Dictiornary-Farsi | probability function | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
probability function	تابع احتمال


Search result with all words

probability density function	تابع چگالی احتمال
Other Matches

probability	احتمالات
In all probability. Very likely.	به احتمال خیلی قوی ( قریب به یقین )
the probability is	احتمال دارد
the probability is	احتمال میرود
probability	احتمال
in all probability	احتمال کلی میرود
area of probability	محوطه احتمالات
mathematical probability	احتمال ریاضی
probability density	چگالی احتمال [ریاضی]
compound probability	احتمال مرکب
kill probability	احتمال واردکردن تلفات
kill probability	احتمال کشندگی
transition probability	احتمال انتقال
transition probability	احتمال جهش
conditional probability	احتمال مشروط
area of probability	حدوداحتمالات
dud probability	درصد احتمال عمل نکردن گلوله یا اصابت نکردن ان
experimental probability	احتمال تجربی
experimental probability	احتمال ازمایشی
probability of detection	احتمال کشف
probability factor	ضریب احتمال
probability sample	نمونه احتمالاتی
probability ratio	بهر احتمال
probability of kill	احتمال انهدام
probability of kill	احتمال از بین رفتن
probability factor	ضریب احتمال وقوع ضریب احتمالات
probability of ionization	احتمال یونش
probability analysis	احتمال کاوی
probability analysis	تحلیل احتمالات
probability cost	بهای احتمالی
probability distribution	توزیع احتمال
probability learning	یادگیری احتمالاتی
probability table	جدول احتمالات
probability theory	نظریه احتمالات
probability of detection	احتمال اکتشاف
probability of collision	احتمال برخورد
probability curve	منحنی احتمال
probability matching	جورکردن احتمالاتی
probability matching	همتاسازی احتمالاتی
probability theory	نظریه احتمال
probability limits	حدود احتمالی
radial probability distribution	توزیع احتمال شعاعی
normal probability curve	منحنی بهنجار احتمال
angular probability distribution	توزیع زاویهای احتمال
characteristic actuation probability	احتمال مسلح شدن مین توسط مین جمع کن
radial probability density	چگالی شعاعی احتمالی
single shot hit probability	احتمال اصابت یک گلوله به هدف
zero of a function	ریشه تابع [ریاضی]
zero of a function	صفر یک تابع [ریاضی]
NOR function =	تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که ورودی درست باشند
NOT function	مدار الکترونیکی یا قطعه که تابع NOT را انجام میدهد
NOT function	معادل تابع NAND
NOT function	تابع معکوس منط قی که وقتی ورودی نادرست باشد خروجی درست خواهد بود
NOR function =	مدار الکترونیکی یا قطعهای که تابع NOR را انجام میدهد
neither nor function	تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگر ورودی درست باشد
OR function	تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
to function as something	به کار رفتن به عنوان چیزی
even function	تابع زوج
function	تابع [ریاضی]
OR function	پیاده سازی الکترونیکی تابع OR
function	تابع
function	دستور برنامه که اجرا را به یک تابع از پیش تعیین شده می برد یا به یک مجموعه دسورات مرتب نامدار
function	کد دسوردهی به کامپیوتر که در آن تابع یا شاخهای از برنامه دنبال میشود
function	طرزکار تابع
function	کار کردن
function	خاصیت وجودی
function	مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند
function	سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
function	چاپ کدهایی که یک عمل را کنترل می کنند و نه صرفا نمایش یک حرف
function	انجام عمل به درستی
function	مشخصه مخصوصی در کامپیوتر یا پردازنده لغت
function	مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
function	فرمول ریاضی که یک نتیجه در آن بستگی به اعداد دیگری دارد
function	لیستی که رابط ه بین دو مجموعه دستورات یا داده را بیان میکند
function	کارایی
function	وفیفه عمل کردن
function	وفیفه داشتن
function	عمل کردن کارکردن
function	ایفاء
function	ماموریت عمل
function	مقام
function	پیشه
function	کارویژه
function	کار
function	وفیفه
function	ایین رسمی
function	فعالیت
function	دستورالعمل
function	نقش
function	عمل
function	کارکرد
secondary function	کارکرد ثانوی
generalized function	توزیع [ریاضی]
quadratic function	تابع درجه دوم
propositional function	امر حسی
propositional function	وفیفه حسی
proper function	مشخصه تابع
differentiable function	تابع مشتق پذیر [ریاضی]
saving function	صورت مقدار پس انداز درامدشخص
generalized function	تابع تعمیم یافته [ریاضی]
saving function	تابع پس انداز
revenue function	تابع درامد
recursive function	تابع بازگشتی
real function	تابع حقیقی
absolute value function	تابع قدر مطلق [ریاضی]
transcendental function	تابع غیرجبری [ریاضی]
production function	تابع تولید
arithmetical function	تابع حسابی [ریاضی]
inverse function	تابع معکوس [ریاضی]
argument [of a function]	متغیر مستقل [ریاضی]
frequency function	تابع تکرار [ریاضی]
smooth function	تابع همواری [ریاضی]
inverse function	تابع وارون [ریاضی]
continuity of a function	پیوستگی تابعی [ریاضی]
root of a function	ریشه تابع [ریاضی]
arithmetic function	تابع حسابی [ریاضی]
root of a function	صفر یک تابع [ریاضی]
holomorphic function	تابع هولومورفیک [ریاضی]
argument [of a function]	متغیر مستقل تابعی [ریاضی]
proper function	ویژه تابع
work function	انرژی خروج
well defined function	تابع خوش تعریف
well behaved function	تابع خوشرفتار
weight function	تابع وزنی
wave function	تابع موجی
utility function	تابع کاربردی
utility function	تابع مفید
trigonometric function	تابع مثلثاتی
trial function	تابع ازمایشی
work function	انرژی ازاد در ترمودینامیک
work function	تابع کار
continuous function	تابع پیوسته [ریاضی]
linear function	نگاشت خطی [ریاضی]
injective function	تزریق
function selectors	عاملانتخابکننده
function selector	انتخابگرکارآمد
function keys	کلیدهایانجام وفایف
function keys	کلیدهاتابع
domain of a function	دامنه یک تابع [ریاضی]
function button	دکمهردیاب
trigonometric function	تابع های مثلثاتی [ریاضی]
supply function	تابع عرضه
stress function	تابع تنش
step function	تابع پلکانی
step function	تابع پلهای
state function	تابع حالت
standard function	تابع استاندارد
function display	نمایشگرتابع
sine function	تابع سینوس [ریاضی]
sine function	تابع سینوسی
sheffer function	تابع شفر
switching function	تابع راه گزین
tact function	کارکرد نامیدن
cosine function	تابع کسینوس [ریاضی]
transformation function	تابع تبدیل
transfer function	تابع انتقال
total function	تابع کامل
threshold function	تابع استانهای
temperature function	تابع دما
tax function	تابع مالیات
sediment function	تابع بده مواد جامع
inner work function	انرژی خروج درونی
function key	کلید عملیاتی کلید تابعی
function key	یچی که برای کار خاص یا ترتیبی از دستورالعمل ها انتساب داده شده بود
function key	کلید وفیفهای
function invocation	احضار تابع
function generator	مولد تابع
function generator	تابع زا
function codes	کدهای کار
function code	رمز وفیفه نما
frequency function	تابع بسامد
external function	تابع برونی
exponential function	تابع نمایی
function subprogram	ریزبرنامهای که مقدارمنفردی را برمی گرداند
function table	جدول تابعی
function types	سنخهای کارکردی
increasing function	تابع صعودی
increasing function	تابع فزاینده
impluse function	تابع ضربهای
implicit function	معادله چیزی که حل ان مستلزم حل یک یا چند معادله دیگر باشد
impedance function	تابع امپدانس
hyperbolic function	تابع هذلولی
hamiltonian function	تابع هامیلتونی
hamiltonian function	تابع هامیلتون
function code	کد تابع
gibbs function	تابع گیبس
generating function	تابع زاینده
generating function	تابع مولد
function word	کلمه دستوری
exponential function	تابع نمائی
elementary function	تابع ابتدایی
coincidence function	پردازش دو یا چند سیگلنال ورودی و خروجی آنها تابع AND آنها باشند
characteristic function	مشخصه تابع
characteristic function	ویژه تابع
characteristic function	تابع مشخصه
built in function	تابع توکار
boolean function	تابع بولی
approximation function	تابع تقریب
approximating function	تابع تقریب
analytical function	تابع تحلیلی