English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 156 (8 milliseconds)
English Persian
print controller کنترل کننده چاپ
Other Matches
controller بازرس
controller صائن
controller واپا
controller وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند
controller وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند
controller سخت افزار یا نرم افزاری که یک وسیله جانبی
controller را کنترل میکند یا ارسال داده را در شبکه محلی بررسی میکند
controller کنترل شده
controller نافم
controller کنترولر رگولاتور
controller نافر کنترل کننده
controller دستگاه فرمان
controller ممیز
controller نافر
controller کنترل کننده
controller حسابدار ممیز
controller تنطیم کننده
interceptor controller افسر مسئول پست استراق سمع
industrial controller رئوستای فرمان دهنده
automatic controller دستگاه فرمان
drum controller غلطک فرمان
drum controller نافم استوانهای
disk controller کنترل کننده دیسک
frequency controller رگولاتور یا نافم فرکانس
disk controller کنترل کننده گرده
controller card کارت کنترل کننده
communications controller کنترل کننده ارتباطات
cluster controller کنترل کننده گروهی
channel controller کنترل کننده مجرا
barrel controller کلید غلطکی
automatic controller مراقب خودکار
interceptor controller پست کنترل و رهگیری با هواپیماهای رهگیر
peripheral controller کنترل کننده جنبی
peripheral controller کنترل کننده جانبی
micro controller ریز کنترل کننده
phase controller ماشین تنظیم فاز
semimagnetic controller دستگاه فرمان نیم مغناطیسی
speed controller کنترلکنندهسرعت
drum controller کنترل کننده درام
manual controller نافم دستی
integral controller واحد ارتباطات که درون یک کامپیوتر قرار داده شده است
disk controller card کارت کنترل کننده دیسک
disk drive controller سیستم عامل دیسک
line printer controller کنترل کننده چاپگر خطی
dual channel controller کنترل کننده دو کاناله
floppy disk controller کنترل کننده فلاپی دیسک
forward air controller نافر مقدم هوایی
forward air controller افسر نافرمقدم
full magnetic controller دستگاه فرمان تمام مغناطیسی
input output controller کنترل کننده ورودی- خروجی
air defense artillery controller مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
memory controller gate array ارایه درگاه کنترل حافظه
to print out چاپ کردن در عکاسی
print out چاپ اطلاعات ذخیره شده در کامپیوتر با چاپگر
out of print <adj.> چاپ کالا تمام شده
off print چاپ دوم باره چیزی که ازمجله یا نگارشهای دیگری گرفته شده باشد
print عکس چاپی
print ماشین کردن
print طبق کدهای توکار و... برای تنظیم حاشیه
print طبع
print عنوان و..
print بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
print فایل در صف چاپ که حاوی تمام حروف که کنترل چاپگر است که برای چاپ یک متن یا صفحه لازم است
print تعداد حروف که یک قطعه میتواند پیش از نیاز به جایگزینی چاپ کند
print کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print به italic
print روش ترتیب دادن به متن هنگام چاپ
print به جای چاپ یک حرف
print حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل
print منتشرکردن
print باسمه
print گراوور
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print عمل محصول نرم افزاری که به کاربر امکان میدهد که نحوه فاهر شدن صفحه هنگام چاپ را نشان دهد
print مشابه 7861
print توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
print معمولا با معیار نقط ه در اینچ
print چاپ خودکار تعدادی متن مختلف در صف با سرعت طبیعی چاپگر وقتی کامپیوتر کار دیگری انجام میدهد
print چاپ
print فاهر نوشتن در برخی چاپگرها یا برای متنهای خاص
print فرمان PRINT
print مواد چاپی
print آخرین صفحه چاپ شده
print قرار دادن حروف یا عددها در جوهر روی کاغذ
print چاپ کردن
print کامپیوتری در شبکه که مخصوص مدیریت صفهای چاپ و چاپگرهاست
print حروف جوهری روی کاغذ
print برود
print کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
print کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
print پس از اتمام کار جاری
print فضای حافظه که کارهای چاپ آماده ارسال به چاپگر را ذخیره میکند
print head نوک چاپ
print reference شماره عکس هوایی
print hand دستخطی که مانندچاپ یاحروف چاپی باشد
print head هد چاپ
print reference شماره سری عکس هوایی
print queue صف چاپ
print quality کیفیت چاپ
print position موقعیت چاپ
print element عنصر چاپ
print position مکان چاپ
Print Manager امکان نرم افزاری که بخشی از ماکروسافت ویندوز است و برای مدیریت صفحه چاپ به کار می رود
print shop بسته گرافیکی ساده که چندین خدمت چاپی را بخوبی انجام میدهد
print wheel چرخ چاپ
the book is print کتاب برای فروش موجودایت
sprigged print قلمکارگل وبته دار
small print حروف چاپی ریز
small print چاپ ریز
thumb print جای شست
fine print متن چاپ شده با حروف ریز
ratio print عکس بزرگ شده یا کوچک شده به مقیاس معین عکس معادل
the book is print کتاب زیر چاپ است
projection print روش تهیه نقشه یا عکس بااستفاده از روش بزرگ کردن یا کوچک کردن فیلم یک عکس دیگر چاپ تصویری
thumb print اثر شست
screen print چاپتصویر
print washer رنگشور
thrumb print اثر شست
print hammer چکش چاپ
instant print چاپ انی
hoof print جای سم
hoof print اثر سم
foot print رد پا
foot print جای پا
annotated print عکس علامت گذاری شده عکس رونویس شده
finger print اثر انگشت
cotton print چیت
core print تکیه گاه ماهیچه
contact print چاپ به طریقه تماس
contact print چاپ خشک
blue print تون پلات ابی
blue print فون ابی
blue print زمینه ابی
lithographic print چاپ سنگی
news print کاغذروزنامه
blue print رسم فنی
print engine موتور چاپ
print engine مکانیسم چاپ
print drum طبله چاپ
print dress لباس چیتی
print dress جامه چیت
print density تراکم چاپ
print chart فرمی که برای شرح قالب گزارش خروجی از یک چاپگربکار می رود
photo print چاپ عکسی
print chain زنجیر چاپ
print bar میله چاپ
print letters دستخطی که مانند چاپ یاحروف چاپی باشد
photo print چاپ عکس
finger print department اداره انگشت نگاری
print spooling progarm برنامه ردیف کننده چاپ
print layout sheet ورقه طرح چاپ
print head drive درایوسرپرینت
print drying rack میلهرنگیخشکشونده
print control character کاراکتر کنترل چاپ
merge print program برنامهای که به استفاده کننده اجازه میدهد تافرمهای مشخصی را تولیدکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com