English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6 milliseconds)
English Persian
power of reservation حق اعتراض
power of reservation حق نگهداری وذخیره کردن
Other Matches
I have a reservation. من قبلا رزرو کردم.
reservation of a right اختصاص حقی به خود
reservation شرط
without any reservation بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
reservation قطعه زمین اختصاصی
reservation احتیاط
reservation قید استثناء
reservation ذخیره
reservation رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
reservation تقیه
central reservation مرکزرزروکردن
hotel reservation محل رزرو هتل
Where is the hotel reservation? رزرو هتل کجاست؟
hotel reservation رزرو هتل
airspace reservation منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
mental reservation خود داری از ذکر مطلبی
cancel [booking, reservation] کنسل کردن
cancel [booking, reservation] فسخ کردن
cancel [booking, reservation] لغو کردن
cancel [booking, reservation] باطل ساختن
hotel reservation desk میزرزرودرهتل
class a pay reservation کسورات مربوط به پس اندازحقوق کسورات قرضه حقوقی
hunger for power [craving for power] میل شدید به قدرت
power saw اره ماشینی
power قوه [ریاضی]
will power <idiom> قدرت
power توان [ریاضی]
to the power of [three] به توان [سه] [ریاضی]
power on روشن کردن
will to power قدرت خواهی
will-power عزم راسخ
will-power اراده
i did all in my power انچه در توانم بود کردم
power saw دستگاه اره
will-power تصمیم
will-power قدرت اراده
useful power توان مفید
power 0 تلاش برای سرعت بیشتر ضمن مسابقه با 02 پاروزن پی درپی
useful power قدرت مفید
in power دارای اختیارات
in power صاحب مقام
e. power قوه مجریه
e. power نیروی اجرایی
power [over somebody/something] قدرت [ بر کسی یا چیزی]
power i طرح شماره یک بازی با سه مدافع
power up برق
power up روشن کردن
outside power جریان خارجی
p in power to do something عدم نیروبرای کردن کاری
power down قطع برق خاموش کردن
power down قطع نیرو
power down خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید
power درشت نمایی قدرت دوربین
power قوه
power انرژی
power توانایی
power توان
power شدت
power نیرو
power توان برقی
power حداکثر تلاش در کمترین زمان
power قدرت نیرو
power زور بکاربردن
power راندن
power اقتدار و اختیار
power قوه یا توان
power برقی
power دستگاه برقی
power دولت
power مجموعه بررسیهای سخت افزاری که کامپیوتر پس از روشن شدن انجام میدهد
power نرم افزار کامپیوترهای luptop و برخی صفحههای جدیدتر PC و صفحههای نمایش که برای حفظ انرژی قط عاتی که استفاده نمیشوند را به طور خودکار خاموش می کنند
power خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
power بیان اینکه ولتاژ یک قطعه الکتریکی تامین شده است
power اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
power توان از دست رفته
power زور
power توان نیرو
power برتری
power قدرت
power جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
power خاموش کردن یک وسیله
power تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
power روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی
power اصط لاح ریاضی برای بیان تعداد دفعاتی که یک عدد باید در خودش ضرب شود.
power واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
power قطعهای که اگر برای مدت زمان مشخص استفاده نشود خود را خاموش میکند
power برق
power توقف منبع تغذیه الکتریکی
power منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
power قدرت دیدذره بین
power حذف توان کامپیوتر
power خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
power نیرو بخشیدن به نیرومند کردن
power اقتدار سلطه نیروی برق
power که باعث توقف کار کردن یا بد کار کردن قط عات الکتریکی میشود مگر اینکه باتری آنها برگردد
power shovel بیل مکانیکی
power source منبع قدرت
power slide لغزش به کنار در پیچ مسیر
radiant power شاره تابان
power supplay منبع تغذیه
power spectrum طیف توانی
power steering فرمان خودکار
power stroke مرحله قدرت
power structure ساخت قدرت
power supplay منبع قدرت
power supply منبع تغذیه
power traverse مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
power unit پیش راننده
power user کاربر پیشرفته
power volleyball والیبال قدرتی
predictive power قدرت پیش بینی
pulling power نیروی کشش
tractive power نیروی کشش
r f power supply منبع توان بسامد رادیویی
rated power هریک از چند حدود تعیین شده توان توربین گاز
reactive power توان هرز
reactive power توان غیر فعال
power transmission انتقال قدرت
power transmission انتقال انرژی
power turret برجک برقی
power supply منبع انرژی
power supply تامین کننده برق
power supply مبدل برق
power surge برق ناگهانی
power system شبکه نیرو
power system سیستم قدرت سیستم انرژی
power test ازمون قدرت
power transformer مبدل تغذیه
power transformer ترانسفورماتور شبکه ترانسفورماتور قدرت
reactive power توان واکنشی
power circuit مدار توان
power forward فوروارد قوی
power forward مامورجلوگیری از نزدیک شدن حریف به سبد
power fuel سوخت
power function تابع توان
power function این تابع در حقیقت چگونگی کارائی ازمون فرضهای اماری رابررسی مینماید
power function تابع توانی
power function تابع قدرت
power hacksaw اره کمانهای
power hacksaw کمان اره
power head سر موتور
power head نوک نیزه تیراندازی به ماهی
power form تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
power factor ضریب قدرت
power consumer مصرف برق
power consumer مصرف انرژی مصرف توان
power consumption مصرف قدرت
power consumption مصرف برق
power distribution پخش قدرت
power dive شیرجه رفتن هواپیما
power dive شیرجه
power dive با استفاده از نیروی موتور طیاره
power endurance توان استقامت
power factor ضریب توان
power house کارخانه برق
power installation تاسیسات جریان قوی
power outege قطع قدرت
power outege قطع برق
power output توان خروجی
power pack دستگاه تنظیم برق
power pack جعبه تغذیه
power play نقشه تهاجمی
power play حمله دسته جمعی
power play وضع یک تیم نسبت به حریف بعلت عده بیشتر
power politics سیاست زور
power politics سیاست جبر زور طلبی
power rammer زمین کوب مکانیکی
power of the keys اختیارات کلیسای پاپ
power dissipation اتلاف قدرت
power jack جک
power law قانون توانی
power level تراز توان
power loss اتلاف توان
power loss تلف قدرت
power loss گمگشتگی قدرت
power mains شبکه جریان قوی
power mains شبکه نیرو
power meter دستگاه اندازه گیری توان توان سنج وات متر
power mower چمن زن یا علف چین موتوری
power of production نیروی تولید
power shovel ماشین خاک کش
reactive power توان راکتیو
power worker فردیکهدرایستگاهبرقکارمیکند
power cut قطع برق
power blackout رفتن برق
power failure رفتن برق
power cut رفتن برق
solar power نیروی خورشیدی
power outlet پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
power outlets پریز ها
power outlet پریز دیواری
power failure قطع برق
power blackout قطع برق
power-sharing روشحکومتیکهمردم درامورکشورشاندخالتچندانیندارند
Power of distiction. قوه تشخیص
To have power and influence. تیغ برایی داشتن
power pack باتری [مهندسی برق یا الکترونیک]
power blackout خاموشی
power failure خاموشی
power cut خاموشی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com