Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (14 milliseconds)
English	Persian
press board	مقوای فشرده
Other Matches
press	فشاراوردن
press	عصاره گرفتن
press	فشردن
press	له کردن
press	فشار دادن
press	قفسه
press-up	از حالت زاویه به بالانس کشیدن
press up	از حالت زاویه به بالانس کشیدن
in the press	زیر چاپ
in the press	تحت طبع
to press up	با فشار بالابردن
to press up	سوی بالافشار دادن
press	فشار دادن با انگشتان
press	مطبوعات
press	چاپ
press	فشردن زور دادن
press	فشار
press	ازدحام
press	وارداوردن
press	مطبوعات جراید
press	مطبعه
press	ماشین چاپ
press	جمعیت
press	ازدحام کردن اتوزدن
press	دستگاه پرس
press	چاپ فشار
press	بالا زدن وزنه از روی سینه به بالای سر
press	فشار روی دفاع
press	قاب راکت تنیس
press	تاکتیک دفاعی فشرده
press	دستگاه فشار
press	عامل موثر
press	ماشین فشار
press	دادن
press attache	وابسته مطبوعاتی
press bed	بخش زیرین پرس
press agent	مامور اگهی و تبلیغ
pneumatic press	پرس بادی
plate press	پرس صفحه باتری
percussion press	پرس ضربهای
oil press	دستگاه عصاری
oil press	چرخ روغن گیری
need press theory	نظریه نیاز- فشار
moulding press	منگنه
power press	پرس
press brake	پرس خمشی
press campaign	مبارزه مطبوعاتی
press cast	ریختن تحت فشار
punching press	پرس سوراخ کننده
punch press	پرس منگنه
press vice	منگنه
press part	بخش فشرده
baling press	بالینگ پرس
baling press	پرس متعادل
press mark	علامتی که جای کتاب رادرقفسههای کتابخانه نشان میدهد
press law	قانون مطبوعات
bench press	پرس میزی
press key	تکمه فشاری
press hot	فشردن گرم
press gallery	لژ نمایندگان مطبوعات
press gallery	جای ویژه مخبرین جراید درمجلس
press casting	ریخته گری فشاری
rolling press	الت فشاری برای دراوردن نمونههای چاپی
mechanical press	پرس
liberty of the press	ازادی مطبوعات
clean and press	حرکت پرس وزنه برداری
clothes press	گنجه جا رختی
freedom of the press	ازادی نگارش
freedom of the press	ازادی مطبوعات
copying press	منگنه سوادبرداری
crank press	پرس کششی اهرم
cutting press	پرس قطع کننده [مهندسی]
forging press	پرس چکش کاری
folding press	پرس خم کاری
extrusion press	اشترانق پرسه
drop press	پتک خودکار اهنگری
drill press	دستگاه مته
drill press	متهای که با فشار دست یاماشین چیزی را حفر میکند مته فشاری
drawing press	پرس کششی
hot press	اهار زدن
hot press	برق انداختن
letter press	نوشته وابسته به عکسها
letter press	مواد چاپی
legg press	تمرین تقویت عضلههای پا بافشار دادن وزنه به بالا با پاخوابیده به پشت
briquetting press	پرس متعادل یا بالینگ پرس
filter press	صافی فشاری
c frame press	پرس با قالب "سی " شکل
cabbaging press	پرس هیدرولیک
hydrostatic press	منگنه ابی
hydraulic press	پرس هیدرولیکی
hot press	پرس کردن گرم
hot press	مهره
hot press	منگنه ماشین اهار
hot press	مهره کشیدن
hot press	جلادادن
die press	فشردن
To press ones luck .	لگد به بخت خود زدن
press fit	پرس شده
wine press	چرخشت
yellow press	مطبوعات جنجالی
to press ahead with	با زور ادامه دادن
treadle press	ماشین چاپ پایی
to send to the press	برای چاپ فرستادن
to press the button	دکمه را فشار دادن در راه انداختن چیزی یا کاری پیش قدم شدن
press report	گزارش خبری
to press for an answer	با صرار یا فشار پاسخ خواستن
to press back	با فشار عقب بردن
to press against any thing	بر چیزی فشار اوردن بچیزی زور اوردن
in the press conference	در مصاحبه مطبوعاتی
etching press	ماشینچاپقلمزن
stop press	خبریابخشیکهپسازچاپسایرقسمتهایروزنامهچاپشود
press officer	سخنگوییکارگانیاموسسه
press cutting	برش دهنده فشاری
press corps	گروهیازخبرنگارانکهباهمکارمیکنند
to press charges against someone	ازکسی قانونی شکایت کردن [کسی را متهم کردن]
press-ups	از حالت زاویه به بالانس کشیدن
press wheel	چرخفشار
press chamber	حفرهفشار
press bar	دستهفشار
lithographic press	چاپزغالی
garlic press	سیرخودکن
pollen press	فشارگرده
screw press	منگنه
press gangs	دسته مامور جلب مشمولین
press-gang	دسته مامور جلب مشمولین
press-ganged	دسته مامور جلب مشمولین
press conferences	مصاحبه مطبوعاتی
press-ganging	دسته مامور جلب مشمولین
printing press	ماشین چاپ
press-gangs	دسته مامور جلب مشمولین
solids press down	دج ها سوی پایین فشار می اورند
press conference	مصاحبه مطبوعاتی
press boxes	لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
press box	لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
press gang	دسته مامور جلب مشمولین
gutter press	نگارش هایامطبوعات پست
tiger press	حرکت از بالانس ساق دست به روی کف دست
press releases	مطلب مطبوعاتی
press release	مطلب مطبوعاتی
straightening press	پرس مستقیم کنی
solids press down	اجسام جامد سوی
screw press	قید
sewing press	ماشین کتابدوزی
die stamping press	پرس قالب گیری حدیدهای
gap frame press	پرس "سی " شکل
column screw press	پرس پیچی ستونی
die stamping press	پرس حدیده
concrete tile press	پرس صفحهای بتن
drop forging press	پرس اهنگری حدیدهای
double accentric press	پرس خارج از مرکز بایاطاقان دوبل
dial feed press	پرس رولور
dial feed press	پرس میزی گردان
double action press	پرس دو واکنشی
drill press vise	گیره ماشینی
hand screw press	پرس پیحی دستی
press (push) one's luck <idiom>	به شانس بستگی داد
rotating table press	پرس مدور
the press of modern life	فشارو نیازمندیهای زندگی امروز
power press extrusion	طریقه اشترانق پرس
stretch press die	قالب انبساطی
press campaingn or stunt	مبارزه سیاسی بوسیله مقاله نویسی در روزنامه ها
press cast process	فرایند ریخته گری فشاری
multi stage press	پرس چند طبقه
press copy book	دفتر کپیه
press of sail or canvas	بادبان بفراخور باد
beam bending press	پرس خم کننده میله
to correct yhe press	چیز چاپ شده غلط گیری کردن
Press the elevator button.	تکمه آسانسور رافشار بدهید
i gave it a slight press	انرا کمی فشار دادم
air operated press	پرس بادی پنوماتیکی
pressing: standing press	پایهفشار
press of sail or canvas	ان مقداربادبان که باد اجازه دهد
vincent friction screw press	پرس وینسنت
double action drawing press	پرس کششی دوکاره
four column friction screw press	پرس اصطکاکی چهار ستونی
double action cam drawing press	پرس کششی دو واکنشی
to board out	بیرون ازخانه خود غذاخوردن
to go on board	سوارکشتی شدن
go by the board	از ناو پرت شدن
To get on board.	سوار کشتی شدن
i got it over board	انرادرکشتی اوردم
i/o board	تخته مداری که ورودی وخروجیهای داده ها بین کامپیوتر و دستگاههای جانبی را کنترل میکند
with whom do you board	پیش کی غذا میخورید و منزل میکنید
board	شدن
on board	که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
across the board	سرجمع
over the board	بازی شطرنج حضوری
on board <idiom>	وسیله نقلیه کوچک ویا هواپیما ویا کشتی سوار شدن
board	صفحه یامیز شطرنج
board	هیات
board	منزل کردن
by the board	از طرف پهلوی ناو
board	پانسیون شدن
board	صفحه مدار
board	برد
board	تخته پوش کردن
board	سوارشدن بکنارکشتی امدن
board	هیئت بازرگانی تخته بندی کردن
board	هیئت عامله یاامنا هیئت مدیره
board	میزشوریادادگاه

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com