| Total search result: 201 (10 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| pre design estimate |
براورد مقدماتی طرح |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| estimate |
قیمت شهرت |
| estimate |
ارزیابی |
| estimate |
تخمین تقویم |
| estimate |
دیدزنی |
| estimate |
براورد |
| estimate |
براورد کردن براورد |
| estimate |
اعتبار |
| estimate |
تخمین زدن |
| estimate |
ارزیابی تخمین |
| estimate |
تخمین زدن ارزیابی کردن |
| estimate |
تخمین زدن براورد براورد وضعیت |
| estimate |
تخمین |
| estimate |
براورد کردن |
| estimate |
براوردکردن تخمین زدن |
| over estimate |
بیش ازاندازه واقعی بها گذاشتن بر |
| over estimate |
زیاد براوردکردن |
| to estimate something [at] |
تخمین زدن چیزی [به] |
| regression estimate |
براورد رگرسیون |
| regression estimate |
تخمین رگرسیون |
| unbiased estimate |
براوردنااریب |
| unbiased estimate |
براورد ناسودار |
| rough estimate |
براورد تقریبی |
| unbiased estimate |
تخمین بدون تورش |
| second revised estimate |
براورد تجدید نظر شده دوم |
| Can you give me an estimate? |
ممکن است یک برآورد هزینه به من بدهید؟ |
| estimate [quote] |
براورد [تخمین] [اقتصاد] |
| cost estimate |
تخمین مخارج |
| staff estimate |
براورد ستادی |
| intelligence estimate |
براورد اطلاعات |
| estimate of the situation |
براورد وضعیت |
| estimate of costs |
تخمین مخارج |
| error of estimate |
خطای براورد |
| intelligence estimate |
براورداطلاعاتی |
| cost estimate |
براورد هزینه |
| conservative estimate |
براورد محافظه کارانه |
| commander's estimate |
براورد فرماندهی |
| biased estimate |
براورد سودار |
| interval estimate |
براورد فاصلهای |
| parametric estimate |
براوردی که بر مبنای در نظرگرفتن متغیرها انجام میشود |
| parametric estimate |
تخمین تقریبی |
| point estimate |
براورد نقطهای |
| command budget estimate |
براوردبودجه |
| A rough (crude)estimate. |
حساب سر انگشتی |
| standard error of estimate |
خطای معیار براورد |
| command budget estimate |
براورد بودجه یکان |
| design |
طرح ریزی کردن |
| design |
مدل |
| design |
ساخت |
| design |
طرح و محاسبه |
| design |
طرح |
| design |
مقصود |
| design |
خیال |
| design |
آرایش [سازمانی یا سیستمی] |
| design |
ترکیب [سازمانی یا سیستمی] |
| design |
قصد |
| design |
نیت |
| design |
عمد |
| design |
قصد کردن تعمد |
| design |
طراحی |
| design |
نقش نگار |
| design |
ساخت [سازمانی یا سیستمی] |
| design |
نقشه کشیدن |
| design |
پروژه طرح |
| design |
: طرح کردن |
| design |
مشابه 2979 |
| design |
نظرات و موضوعات مربوطه در یک مدار |
| design |
مشخصاتی برای طراحی یک محصول |
| before after design |
طرح پیش- پس |
| design |
طراحی محصولات |
| design |
قصدکردن |
| design |
پروژه دادن طرح دادن طرح کردن برنامه |
| design |
برنامه ریزی یا رسم چیزی پیش از ساخت یا تولید |
| design |
زمینه |
| design |
تدبیر قصد |
| design |
:طرح |
| design |
تخصیص دادن |
| design |
طراحی کردن |
| design |
طرح کردن |
| design |
نقشه |
cartoon design  |
نقشه شطرنجی فرش برای نشان دادن محل گره زدن |
| dominant design |
طرح اصلی |
| curved design |
نماد گردان |
| Cypress design |
طرح درخت سرو [سرو بعنوان اسطوره سرسبزی و سرافرازی و قامت بلند در اکثر طرح های ایران خصوصا فرش، جای خاص خود را داشته و عده ای طرح بته جقه را جلوه ای از درخت سرو دانسته اند.] |
| garden design |
طرح باغی [با تقسیمات مستطیلی بصورت باغچه ها و چهارباغ و حوض و آبروها. این طرح از قرن بازدم میلادی مشاهده شد و جلوه ای از حیاط خانه ها و کاخ ها را نشان می دهد.] |
| diamond design |
طرح قاب لوزی [که بیشتر در فرش های هندسی باف قشقایی، ایلیایی و نواحی غرب ایران بکار می رود.] |
| curved design |
پیچشی |
| design development |
آماده سازی و تکمیل نقشه فرش |
| daffodil design |
طرح گل نرگس زرد [این نگاره در قالی های بافته شده حواشی کویر مانند کرمان بیشتر بکار می رود.] |
| crowned design |
نماد تاج دار |
| crane design |
طرح پرنده درنا [این طرح بیشتر در فرش چین و مغولستان به نشانه طول عمر بکار می رود.] |
| anomal design |
طرح تلفیقی |
| bouquet design |
طرح دسته گلی مانند گل فرنگ |
| To have design on someone . To malign someone . |
برای کسی مایه آمدن ( گرفتن ) |
| anomal design |
طرح شلوغ و بدون تقارن |
| alinik design |
واژه ترکی به معنای طرح محرابی یا جانمازی |
| plain design |
طرح کف ساده |
| blossom design |
طرح شکوفه دار در طرح فرنگ و فرش چین |
| animal design |
طرح حیواندار [شکل حیوان در فرش های حیواندار و گل باغی] |
| At last she carried out her design . |
بالاخره کارخودش را کرد |
| Afshar design |
طرح افشاری [ابعاد فرش مربع شکل بوده و بیشتر در فارس و کرمان با زمینه کف ساده صورتی و نارنجی بوجود آمده و لچک و ترنج و قندیل بکار رفته در طرح با استفاده از خطوط هندسی بافته می شوند] |
| bush design |
طرح بوته و چمنزار |
| Chrysanthemum design |
طرح گل داوودی که بیشتر در فرش های چینی بکار می رود |
| cloud design |
طرح ابری که بیشتر در فرش های چینی دیده می شود و حالتی از ابر را نشان می دهد |
| acanthus design |
طرح پیچک [الهام گرفته شده از گیاهی به همین نام یعنی آکانتوس که بیشتر در طرح گل فرنگ یا گوبلن دیده می شود] |
| curved design |
افشان |
| pomegrenate design |
طرح گل اناری [این طرح در گل های شاه عباسی فرش ایران، در فرش های چینی بصورت درخت انار و در فرش های ترکستان و قفقاز بصورت میوه انار به همراه شاخ و برگ استفاده می شود.] |
| plain design |
طرح بدون نقش و نگاره |
| pine design |
طرح درخت کاج [که بیشتر در طرح های بندی خشتی و درختی بکار می رود.] |
| peach design |
نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.] |
| non-directional design |
طرح فراگیر [این نوع طرح در نقاط مختلف بافت دارای جذابیت خاص خود بوده و حالت تکراری فرش های معمول را ندارد.] |
| Mosque design |
طرح مسجد و گنبد |
| Monumental design |
طرح آثار باستانی |
| Mohtasham design |
طرح محتشمی [اینگونه طرح ها منسوب به استاد محتشم کاشانی بافنده مشهور کاشان می باشد.] |
| Miri design |
طرح بته میری [طرح بته جقه] [این طرح که جلوه ای از درخت سرو را نشان می دهد بصورت ردیف های تکراری و قرینه کل فرش را در بر می گیرد.] |
| prayer design |
طرح محرابی |
| prayer design |
طرح سجاده ای |
| environmental design |
طراحی محیطی |
| vase design |
طرح گلدانی [طرح های اولیه آن به حدود چهارصد سال پیش باز می گردد و وجه مشترک طرح های گلدانی استفاده از یک یا چند گلدان در متن فرش بوده که انواع پیچک و گل ها از درون آن به اطراف فرش گسترش می یابد.] |
| tulip design |
طرح گل لاله [گاه اطراف ترنج مرکزی را با آن تزئین می کنند.] |
| trefoil design |
طرح های سه گوش [بیشتر در حاشیه قالی بکار می رود و معمولا در لا به لای نگاره های دیگر خصوصا اسلیمی ها دیده می شود.] |
| star design |
طرح ستاره ای شکل [این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.] |
| square design |
طرح خشتی [طرح مربع شکل] [این طرح را به دربهای چوبی شبکه ای قدیم نسبت می دهند و بیشتر مربوط به شهرکرد یا چهارمحال می باشد گرچه در مناطق دیگر نیز بافته می شود.] |
| simple design |
طرف کف ساده [هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.] |
| scattered design |
طرح افشان [طرحی مخلوط و پرکار از انواع نگاره ها که بسیار پر کار بوده و تمام فضاهای متن فرش را می پوشاند.] |
| rhomb design |
طرح قاب لوزی [این طرح گاه مانند قاب خشتی کل متن را می پوشاند و گاه به تعداد محدود در مرکز فرش حالت یک ترنج را به آن می بخشد.] |
| miniature design |
طرح مینیاتوری |
| Mingle design |
طرح تلفیقی [ادغام کردن طرح ها با یکدیگر] |
| Minaret design |
طرح مناره با الهام گرفتن از مساجد |
| geometric design |
طرح هندسی [این طرح در ابتدا بخاطر ذهنی بافی و سهولت بیشتر در بافت، بین عشایر و روستاها شهرت یافت. ولی امروزه هم به صورت ساده گذشته و هم بصورت پیچیده بین بافندگان استفاده می شود.] |
| zara design |
نقش محرمات [قدیمی ترین نقش شناخته شده فرش بصورت ساده و نوارهای موازی در طول فرش بافته می شود.] |
| flower design |
طرح افشان گل [این طرح جلوه ای از طرح لچک ترنج شاه عباسی است با تعداد زیادی گل که در کل متن ترنج خاصی را جلوه گر می سازد.] |
| floral design |
طرح گل و بته [قدیمی ترین فرش بافته شده با این طرح مربوط به قرن هجدهم میلادی در منطقه قفقاز روسیه می باشد. این طرح به گونه های مختلف بافته شده و ریشه در فرهنگ کشور دارد مثل گل لاله در فرش ترکیه.] |
| fish design |
طرح ماهی درهم یا هراتی [این نوع طرح به گونه های مختلف در فرش ایران، ترکیه، چین و هند بکار گرفته می شود.] |
| design and construction |
طراحی و ساخت |
| Eastern design |
طرح های شرقی [مربوط به شرق آسیا ] |
| dragon design |
طرح اژدها [در فرش های چین که مظهر قدرت امپراتور است. این طرح را به قرن شانزدهم میلادی نسبت داده و بعضی ریشه آن را کرمان می دانند.] |
| dominant design |
طرح غالب |
| horned design |
طرح شاخدار [یا شاخ گوزن] |
| horse design |
نقش اسب [در اغلب طرح های شکارگاهی از این حیوان استفاده می شود.] |
| Millefleurs design |
طرح هزاران گل [در این طرح که نمونه قدیمی موجود آن مربوط به قرن هجدهم میلادی است در کشمیر بصورت محرابی بافته شده و در محراب را با انواع شکوفه ها و گل ها تزئین کرده اند.] |
| lozenge design |
طرح لوزی شکل [که به حالت های مختلف در طرح ها از آن استفاده می شود.] |
| lattice design |
طرح شبکه ای [این طرح بصورت قرینه و تکرار کل متن فرش را در بر می گیرد و از اشکال شش وجهی، نه وجهی، مربع شکل و طاق رومی برای بدنه گل ها استفاده می کند.] |
| karachoph design |
لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.] |
| kikalak design |
طرح قوچ [در ترکی این واژه به معنای شاخ قوچ می باشد. این طرح در فرش های ترکیه بکار رفته و بصورت قرینه در چهار طرف نقطه مرکزی بافته می شود.] |
| Jaff design |
طرح جاف [جاف از روستاهای کردستان می باشد و از قدیم به بافت انواع کیسه های خورجینی و دستی شهرت داشته است. طرح ها اکثرا لوزی شکل بوده و لبه ها حالت قالب دارند.] |
| intricate design |
نقش پیچیده، درهم و مشکل |
| inclusive design |
طرح جامع و کامل [فراگیر] |
| hunting design |
طرح شکارگاهی [این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.] |
| dominant design |
زمینه اصلی |
| What is the motive ( design) ? |
غرض از اینکار چیست ؟ |
| centralized design |
طراحی تمرکز یافته |
| design speed |
سرعت مبنا |
| design specifications |
ویژگیهای طرح |
| design size |
اندازه نامی |
| design size |
اندازه طرح |
| design points |
ترکیب ویژهای از متغیرها که پروسه طراحی براساس ان صورت میگیرد |
| design phase |
فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده |
| design parameters |
پارامترهای طرح |
| design objective |
هدف طراحی |
| design speed |
سرعت مشخصه تندی پایه |
| design strength |
مقاومت محاسباتی |
| experimental design |
طرح ازمایش |
| elastic design |
طرح و محاسبه در محیط ارتجاعی |
| elastic design |
طرح ارتجاعی |
| elastic design |
طرح پلاستیکی |
| eco design |
بوم ارایی |
| distributed design |
طرح توزیعی |
| design period |
مدت طرح |
| design strength |
مقاومتی که در محاسبات مورداستفاگه قرار میگیرد و برابراست با مقاومت مشخصه تقسیم بر ضریب تقلیل |
| design load |
حداکثر بار یا نیرویی که اجزاء سازهای توانایی ان را دارند |
| design load |
بارمبنای محاسبه |
| design automation |
طراحی به طور خودکار |
| design automation |
خودکاری در طراحی |
| design assumption |
فرضیه حساب |
| design aids |
وسائل طراحی |
| dam design |
براورد سد براورد بند |
| dam design |
حساب سد |
| computer design |
طراحی کامپیوتری |
| collapse design |
محاسبه در محیط خمیری |
| design capacity |
فرفیت طرح |
| design change |
تغییر طرح |
| design language |
زبان طراحی |
| design heuristics |
راهنمایی هایی که به هنگام تقسیم یک مسئله یا برنامه بزرگ به قسمتهای کوچک وکنترل شدنی می توان از انهااستفاده کرد |
| balanced design |
طرح با تراز یکسان |
| design take off weight |
حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام برخاستن هواپیمابرای استفاده در محاسبات طراحی |
| design engineer |
مهندس طراح |
| design cycle |
چرخه طراحی |
| design costs |
هزینههای طراحی |
| design change |
تغییر شکل کالا |
| factorial design |
طرح عاملی |
| factorial design |
ازمایش فاکتوریل |
| system's design |
ساختمان سیستم |
| physical design |
طرح فیزیکی |
| system design |
طرح سیستم |
| system design |
طراحی سیستم |
| structured design |
طراحی ساختار یافته |
| mix design |
طرح اختلاط |
| mix design |
تعیین نسبتهای اختلاط |
| modular design |
طرح پیمانهای |
| structural design |
طرح ساختاری |