English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
post parade رژه اسبها تا محل شروع
Other Matches
parade سان و رژه
parade سان رفتن رژه رفتن محل سان
parade خود نمایی کردن
parade رژه رفتن
parade اجتماع مردم
parade تظاهرات عملیات دسته جمعی
parade میدان رژه
parade رژه
parade سان
parade نمایش با شکوه جلوه
parade نمایش
parade خودنمایی جولان
evening parade رژه شامگاه مراسم شامگاه
evening parade شامگاه
dressing parade سان و رژه رژه با انیفرم کامل
dressing parade مشق نظامی
all hands parade همگی به رژه
all hands parade سان و رژه عمومی
parade grounds محل رژه
parade grounds میدان رژه
parade ground محل رژه
parade ground میدان رژه
hit parade <idiom> لیستی از آهنگها برطبق سلیقه مردم
parade rest فرمان ازاد
parade rest راحت باش
parade lap رژه اهسته دور پیست برای گرم کردن
morning parade مراسم صبحگاه
morning parade صبحگاه
rain on someone's parade <idiom> برنامه های دیگران را مختل کردن
hit parade لیستاجناسیکهبیشترینفروشرادرماهیاهفتهگذشتهداشتهاند
parade rest حالت ازاد نظامی
I hate to rain on your parade, but all your plans are wrong. از اینکه کارت را مختل کنم بیزارم، اما برنامه هایت همگی اشتباه هستند.
post- وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post- وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post- ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post- که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post- دیرک ستون
post- پست کردن
post- تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post- محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post- ستون
post- بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post- تیر
Would you post this for me, please? ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
to post up مطلع کردن کامل دادن به
the post has come پست وارد شد
first post شیپور خبر شبانه
ex post به اعتبار گذشته
ex post بوقوع پیوسته
ex post واقعی
out post نگهبان
out post نگهبانی
out post پاسدار پست نگهبانی پاسداری دادن پاسدار صحرایی
to post up تکمیل کردن
last post شیپور خاموشی
post پست
the post has come پست امد
the post has come پست رسید
ex post عملی
last post شیپورعزا
post جرز
post تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post ستون
post تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post ارسال سریع پست کردن
post بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post عجله
post ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post- پست
post صندوق پست تعجیل
post سیستم پستی پستخانه
post دیرک ستون
post پست کردن
post چوب تقویت
post پاسگاه
post مربوط به پست
post گماردن نگهبان قرار دادن
post مقام مسئولیت
post محل ماموریت موضع
post پادگان قرارگاه
post پایگاه
post تیرعمودی
post بدیوار زدن
post اگهی کردن اعلان کردن
post شغل
post تیر
post پست نظامی
post بسته پستی
post مجموعه پستی
post- سیستم پستی پستخانه
post- صندوق پست تعجیل
post- گماردن نگهبان قرار دادن
post- تیرعمودی
post- محل ماموریت موضع
post- پادگان قرارگاه
post- پاسگاه
post- پایگاه
post- بدیوار زدن
post- عجله
post- اگهی کردن اعلان کردن
post- ارسال سریع پست کردن
post- تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post- پست نظامی
post- شغل
post- مقام مسئولیت
post- مربوط به پست
post- چوب تقویت
post- چاپار
post- نامه رسان پستچی
post- جرز
post- بسته پستی
post نامه رسان پستچی
post- مجموعه پستی
post چاپار
post road جاده چاپارخانه دار
post script مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
post flight بعد از پرواز
post paid که پول پست ان از پیش پرداخت شده باشد
post restante پست رستان
post restante پست رستانت
post race مسابقهای که صاحب اسب قبلا نام اسب را ثبت میکند
post processing پس پردازش
post processor پس پردارنده
post position محل اسب در شروع
post processing پس پردازی
post property اموال پادگانی
post property اموال پادگان
post road جاده پستی
post order حواله پستی
post oral پشت دهنی
post flight بعد از خاتمه پرواز هواپیما
post meridiem بعداز فهر
post haste بسرعت شتاب فراوان
post matter محمولات پستی
post matter چیزهای پستی
post juvenal بعد از جوانی
post indexing فهرست سازی بعدی
post indexing شاخص گذاری بعدی
post hostilities بعداز خاتمه مخاصمات
post glacial وابسته بزمانهای پس ازدوره یخ
post hostilities بعد از خاتمه درگیریها
post horse اسب چاپاری
post glacial تازه
post hoc پس از این
post flag پرچم میدان صبحگاه
post meridiem پس از نصف النهار
post free بدون نیاز به تمبر زدن
post general رئیس اداره پست
post general رئیس کل پست
post obit قابل اجرا پس از مرگ
sentry post پاسگاه
post meridian بعد از فهر
post of duty پاسگاه
post obit بعد ازفوت
post nuptial بعد از ازدواج
post multiplication پس ضرب
post mortem پس از واقعه
post mortem پس از مرگ
post mortem پس از واقع
post haste با شتاب فراوان
post processor پس پرداز
newel post تیرعمودیپایهنرده
finishing post پستانتهایی
distance post قرارگاهمحلمسابقه
centre post قسمتبدونآرایش
post-war پس از جنگ
post-industrial فراصنعتی
post-industrial پسصنعتی
post-boxes صندوق پست
post-box صندوق پست
winning post تیری که پایان مسافت دور را نشان میدهد
winning post تیر مقصد
whipping post تیری که محکومین بتازیانه رابدان میبندند
traffic post پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
post binder پوشهپوستی
post lantern فانوسخیابان
king-post شاه تیر
hanging-post [تیرک عمودی که در یا دروازه به آن آویزان می شود.]
hammer-post تیر عمودی
door-post [تیر عمودی در]
crown-post تیرک عمودی
corner-post [پایه ایستاده در سنگ نبش]
angle-post [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
post knotting پشت زنی [تعویض گره ها بعد از اتمام فرش] [گاه جهت تعویض نگاره ها در قسمتی از فرش بافته شده و یا جهت قدیمی جلوه دادن فرش با تعویض گره ها در محل درج تاریخ، گره ها را تعویض می کنند.]
Where is the post office? پستخانه کجاست؟
staging post محلآمادهسازی
border post ساختمانمرزبانی
ring post لبهزمینبوکس
post mill آسیابنصبشده
to stand to one's post درجایاماموریت خود ثابت ماندن
listening post پست شنود
take this letter to the post این نامه راببرید به پستخانه
relay post پست رابط پست واسطه
relay post پست رابط ستون
railing post میله نرده
quota post پست دایمی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com