Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
practical system	دستگاه یکانهای عملی
Other Matches
practical <adj.>	به درد بخور
practical <adj.>	بدرد خور
practical <adj.>	دارای مزیت
practical <adj.>	باصرفه
practical <adj.>	مفید
practical <adj.>	اجرا شدنی
practical <adj.>	شایسته
practical <adj.>	درست
practical <adj.>	کارکردی
practical <adj.>	قابل اجرا
practical	کابردی
practical	واقعی کارازموده
practical <adj.>	عملی
practical	بکار خور
practical	اهل عمل
practical <adj.>	قابل استفاده
practical	ازموده
practical	کارکن سودمند
practical <adj.>	سودمند
practical <adj.>	مناسب
practical <adj.>	هدفمند
practical <adj.>	راه دست
practical capacity	گنجایش عملی
practical art	هنر عملی
practical joke	شوخی عملی
practical joke	شوخی یدی
practical joke	شوخی انجام دادنی
practical jokes	شوخی عملی
practical jokes	شوخی یدی
practical jokes	شوخی انجام دادنی
theoretic and practical	علمی وعملی
practical entropy	انتروپی جزیی
practical unit	واحدهای عملی
practical nurse	کمک پرستار
Your proposal has little practical value .	پیشنهادتان ارزش عملی چندانی ندارد
practical lawyer	حقوقدان علمی
A clumsy practical joke.	آدم شوخی است ( شوخی های یدی )
practical extraction and report language	زبان برنامه نویسی مفسر
practical extraction and report language	برای توید متنهای CGI که می توانند فرم هایی را پردازش کنند یا روی وب سرور برای بهبود وب سایت توابعی انجام دهند
licensed practical nurse [LPN] [female] [American]	کمک پرستار [زن] [شغل] [پزشکی]
licensed practical nurse [LPN] [male] [American]	کمک بهیار [مرد]
licensed practical nurse [LPN] [male] [American]	کمک پرستار [مرد]
licensed practical nurse [LPN] [female] [American]	کمک بهیار [زن] [شغل] [پزشکی]
linear system [system of linear equations]	دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
system	سامانه
cw system	سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
an system	سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
p system	سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
c.g.s. system	دستگاه سگث
value system	نظام ارزشها
i.f.f. system	دستگاه تشخیص
system	نظام
system	دستگاه
system	سلسله رشته
system	مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
system	طریقه
system	همستاد روش
system	نظام سیستم
system	سلسله
system	رشته دستگاه
system	طرز روش
system	نظم ترتیب
system	اصول وجود
system	اسلوب
system	جهاز
system	منظومه
system	نظم منظومه
system	سازمان
system	تشکیلات
system	قاعده رویه
system	روش اصول
system	ترتیب
system	طرز اسلوب
system	مجموعه سازمان
the system of	رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
system	هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
system	سیستم
system	سازگان
system	همست
the system of	the which by ininheritance agnatisation the passedto is state the residueof agnates male تعصیب
monocyclic system	دستگاه تکدور
system maintenance	تامین و نگهداری سیستم
monetary system	سیستم پولی
system mangement	مدیریت سیستم
System Monitor	امکانی در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده اجرای منابع PC را میادهد و اگر وسیله اشتراکی دارند بررسی میکند
monitor system	سیستم مبصر
system planning	طرح ریزی سیستم
monoprogramming system	سیستم پردازش دستهای که در هر لحظه یک برنامه را اجرا میکند
multicomponent system	سیستم چند جزیی
system prompt	اعلان سیستم
system programs	برنامههای سیستم
system programming	برنامه نویسی سیستم
multicomputer system	سیستم چند کامپیوتری
lymphatic system	دستگاه لنفاوی
system programmer	برنامه نویس سیستم
magnet system	سیستم اهنربایی
magnetic system	سیستم مغناطیسی
system program	برنامه سیستم
modulation system	سیستم مدولاسیون
modular system	سیستم پیمانهای
system of ventilation	سیستم تهویه
system of units	دستگاه واحدها
mksa system	دستگاه مکثا
mixed system	نظام مختلط
total system	سیستم کامل
system of units	دستگاه یکانها
system of units	سلسه احاد
measuring system	سیستم سنجش
miniature system	خرده نظام
merit system	نظام شایستگی نگر
microcomputer system	سیستم ریزکامپیوتری
vantilating system	سیستم تهویه
maroczy system	سیستم ماروکسی در بازی چهار اسب شطرنج
market system	نظام بازار
modern system	نظام جدید
modern system	نظام نوین
mnemonic system	نظام یادیار
system priorities	تقدم های سیستم
makagonov system	سیستم ماکاگونوف در دفاع هندی شاه شطرنج
mature system	سیستم کامل
monoclinic system	دستگاه تک شیب
system overhead	مازاد سیستم
management system	سیستم مدیریت
management system	سیستم اداره
system overhead	بالاسری سیتم
system of forces	دستگاه نیروها
text system	سیستم متن
target system	سیستم هدفهای میدان تیر سری هدفهای مستقر در یک منطقه
hydraulic system	سیستم هیدرولیک
target system	سیستم هدفها
tandem system	سیستم دو پشته
ignition system	سیستم احتراق موتور
illuminating system	سیستم روشنایی
system's design	مدل سیستم طرزساخت سیستم
the nervous system	سلسله پیهای نباتی
incentive system	نظام تشویقی
indeterminate system	سیستمی که وضعیت منط قی
indeterminate system	آن قابل پیش بینی نیست
system's design	طرح سیستم
household system	نظام خانوادگی
tax system	نظام مالیاتی
geocentric system	دستگاه زمین مرکزی
tetragonal system	دستگاه چهار گوشهای
teleran system	نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
telephone system	سیستم تلفن
the vascular system	سلسله اوندهاومجراها
hexagonal system	دستگاه شش گوشهای
three phase system	سیستم سه فاز
three phase system	شبکه سه فاز تاسیسات سه فاز
heliocentric system	دستگاه خورشید مرکزی
tectopulvinar system	دستگاه بامی- پروانهای
three wire system	دستگاه سه سیمی
transmission system	شبکه انتقال
giorgi system	دستگاه جورجی
induction system	سیستم مکش
system's design	ساختمان سیستم
system unit	محفظه سیستم
integrate system	سیستم مجتمع
system security	حفافت سیستم
interphone system	سیستم تلفنی
irrigation system	شبکه ابیاری
isolated system	سیستم منزوی
system resource	وسیله سیستم
system resource	منبع سیستم
system resolution	تفکیک سیستم کار دستگاه
system reset	راه اندازی مجدد سیستم
limbic system	دستگاه کناری
household system	نظام تولیدخانوادگی
system software	نرم افزار سیستم
intercommunication system	سیستم ارتباط بین اطاقهای یک اداره بوسیله بلندگو
system time	ساعت سیستم
information system	سیستم اطلاعاتی
information system	سیستم اطلاعات
system time	زمان سیستم
system testing	ازمایش سیستم
system test	ازمون سیستم
inquiry system	سیستم پرسش- پاسخ
system study	مطالعه سیستم
system standard	استانداردسیستم
interactive system	سیستم فعل و انفعالی
system standard	معیار سیستم
intercommunication system	ارتباط بوسیله میکروفون وبلندگو
london system	سیستم لندن در دفاع هلندی شاه شطرنج
system design	طرح سیستم
ptolemaic system	هئیت بطلیموسی
system analyst	تحلیل گر سیستم
quantized system	دستگاه کوانتایی
quota system	نظام سهمیه بندی
quota system	سیستم سهمیهای
ragozin system	سیستم راگوزین در گامبی وزیر شطرنج
railroad system	سیستم راه اهن
railway system	شبکه راه اهن
railway system	سیستم راه اهن
rationing system	نظام جیره بندی
rationing system	نظام سهمیه بندی
system analyst	تحلیلگر سیستم
system availability	دسترس پذیری سیستم
system balance	تعادل سیستم
system design	طراحی سیستم
polyphase system	دستگاه چندفاز

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com