English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 167 (9 milliseconds)
English Persian
primary alcohol الکل 1 درجه
primary alcohol الکل نوع اول
Other Matches
alcohol الکل
alcohol هرنوع مشروبات الکلی
denatured alcohol الکل تقلیبی
secondary alcohol الکل 2 درجه
secondary alcohol الکل نوع دوم
amyl alcohol الکل امیلیک
alcohol thermometer دماسنج الکلی
alcohol lamp چراغ الکلی
alcohol burner چراغ الکلی
acetylene alcohol الکل استیلنی
tertiary alcohol الکل 3 درجه
anhydrous alcohol الکل مطلق
absolute alcohol الکل مطلق
acetylenic alcohol الکل استیلنی
dihydric alcohol دیول
polyhydric alcohol پلی هیدریک الکل
polyhydroxcy alcohol الکل چند عاملی
monohydric alcohol مونوهیدریک الکل
methyle alcohol الکل متیلیک
methyl alcohol متیل الکل
methyl alcohol الکل متیلیک
polyvinyl alcohol پلی وینیل الکل
grain alcohol الکل خالص
ethyl alcohol الکل معمولی
ethyl alcohol الکل اتیلیک
ethyl alcohol الکل اتیل دار
tertiary alcohol الکل نوع سوم
trihydric alcohol تری هیدریک الکل
dihydric alcohol دی هیدرولیک الکل
alcohol-free <adj.> بدون الکل
water/alcohol الکل
dihydric alcohol الکل دوعاملی
water/alcohol آب
pure alcohol الکلخالص
alcohol column ستونالکل
trihydric alcohol الکل چندعاملی
wood alcohol الکل متانول
wood alcohol الکل چوب متانول
wood alcohol الکل چوب
alcohol bulb حبابالکل
alcohol-free beer آبجوی حلال [غذا و آشپزخانه]
alcohol-free beer کشکاب [غذا و آشپزخانه]
alcohol-free beer کوشاب [غذا و آشپزخانه]
alcohol-free beer ماشعیر [غذا و آشپزخانه]
alcohol-free beer ماءالشعیر [غذا و آشپزخانه]
alcohol-free beer جوآب [غذا و آشپزخانه]
alcohol-free beer آبجوی بدون الکل [غذا و آشپزخانه]
alcohol-free drinks نوشابه های غیرالکلی [غذا و آشپزخانه]
alcohol-free beverages نوشابه های غیرالکلی [غذا و آشپزخانه]
alcohol-free drinks نوشیدنی های غیرالکلی [غذا و آشپزخانه]
alcohol-free beverages نوشیدنی های غیرالکلی [غذا و آشپزخانه]
The sharp smell of alcohol بوی تند وتیز الکل
alcohol-free beer ماء مبارک [غذا و آشپزخانه]
absolute ethyl alcohol اتیل الکل مطلق
primary که برنامه جاری را ذخیره میکند 2-حافظه اصلی داخل سیستم کامپیوتری
primary ابتدایی مقدماتی
primary نخستین
primary کلمه شناسایی یکتا که یک ورودی از پایگاه داده ها انتخاب میکند
primary تنها ایستگاه در شبکه داده که میتواند مسیر انتخاب کند و ارسال کند
primary وضعیت این ایستگاه موقت است و از یک ایستگاه به دیگری ارسال میکند
primary کانالی که ارسسال داده را بین دو وسیله بر عهده دارد
primary خط ارتباط و با کارایی بالا ISDN
primary که کانالهای B جداگانه را که میتواند ارسال سیگنال و کنترل پاس چند کیلوبایت در ثانیه را که روی کانال D ارسال می کنند را پشتیبانی کند
primary needs نیازهای نخستین
primary 1-حافظه کوچک با دستیابی سریع داخلی در سیستم کامپیوتری
primary اولین یا ابتدایی یا بسیار مهم
primary ورودی
primary مقدماتی نخستین
primary اولیه
primary مقدماتی اصلی
primary ابتدایی
primary عمده
primary اصلی
primary zones نواحی نخستین
primary wire سیم ورودی
primary winding سیم پیچ ورودی
primary treatment پاکسازی نخستین
primary treatment تصفیه نخستین
primary track شیار اصلی
primary track شیار اولیه
primary tenses زمانها یاصلی و گذشته وماضی قریب و ماضی بعید
primary structure ساختمان اولیه
primary structure ساختمان اصلی
primary processes فرایندهای نخستین
primary storage حافظه اولیه
primary storage انباره اولیه
primary memory حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
primary cognizance شناختهای اولیه
primary accused متهم اصلی
primary colour رنگهایاصلی-قرمز RedسبزGreen آبیBlue
primary colours رنگهای اصلی
primary schools دبستان
primary root ریشهاولیه
primary mirror آئینهابتدائی
primary marshalling راهاولیه
primary covert پرهایاولیه
primary school دبستان
primary material مواد اولیه فرش [همچون نخ و رنگ]
primary memory حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
white primary اخذ اراء مقدماتی حزبی
primary interest مسئولیت اصلی
primary center مرکز اولیه
primary group گروه نخستین
primary hypertension افزایش اولیه فشار خون
primary industries صنایع اولیه
primary inputs دادههای اولیه
primary inputs نهادههای اولیه
primary carbon کربن نوع اول
primary interest هدف توجه اصلی
primary investment سرمایه گذاری اولیه
primary key [کلید اصلی، همچنین کلید اولیه نامیده می شود، یک کلید در یک پایگاه داده رابطه ای است که منحصر به فرد برای هر رکورد است.]
primary carbon کربن 1 درجه
primary cell پیل ساده
primary emission صدور اولیه
primary center مرکز عمده
primary circuit مدار ورودی
primary cluster تشکیل ورودیهای یک جدول در اطراف یک خانه منفردجدول
primary cognizance تحقیقات اولیه روی یک مسئله
primary coil پیچک راه انداز
primary colors رنگهای نخستین
primary colors رنگهای اصلی
primary consumers مصرف کنندگان نخستین
primary current جریان ورودی
primary drive سائق نخستین
primary masses نقاط مادی اولیه
primary electron الکترون اولیه
primary body جسم اولیه
primary productivity فراوردگی نخستین
primary products محصولات اولیه
primary gain بهره اصلی بیماری
primary products محصولاتی که به عنوان مواد اولیه بکار برده میشود
grounded primary مدار ورودی زمینی
primary reciever دریافت کننده توپ که هدف اصلی پاس است
primary reinforcement تقویت نخستین
primary reinforcer تقویت کننده نخستین
primary standard استاندارد اولیه
primary education اموزش ابتدایی
primary position موضع ابتدایی
primary amentia نقص عقل نخستین
primary mission ماموریت اصلی
primary motivation انگیزش نخستین
primary personality شخصیت نخستین
primary planets سیارات عمده
primary armament جنگ افزار اصلی
primary planets سیارات کبار
primary position موضع اصلی
primary anxiety اضطراب نخستین
primary products محصولات پایه
gross primary product تولید ناخالص نخستین
to act through primary agents به وسیله پاسخگویان اصلی عمل کردن
net primary production تولید خالص نخستین
primary mental abilities تواناییهای عقلی نخستین
primary projection area ناحیه فرافکنی نخستین
primary vowel sounds صداهای اصلی
primary process thinking اندیشیدن در فرایند نخستین
primary cosmic rays تابش کیهانی
primary cosmic rays پرتو کیهانی
primary storage unit واحد انبارش اولیه
primary mental deficiency عقب ماندگی ذهنی نخستین
middle primary covert پرهایاولیهمیانی
primary consumers: herbivores مصرفکنندهاولیه
primary consumers: herbivores گیاهخواران
primary standard grade خلوص استاندارد اولیه
primary diagonal [matrix] قطر اصلی [ریاضی]
primary sensory area ناحیه حسی نخستین
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com