Dictiornary-Farsi | private parts | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 158 (8 milliseconds)

English	Persian
private parts	شرمگاه


Other Matches

for my parts	من که
parts	قطعات یدکی
the i. parts of a whole	بخش هایی مکمل یک چیزدرست
six parts	ششدانگ
of its parts	کل ازهریکی ازاجزای خودبزرگتر است
in parts	جزء جزء
in parts	به اقساط
for my parts	از سهم خودم
parts	احزاب
parts	هیئتها
in these parts <adv.>	در اینجا
in these parts <adv.>	در این کشور
common parts	قطعات عمومی
Parts-per notation	بخش در یکای سنجش [مهندسی]
parts peculiar	قطعات اختصاصی
prineipal parts	اصول فعل
parts explosion	رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
principal parts	قسمتهای اصلی زمانهای فعل که سایرزمانها را از ان میسازند
piece parts	قطعاتی که در تولید محصول بکاربرده میشود
parts programmer	برنامه نویس اجزاء
parts per million	قسمت در میلیون قسمت
parts list	لیست قطعات
the secret parts	شرمگاه
parts peculiar	قطعات مخصوص
parts list	لیست اجزاء
parts list	فهرست قطعات
common parts	قطعات یدکی عمومی
privy parts	شرمگاه
privy parts	عورت
proportional parts	بخشهای کسری اقلام تصاعدی یک جدول
totake parts in something	در چیزی شرکت یادخالت کردن
parts of a flag	اجزایپرچم
parts of a shoe	اجزایکفش
parts of spectacles	قسمتهایمختلفعینک
parts of the ear	قسمتهایمختلفگوش
parts of the weapon	اجزایسلاح
integration by parts	انتگرال گیری جز به جز [فیزیک]
parts of speech	اقسام کلمه
integration by parts	انتگرال گیری جز به جز [ریاضی]
repair parts	قطعات یدکی
spare parts	قطعات یدکی
spare parts list	فهرست لوازم یدکی
missing parts test	ازمون افتادگی وار
Are there any houses for sale in these parts?	این طرفها خانه فروشی پیدا می شود ؟
authorized parts list	سهمیه مجاز قطعات
the cow parts the hoofs	گاو سمهای شکافته دارد
poverty parts friends <idiom>	بی زر میسر نشود کام دوستان
parts per million [ppm]	بخش در میلیون [فیزیک] [شیمی]
authorized parts list	لیست قطعات مجاز
Cut the cake into three separate parts.	کیک را به سه قسمت جدا ببرید
in private	محرمانه
in private	در خلوت
private	پوشیده
private d.	کسیکه دست مزد گرفته درکارویژه ایی کاریا اگاهی میکند
he is a private	است
private	محرمانه سرجوخه
private	اعضاء تناسلی
private	رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private	عادی
private	غیر دولتی
private	محدوده آدرس حافظه کاربر مشخص , نه برای دستیابی عمومی
private	خصوصی
private	متعلق به شخصی یا شرکتی بودن , غیر عمومی
private	مستور سرباز
private	شخصی
he is a private	او سرباز
private	اختصاصی خصوصی
private	محرمانه
quasi private	شبه خصوصی
private enterprise	عمل خصوصی
private talk	گفتگوی محرمانه
private talk	صحبت خصوصی
private enterprise	شرکت خصوصی
private treaty	معامله کالا یا توافق فروشنده وخریدار
private enterprise	اقتصاد بخش خصوصی
private treaty	معامله خصوصی
private siding	سایدینگ یا دوراهی ویژه راه اهن
private nuisance	هتک حرمت منازل و املاک
private ownership	مالکیت خصوصی
private property	مالکیت خصوصی
private property	دارائیهای خصوصی
private property	دارایی شخصی
private property	دارایی شخصی بلامعارض
private road	شارع خاص
private saving	پس انداز خصوصی
private session	جلسه غیر علنی
private lessons	تدریس خصوصی
private detectives	کاراگاه خصوصی
quasi private	نیمه خصوصی
copy for private use	نسخه برای استفاده شخصی
private code	کد محرمانه
A private car.	اتوموبیل شخصی
private tuition	تدریس خصوصی
private eyes	کارآگاه خصوصی
private eye	کارآگاه خصوصی
without private motive	بی غرضانه
the matter was kept private	مطلب را پوشیده نگاه داشتند
private sector	بخش خصوصی
he wished to be private	می خواست در خلوت باشد
private borrowing	استقراض خصوصی
private school	اموزشگاه خصوصی
private broadcasting	پخش برنامه خصوصی
private school	مدرسه ملی
private code	رمز محرمانه
private company	شرکت خصوصی
private consumption	مصرف خصوصی
private benefits	منافع خصوصی
private agreement	قرارداد خصوصی
private schools	مدرسه ملی
private document	سند عادی
deed under private	سند عادی
deed under private	سند غیر مصدق
he wished to be private	میخواست تنهاباشد
private investigator	کاراگاه خصوصی
private detective	کاراگاه خصوصی
private motive	غرض شخصی
private schools	اموزشگاه خصوصی
private corporation	شرکت خصوصی
private cost	هزینه خصوصی
private enterprise	اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
private first class	سرباز یکم
private first class	سربازیکم
private finance	مالیه خصوصی
private institutions	موسسات خصوصی
private law	حقوق خصوصی
private enterprises	موسسات خصوصی
private endowment	وقف خاص
private debt	بدهی خصوصی
private line	خط خصوصی
private employees	کارکنان خصوصی
private deed	سند خصوصی
private decument	درمقابل عقد رسمی یا سند که در CL اسناد مصدق یا عقودمهمور به مهر نامیده میشود
private decument	سند عادی
private decument	عقد عادی
private tutoring [American E]	تدریس خصوصی
deed under private signature	سند عادی
deed under private seal	سند غیر مصدق
deed under private seal	سند عادی
endowments to the private individuals	اوقاف خاصه
to give private lessons	درس خصوصی دادن
to have private insurance [cover]	بیمه خصوصی داشتن
based on private motives	غرض الود
private members' bills	طرح تهیه شده به وسیله یکی از نمایندگان مجلس
private broadcasting network	شبکهپیشبینیخصوصی
private rate of return	نرخ بازده خصوصی
private rate of discount	نرخ تنزیل خصوصی
private international law	حقوق بین الملل خصوصی
private branch exchange	مبادله انشعاب خصوصی
private member's bill	طرح تهیه شده به وسیله یکی از نمایندگان مجلس
based on private motives	غرض امیز
private member's bills	طرح تهیه شده به وسیله یکی از نمایندگان مجلس
private automatic branch exchange	رد و بدل کننده شعبهای اتومات خصوصی مبادله انشعاب خودکار خصوصی
private brench exchange switchboard	مرکز سوئیچینگ فرعی
marginal net private product	محصول خصوصی نهائی خالص
acts based on private motives	غرض ورزی
private automatic branch exchange	یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
private joint stock company	شرکت سهامی خاص