Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 66 (5 milliseconds)
English	Persian
primitive society	جامعه ابتدایی
Other Matches
primitive	پیشین
primitive	1-
primitive	تابع ابتدایی که برای تولید تابعهای پیچیده تر به کار می رود. 2-
primitive	شکل ساده
primitive	برای تولید اشکال پیچیده تر در برنامه گرافیکی
primitive	نخستی
primitive	قدیم
primitive	بدوی
primitive	انسان اولیه
primitive	اولیه
primitive	اصلی
primitive	ابتدایی
primitive element	عنصر اولیه
primitive cell	سلول واحد ابتدایی
He is very primitive and uncuth .	مثل اینکه از پشت کوه آمده
primitive data type	ساده ترین شکل داده
society	اجتماع
society	شرکت کمیته
society	جامعه
society	جامعه اجتماع
society	مجمع
society	انجمن
society	شرکت حشر ونشر
society	نظام اجتماعی گروه
society	جمعیت
society	اشتراک مساعی
society	انسگان
society	معاشرت
secret society	انجمن سری
preliterate society	جامعه نانویسا
co-operative society	موسسهعام المنفعه
the society is like a vortex	جامعه مانندگردابی است
throwaway society	جامعه مسرف
transitory society	جامعه انتقالی
withdrawal from society	اعتکاف
building society	شرکتوام دهندهمسکن
A classless society.	جامعه بی طبقه
The various strata of society.	طبقات مختلف اجتماع
Every individual in the society should . . .	هر فردی درجامعه با ید ...
nonliterate society	جامعه نانویسا
mass society	جامعه انبوهیده
law society	کانون وکلا
friendly society	انجمن تعاونی) که اعضای ان همدیگر رادرتنگدستی یاپیری یاری میکنن
affluent society	جامعه مرفه
affluent society	جامعه ثروتمند
affluent society	جامعه رفاه
affluent society	جامعه مصرفی
atomistic society	جامعه ذرهای
atomistic society	واحدهای کوچک تولیدی
benefits society	انجمن خیریه
inert society	جامعه بیهوده
egalitarian society	جامعه تساوی طلب
classless society	جامعه بی طبقه
closed society	جامعه بسته
join a society	عضو انجمنی شدن
cooperative society	شرکت تعاونی
iranian physical society	انجمن فیزیک ایران
to live at the expense of society	روی دوش جامعه زندگی
to live at the expense of society	بار دیگران شدن
society of certified processors	سازمانی که علائق و خواستههای متخصصین تایید شده کامپیوتر را ارائه میدهد
society for computer medicine	انجمن پزشکی کامپیوتر
word processing society	انجمن پردازش کلمه
society for computer simulation	انجمن شبیه سازی کامپیوتر
canadian information processing society	انجمن کانادایی پردازش اطلاعات
To rub shoulders with people of high society. Tobecome prominent.	سری توی سرها درآوردن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com