English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
private code کد محرمانه
private code رمز محرمانه
Other Matches
private d. کسیکه دست مزد گرفته درکارویژه ایی کاریا اگاهی میکند
private محدوده آدرس حافظه کاربر مشخص , نه برای دستیابی عمومی
private رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private متعلق به شخصی یا شرکتی بودن , غیر عمومی
he is a private او سرباز
he is a private است
in private محرمانه
in private در خلوت
private غیر دولتی
private عادی
private اختصاصی خصوصی
private پوشیده
private محرمانه
private شخصی
private اعضاء تناسلی
private خصوصی
private مستور سرباز
private محرمانه سرجوخه
private school مدرسه ملی
private enterprise شرکت خصوصی
private enterprise اقتصاد بخش خصوصی
private enterprise عمل خصوصی
private school اموزشگاه خصوصی
private enterprise اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
private enterprises موسسات خصوصی
private endowment وقف خاص
private employees کارکنان خصوصی
private deed سند خصوصی
private decument درمقابل عقد رسمی یا سند که در CL اسناد مصدق یا عقودمهمور به مهر نامیده میشود
private decument عقد عادی
private decument سند عادی
private debt بدهی خصوصی
private schools مدرسه ملی
private schools اموزشگاه خصوصی
private borrowing استقراض خصوصی
private benefits منافع خصوصی
private agreement قرارداد خصوصی
private motive غرض شخصی
deed under private سند عادی
he wished to be private می خواست در خلوت باشد
he wished to be private میخواست تنهاباشد
private document سند عادی
private broadcasting پخش برنامه خصوصی
private company شرکت خصوصی
private detective کاراگاه خصوصی
private detectives کاراگاه خصوصی
private investigator کاراگاه خصوصی
private parts شرمگاه
private cost هزینه خصوصی
private corporation شرکت خصوصی
private consumption مصرف خصوصی
deed under private سند غیر مصدق
the matter was kept private مطلب را پوشیده نگاه داشتند
quasi private نیمه خصوصی
quasi private شبه خصوصی
private treaty معامله خصوصی
private treaty معامله کالا یا توافق فروشنده وخریدار
private talk صحبت خصوصی
private talk گفتگوی محرمانه
private siding سایدینگ یا دوراهی ویژه راه اهن
without private motive بی غرضانه
private eye کارآگاه خصوصی
private tuition تدریس خصوصی
private lessons تدریس خصوصی
copy for private use نسخه برای استفاده شخصی
A private car. اتوموبیل شخصی
private eyes کارآگاه خصوصی
private session جلسه غیر علنی
private saving پس انداز خصوصی
private road شارع خاص
private institutions موسسات خصوصی
private finance مالیه خصوصی
private first class سربازیکم
private first class سرباز یکم
private sector بخش خصوصی
private law حقوق خصوصی
private line خط خصوصی
private nuisance هتک حرمت منازل و املاک
private ownership مالکیت خصوصی
private property مالکیت خصوصی
private property دارایی شخصی بلامعارض
private property دارائیهای خصوصی
private property دارایی شخصی
deed under private seal سند غیر مصدق
deed under private seal سند عادی
endowments to the private individuals اوقاف خاصه
to give private lessons درس خصوصی دادن
deed under private signature سند عادی
private tutoring [American E] تدریس خصوصی
private branch exchange مبادله انشعاب خصوصی
private broadcasting network شبکهپیشبینیخصوصی
private international law حقوق بین الملل خصوصی
private rate of discount نرخ تنزیل خصوصی
private rate of return نرخ بازده خصوصی
to have private insurance [cover] بیمه خصوصی داشتن
private member's bills طرح تهیه شده به وسیله یکی از نمایندگان مجلس
based on private motives غرض امیز
based on private motives غرض الود
private members' bills طرح تهیه شده به وسیله یکی از نمایندگان مجلس
private member's bill طرح تهیه شده به وسیله یکی از نمایندگان مجلس
acts based on private motives غرض ورزی
private brench exchange switchboard مرکز سوئیچینگ فرعی
private automatic branch exchange یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
private joint stock company شرکت سهامی خاص
private automatic branch exchange رد و بدل کننده شعبهای اتومات خصوصی مبادله انشعاب خودکار خصوصی
marginal net private product محصول خصوصی نهائی خالص
two out of five code رمز دو از پنج
M out of N code سیستم کدگذاری حاوی تشخیص خطا
M out of N code هر حرف معتبر که طول 2 بیت دارد باید حاوی M بیت دودویی "یک " باشد
code مجموعه قوانین
code علامت
code نشانه قراردادی
code value ارزش رمز
code سیستم علامتها و اعداد و حروف که فضای خاصی دارد
code تبدیل دستورات یا داده به فرم دیگر
code قانون
code شماره
code برنامه دستورالعمل ها
code قانون قاعده مقرر
op code code OPeration
p code روشی برای ترجمه کد منبع به یک کد واسط بنام کد Pتوسط یک کامپایلر
code کتاب قانون قرارداد
code رمز
code کد
code قانون بصورت رمز دراوردن مجموعه قانون تهیه کردن
code رمزی کردن
code برنامه دستورالعملها
op code بخشی از دستور کد ماشین که عملی که باید انجام شود را مشخص میکند
op code رمزالعمل
code نظام نامه
code رمز کردن
code name اسمرمز
op code رمز عمل
penal code قانون مجازات عمومی
code word کلمات رمزی
code word کلمه رمز
penal code قانون جزا
machine code دستورالعملهای ماشین
penal code مجموعه حقوق کیفری
penal code حقوق جزا
machine code رمز ماشین
operation code رمز عمل
morse code علایم مورس
morse code کد مرس
operational code کد عملیاتی
advice code کد قراردادی
operation code کد عملیاتی
morse code رمز مورس
morse code کد تلگرافی
operation code رمزالعمل
code words کلمه رمز
fund code کد اعتبارات
advice code کد قراردادی مخصوص ارسال اماد
operations code کد عملیاتی
precompiled code کد خروجی کامپایلر و آماده اجرا
post code کد پستی
operations code رمز عملیاتی
polynomial code سیستم تشخیص خطا که از مجموعهای از قوانین ریاضی اعمال شده به پیام پیش از ارسال و سپس پس از دریافت یا تولید مجدد پیام اصلی تشکیل شده است
polynomial code رمز چند جملهای
optimized code برنامه بهینه
alphabet code کد الفبایی
optimum code برنامه بهینه دستورالعملهای بهینه
order code رمز دستور
panel code علامت رمزپرده شناسایی
account code کد اعتبارات
access code رمز دسترسی
code words کلمات رمزی
code of practice ایین کار
code of practice ایین نامه
bar code رمز میلهای
bar code وسیله نوری ای که داده را از بار کد می خواند
bar code دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
bar code کد میلهای
Highway Code کد شاهراه
absolute code برنامه نویسی مطلق
access code رمز دستیابی
access code کد دستیابی
access code کد دسترسی
panel code کد پرده مخابرات
usascii code رمز اسکی امریکایی
unused code رمز بلا استفاده
transaction code کد تغییرات
the code of justinian مجموعه قوانین ژوستی نین پادشاه رم
telephone code کد تلفن
tape code کد نوار
systematic code رمز اصولی
symbolic code کد نمادی
symbolic code رمز نمادی
color code رمز رنگی
stop code کد توقف
status code رمز وضعیت اماد در یک امادگاه
specific code کد مشخص
specific code رمز خاص
weather code پیام رمز هواشناسی یاهواسنجی
weighted code کد وزن دار
area code کد سه رقمی
marine code علامت
marine code کد
marine code رمز
to crack a code رمزی [گاوصندوق یا رایانه] را شکندن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com