Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 185 (8 milliseconds)
English
Persian
preparatory command
فرمان خبر
preparatory command
فرمان حاضرباش
Other Matches
preparatory
اماده کننده
preparatory to
در مقدمه
preparatory
پستایی
preparatory
مقدماتی
preparatory
مربوط به تهیه یامقدمات
preparatory to
پیش از
preparatory
امایشی تدارکی
preparatory
شیپورخبر
preparatory
تیراندازی مقدماتی تیر تهیه برای تک
preparatory schools
اموزشگاه امادگی
preparatory school
اموزشگاه امادگی
preparatory interval
دوره امادگی
preparatory response
پاسخ مقدماتی
preparatory students
شاگردان تهیه یا مقدماتی
self command
کف نفس
command.com
در -MS DOS فایل برنامهای که حاوی مفسر دستورات سیستم عامل است این برنامه همیشه در حافظه مقیم است و دستورات سیستم را تشخیص میدهد و به عمل تبدیل میکند
command.com
COCO.ANDفایل
under command
زیرفرماندهی
at my command
به فرمان من
second in command
معاون
second in command
معاون فرماندهی جانشین فرماندهی
under command
تحت کنترل
self command
خودداری
specified command
نیروی اختصاصی
specified command
فرماندهی اختصاصی فرماندهی نیروی اختصاصی
self command
خودفرمانی
command
حکم کردن
command
امر
command
حکم
command
یکان قرارگاه عمده
command
امریه
command
فرماندهی
command
دستور
command
فرمان دادن
command
امرکردن
command
فرمان دستوردادن
command
یکان عمده قرارگاه فرماندهی کردن امر دادن
command
فرمان
command
کلمه یا عبارتی که توسط یک سیستم کامپیوتری تشخیص داده میشود و یک عمل را آغاز و پایان میکند
command
فرمایش
command
سرکردگی فرماندهی
internal command
فرمان درونی
filter command
فرمان FILTER
full command
کنترل کامل
full command
اداره کامل
command signal
علامت فرمان
command report
گزارش فرماندهی
command processor
سیستم عامل فرمانی
logistical command
یکان لجستیکی
logistical command
فرماندهی لجستیکی
joint command
یکان مشترک
command processing
پردازش دستورالعمل
joint command
فرماندهی مشترک
commodity command
فرماندهی اماد
commodity command
یکان امادکالاهای مصرفی
comp command
COفرمان P
external command
فرمان خارجی
continuity of command
مداومت فرماندهی
direct command
فرماندهی مستقیم فرماندهی بلاواسطه تیراندازی به روش فرمان مستقیم
dosmount command
فرمان پیاده کردن
command unit
واحد فرمان
command strength
استعداد یکان
command speed
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
embeded command
فرمان تعبیه شده
external command
فرمان برونی
command socialism
سوسیالیسم دستوری
major command
یکان عمده
major command
فرماندهی عمده قسمت عمده ارتشی
national command
یکان یا قسمت نظامی مربوط به هر ملت در عملیات چندکشور
support command
فرماندهی پشتیبانی
support command
یکان پشتیبانی
support command
فرمانده پشتیبانی یکان مسئول پشتیبانی
tactical command
فرماندهی تاکتیکی
tactical command
یکان تاکتیکی
terminal command
فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
transient command
فرمان ناپایدار
type command
فرماندهی ناو گروه
type command
نوع یکان ناو گروه
unified command
فرماندهی متحد
unified command
نیروهای متحد فرماندهی متحده یکانهای متحده متشکل از چندنیرو یا کشور
word of command
فرمان نظامی
word of command
فرمان انتصاب
sequence of command
ترتیب توالی فرامین
operational command
فرماندهی از نظر عملیاتی
operator command
فرمان متصدی
oversea command
یکان خارج از کشور فرماندهی برون مرزی
scheme of command
طرح فرماندهی
to perform a command
فرمانی را اجرا کردن
resume command
به دست گرفتن فرماندهی شروع فرماندهی
retraining command
یکان بازاموزی
retraining command
قسمت ندامتگاه
scheme of command
طرح عملیاتی یکان
sealift command
فرماندهی حمل و نقل دریایی
sealift command
یکان حمل و نقل دریایی
Send To command
دستور منو در منوی فایل یک برنامه کاربری ویندوز که به کاربر امکان ارسال فایل یا داده موجود و در برنامه به برنامه دیگر میدهد
command module
نقشهراهنما
command of execution
فرمان اجرای عمل یکان اجرایی
command economies
اقتصاد دستوری
base command
فرماندهی پایگاه
chain of command
سلسله مراتب
chain of command
سلسله مراتب فرماندهی
channel command
فرمان کانال
combined command
فرماندهی مرکب
combined command
یکان مرکب
AT command set
حالتی در مودم که آماده پذیرش دستورات با استفاده از مجموعه دستورات Hayes AT است
command altitude
ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
command and control
کنترل و فرماندهی
component command
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
command automatism
فرمانبری مطلق
command axis
محور حرکت یکان
command axis
محورحرکت قرارگاه فرماندهی محور ارتباط فرماندهی
AT command set
مجموعهای استاندارد از دستورات برای کنترل کردن یک مودم که توسط Hayes Coprotion ایجاد شده است
area command
فرماندهی منطقه
command economy
اقتصاد دستوری
command post
پست فرماندهی
command post
پاسگاه فرماندهی
command posts
پست فرماندهی
command posts
پاسگاه فرماندهی
high command
فرماندهی عالی
high command
سرفرماندهی
administrative command
فرماندهی اداری
air command
فرماندهی نیروی هوایی
air command
یکان هوایی
air command
فرماندهی هوایی
administrative command
یکان اداری
airlift command
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
command channels
ردههای فرماندهی
command channels
سلسله مراتب فرماندهی سلسله مراتب
command liaison
افسر رابط فرماندهی
command liaison
شبکه رابط یکان
command language
زبان دستوری
command heading
مسیرپیش بینی شده
command language
زبان فرمان
command language
زبان فرماندهی
command group
گروه فرماندهی
command ejection
پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
command key
کلید فرمان
command mode
حالت فرماندهی
command mode
وضعیت دستوری
command heading
مسیر تعیین شده برای هواپیماتوسط برج کنترل
command detonated
منفجر شونده از راه دور قابل انفجار با فرمان دور
command of execution
ریاست اجرایی
command net
شبکه فرماندهی
command net
شبکه یکان
software command language
زبان فرمانی نرم افزاری
air defense command
فرماندهی پدافند هوایی
alternate command authority
افسر جانشین فرمانده
His request was in the nature of a command.
خواهش اوحالت حکم ودستور را داشت
tactical command ship
ناو فرماندهی
advance command post
پاسگاه فرماندهی جلو
advance command post
پاسگاه رده جلو
command sponsored dependent
بستگان نظامیانی که با خرج ارتش بخارج مسافرت می کنند
air strategical command
فرماندهی استراتژیکی هوایی
command management system
سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
command select system
سیستم فرمان انتخابی
alternate command authority
مقام جانشین فرماندهی
amphibious command ship
ناو فرماندهی عملیات اب خاکی
command issuing office
دفترتوزیع دستورالعملهای یکان
command post exercise
تمرین پاسگاه فرماندهی
command driven software
نرم افزار فرمان گرا
forward command post
پاسگاه مقدم
forward command post
پست فرماندهی جلو
officer in tactical command
فرمانده تاکتیکی
command destruct signal
علامت تخریب موشک با فرمان دور
hayes command set
مجموعه فرمانهای هیز
command budget estimate
براورد بودجه یکان
command budget estimate
براوردبودجه
command destruct signal
علامت به کار افتادن سیستم تخریب کننده موشک
channel command word
کلمه فرمان محرا
embedded formating command
فرمان قالب بندی مندرج
division support command
فرماندهی پشتیبانی لشگر
command information program
برنامه اطلاعاتی یکان برنامه اگاه سازی یکان
base logistical command
یکان مبنای لوجستیکی فرماندهی لجستیکی پایگاه
area support command
فرماندهی پشتیبانی منطقه
command issuing office
دفتر توزیع فرامین یکان
army material command
فرماندهی اماد نیروی زمینی
army reserve command
فرماندهی احتیاط نیروی زمینی قسمت احتیاط ارتش
army airdefense command post
پاسگاه فرماندهی پدافندهوایی نیروی زمینی
command active sonobuoy system
وسیله اکتشاف زیردریایی
command and general staff college
دانشکده فرماندهی وستاد دانشگاه جنگ
command and general staff college
دافوس
tactical air command center
مرکز فرماندهی و کنترل نیروی هوایی تاکتیکی
Use this command to send the output to a file instead of to the screen.
برای فرستادن بازده به یک فایل بجای به صفحه نمایش این دستور را بکار ببرید.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com