilities بعداز خاتمه مخاصمات
post mortem پس از واقع
post glacial وابسته بزمانهای پس ازدوره یخ
post general رئیس کل پست
post paid که پول پست ان از پیش پرداخت شده باشد
post order حواله پستی
post oral پشت دهنی
post matter چیزهای پستی
post mortem پس از مرگ
post free بدون نیاز به تمبر زدن
post of duty پاسگاه
post obit بعد ازفوت
post obit قابل اجرا پس از مرگ
post nuptial بعد از ازدواج
post general رئیس اداره پست
post multiplication پس ضرب
post mortem پس از واقعه
post hostilities بعد از خاتمه درگیریها
post race مسابقهای که صاحب اسب قبلا نام اسب را ثبت میکند
finishing post پستانتهایی
distance post قرارگاهمحلمسابقه
centre post قسمتبدونآرایش
post-war پس از جنگ
post-industrial فراصنعتی
post-industrial پسصنعتی
post-boxes صندوق پست
post-box صندوق پست
winning post تیری که پایان مسافت دور را نشان میدهد
winning post تیر مقصد
whipping post تیری که محکومین بتازیانه رابدان میبندند
traffic post پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
newel post تیرعمودیپایهنرده
post binder پوشهپوستی
post mill آسیابنصبشده
king-post شاه تیر
hanging-post [تیرک عمودی که در یا دروازه به آن آویزان می شود.]
hammer-post تیر عمودی
door-post [تیر عمودی در]
crown-post تیرک عمودی
corner-post [پایه ایستاده در سنگ نبش]
angle-post [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
post knotting پشت زنی [تعویض گره ها بعد از اتمام فرش] [گاه جهت تعویض نگاره ها در قسمتی از فرش بافته شده و یا جهت قدیمی جلوه دادن فرش با تعویض گره ها در محل درج تاریخ، گره ها را تعویض می کنند.]
Where is the post office? پستخانه کجاست؟
staging post محلآمادهسازی
border post ساختمانمرزبانی
ring post لبهزمینبوکس
to stand to one's post درجایاماموریت خود ثابت ماندن
take this letter to the post این نامه راببرید به پستخانه
stern post ستون پاشنه ناو
relay post پست رابط ستون
railing post میله نرده
quota post پست دایمی
quota post شغل دایمی
queen post عصا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com