Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
prime number theorem
قضیه اعداد اول
[ریاضی]
Other Matches
prime number
عدد اول
[ریاضی]
prime number
عدد اول
theorem
نظریه
theorem
قضیه
theorem
قاعده نکره
theorem
مسئله
theorem
برهان
euler's theorem
قضیه اویلر
bayes'theorem
قضیه بیس
bernoulli theorem
قضیه برنولی
well-ordering theorem
قضیه خوش ترتیبی
[ریاضی]
h theorem of boltzmann
قضیه H بولتزمن
Pythagoras' theorem
قضیه فیثاغورس
[ریاضی]
theorem proving
اثبات نظریه
slutsky theorem
قضیه اسلاتسکی
orthogonality theorem
قضیه تعامد
slutsky theorem
براساس این قضیه با کاهش قیمت یک کالا مقدار تقاضا برای ان افزایش یافته و این امر بعلت اثر درامدی و اثر جانشینی امکان پذیر است
binomial theorem
قضیه دو جملهای
duality theorem
قضیه دوگانگی
rearrangement theorem
قضیه نوارایی
energy theorem
تئوری انرژی
expansion theorem
قضیه بسطی
euler theorem
در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
addition theorem
قضیه جمع پذیری
virial theorem
قضیه ویریال
variation theorem
قضیه تغییر
euler theorem
قضیه اولر
Pythagorean theorem
قضیه فیثاغورس
[ریاضی]
jahn teller theorem
قضیه یان- تلر
cob web theorem
ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
central limit theorem
قضیه حد مرکزی
balanced budget theorem
قضیه بودجه متوازن
clausius virial theorem
قضیه ویریال کلازیوس
Y prime
ایگرگ پریم
[ریاضی]
prime
عمده
Y prime
مشتق ایگرگ
[ریاضی]
prime
بسیار مهم
prime
خصوصیت یا طراحی بسیار مهم سیستم
prime
رنگ اول را زدن
prime
استر کردن
prime
اولی
prime
چاشنی گذاشتن
prime
گرم کردن موتور
prime
راه انداختن
prime
اصلی
prime
برجسته
prime
تحریک کردن
prime
مجهزساختن
prime
اماده کردن
prime
قبلا تعلیم دادن
prime
تفنگ را پر کردن بتونه کاری کردن
prime
عددی که فقط قابل قسمت به خودش و یک باشد
prime
عمده بار کردن
prime
مهمترین
prime
اول
prime
زبده
prime
نخست
prime
درجه یک اغاز
prime
بهار جوانی
prime
نخستین اولیه
prime
کمال بهترین قسمت
prime costs
هزینههای اولیه
prime movers
خدا
prime implicant
عمده دلالت کننده
prime time
ساعات پر بیننده
prime time
ساعات پر شنونده
ex prime minister
نخست وزیرپیشین
prime cost
ارزش اولیه
prime time
ساعات اوج
prime focus
تمرکزنخست
ex prime minister
رئیس الوزرای سابق
prime suspect
آدم مورد شک اصلی
[به گناهی]
prime shift
نوبت اول
prime rate
نرخ بهره پایه
prime rate
نرخ پایه
prime of life
عنفوان جوانی
prime ministership
نخست وزیری
prime meridian
نصف النهار مبداء
prime meridian
نصف النهار مبدا
Mersenne prime
اعداد مرسن
[ریاضی]
prime meridian
دایره نیمروز مبدا
prime meridian
نصف النهار مبداء یا گرینویچ
prime meridian
نصف النهار گرینویچ
prime color
رنگ ابتدایی
prime impression
دعوی ابتدایی
prime of life
بهار عمر
prime impression
دعوی بدوی
prime movers
محرک اصلی
prime cost
قیمت تمام شده محصول
prime contract
قرارداد اصلی
Prime Ministers
رئیس الوزرا
prime coat
روکش نخستین
Prime Ministers
صدر اعظم
Prime Ministers
نخست وزیر
Prime Minister
رئیس الوزرا
Prime Minister
صدر اعظم
Prime Minister
نخست وزیر
prime coat
روکش اصلی
prime numbers
عدد اول
prime cost
هزینه متغیر
prime cost
هزینه پایه
prime mover
عامل محرک کل
prime movers
دستگاه محرک
prime movers
وسیله کشش
prime movers
پیش قطار
prime movers
یدک کش
prime movers
عامل محرک کل
prime mover
محرک اصلی
prime mover
دستگاه محرک
prime mover
وسیله کشش
prime color
رنگ مقدماتی
prime mover
پیش قطار
prime mover
یدک کش
prime mover
خدا
prime coat
اندود نفوذی
prime vertical circle
دایره قائم اصلی
prime rate of interest
نرخ بهره ترجیحی
prime membrane lining
پوشش اسفالتی با روش قیرپاشی
prime facie evidence
قرائن فاهری
her prime of life is past
عنفوان جوانی وی گذشته است
It must be put up to the prime minister .
باید بعرض نخست وزیر برسد
prime focus observing capsule
کپسولجذبکنندهتمرکزنخست
I acted as interpreter for the Prime Minister at yesterday's meeting.
من در جلسه دیروز مترجم نخست وزیر بودم.
the t. number
شماره کل
She looks after number one . she does herself well .
نمیگذارد برای خودش بد بگذرد.
number one
<idiom>
برای دل خودش
he is not of our number
از ما نیست
number
عدد
number
شماره
number
رقم
[ریاضی]
number
عدد
number two
شماره2
without number
بیشمار
number e
عدد
[ ایی ]
[حرف لاتین]
[ریاضی]
E number
شمارهاروپایی
much number
عدد ماخ
number e
عدد نپر
[ریاضی]
to take after number one
در فکر خویش بودن
to take after number one
به فکر خود بودن.
to the number of 0
بقدر هفتاد
number one
خودشخص
number one
خودم
number one
درجه یک
number one
خیلی خوب
number one
دست اول
even number
عدد زوج
[ریاضی]
number three
شماره3
whole number
عدد صحیح
number
نمره دادن به
number
پردازنده خاص برای محاسبات سریع
There is no such number.
همچنین شماره تلفنی وجود ندارد.
number
شماره بازیگر
number
[of something]
تعداد
[عده]
[چیزهایی]
number
تعداد
number
بالغ شدن بر
number
رقم
number
شماره
number
نمره شمردن
number
عدد تولید شده از داده برای هر بیتی یا تشخیص خطا
number
مجموعه مقادیر مجاز
number
انجام محاسبات سریع
number
بیان کیفیت
by the number
اجرای فرمان با شماره
whole number
عدد صحیح
[ریاضی]
whole number
integer=
by the number
با شماره بشمارید
number
عدد نوشته شده
to do a number on somebody
<idiom>
سر کسی کلاه گذاشتن
[اصطلاح روزمره]
number
انتساب اعداد و به لیست موضوعات به صورت مرتب
number
قرار دادن طرح در متن
service number
شماره خدمتی پرسنل
subscriber's number
شماره مشترک
service number
کدپرسنلی
signed number
عدد علامت دار
signed number
عدد دارای علامت
stock number
شماره فنی انبار شماره انبار
random number
عدد راندوم
Euler's number
عدد نپر
[ریاضی]
statement number
شماره حکم
sortie number
تعداد هواپیماهای شرکت کننده در پرواز
statement number
شماره دستور
random number
عدد تصادفی
sortie number
شماره پرواز یا کاروان دریایی
random number
عدد شانسی
station number
شماره پست مخابراتی شماره ترتیب محل بارها درداخل هواپیما
stock number
شماره فنی جنس
sequence number
شماره ترتیب توالی
sequence number
شماره ترتیب
self checking number
عدد خودرس
rational number
عددی که به عنوان تقسیم دو عدد کامل نوشته میشود
rational number
عدد گویا
rational number
عددگویا
rational number
عدد صحیح و یا خارج قسمت دو عدد صحیح
random number
شمارهای که قابل پیش بینی نیست
random number
روش ایجاد یک ترتیبی از اعداد تصادفی به طوری که هیچ عددی بیشتر از اعداد دیگر رخ نمیدهد
random number
برنامهای که اعداد تصادفی را تولید میکند.
number of revolutions
دور بر دقیقه
number of revolutions
چرخش بر دقیقه
real number
عدد حقیقی
real number
عددی که با بخش کسری همراه است .
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com