Total search result: 203 (16 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
processing of the order |
انجام سفارش |
|
|
Search result with all words |
|
order processing time |
زمان انجام سفارش |
order processing time |
مدت انجام سفارش |
Other Matches |
|
marching order [travel order] |
دستور پیشروی [ارتش] |
direct processing |
پردازش مستقیم |
distrubuted processing |
پردازش توزیعی |
document processing |
پردازش مدرک |
document processing |
متن پردازی |
file processing |
پرونده پردازی |
file processing |
پردازش فایل |
transfer processing |
امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر |
foreground processing |
پردازش پیش صحنی |
foreground processing |
اجرای خودکار برنامههای کامپیوتر که برای به انحصاردر اوردن امکانات کامپیوترطراحی شده اند |
geometry processing |
فرآیندی که نیاز به محاسبه سه مختصات z,y,x دارد از یک شی سه بعدی تا روی صفحه نمایش داده شود |
text processing |
پردازش متن |
image processing |
تصویر پردازی |
image processing |
پردازش تصویر |
demand processing |
پردازش بر اساس نیاز |
cooperative processing |
سیستمی که در آن یک یا چند کامپیوتر در یک شبکه توزیع شده می توانند بخشی از برنامه یا کار یا مجموعهای از داده ها را اجرا کنند |
background processing |
پردازش زمینهای |
background processing |
فرآیندی که از تواناییهای -on line سیستم استفاده نمیکند |
background processing |
کار با حق تقدم پایین که وقتی اجرا میشود که دیگر کاری با حق تقدم از آن بیشتر موجود نباشد |
batch processing |
دسته پردازی |
batch processing |
پردازش دستهای |
batch processing |
سیستم پردازش داده ها که در آن اطلاعات در دسته هایی جمع آوری می شوند و سپس در یک ماشین اجرا می شوند |
batch processing |
سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست |
call processing |
فراخوان پردازی |
command processing |
پردازش دستورالعمل |
concurrent processing |
پردازش همزمان |
continuous processing |
پردازش پیوسته |
in line processing |
پردازش درون برنامهای پردازش درون خطی |
information processing |
تقویم اخبار |
information processing |
نتیجه گیری ازاخبار |
processing program |
برنامه پردازش |
processing program |
برنامه پردازشی |
processing element |
عنصر پردازشی |
priority processing |
پردازش اولیه |
nonoverlap processing |
روشی که به وسیله ان خواندن |
nonoverlap processing |
نوشتن و پردازش داخلی فقط در یک اسلوب سری صورت می گیرد |
priority processing |
اولویت پردازی |
post processing |
پس پردازش |
post processing |
پس پردازی |
picture processing |
پردازش تصویری |
parallel processing |
پردازش موازی |
overlap processing |
پردازش و خروجی توسط یک سیستم کامپیوتری |
processing unit |
واحد پردازش |
processing unit |
واحدپردازشگر |
processing unit |
واحد پردازنده |
information processing |
پردازش اطلاعات |
serial processing |
پردازش سری |
inquiry processing |
فرایند انتخاب یک رکورد از یک فایل و نمایش فوری محتویات ان |
interactive processing |
پردازش فعل و انفعالی پردازش محاورهای |
serial processing |
پردازش نوبتی |
sequential processing |
پردازش ترتیبی |
list processing |
لیست پردازی |
list processing |
پردازش لیست |
remote processing |
پردازش از راه دور |
random processing |
پردازش تصادفی |
random processing |
پردازش داده به ترتیب مورد نیاز و نه ترتیب ذخیره شده |
random processing |
با دست یابی تصادفی |
overlap processing |
اجرای همزمان فعالیتهای ورودی |
data processing |
مرتب کردن داده ها |
data processing |
پرورش اطلاعات |
data processing |
تهیه اطلاعات |
data processing |
پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها |
data processing |
تهیه و تولیداطلاعات |
data processing |
امایش اطلاعات |
data processing |
داده پردازی |
word processing |
پردازش کلمه |
simultaneous processing |
پردازش همزمان |
data processing |
پردازش داده ها |
processing symbol |
علامت پردازش |
data processing center |
مرکز پردازش داده |
data processing center |
مرکزداده پردازی |
data processing curriculum |
دوره تحصیلات پردازش داده |
data processing cycle |
چرخه پردازش داده |
data processing management |
مدیریت پردازش داده |
data processing manager |
مدیر پردازش داده |
integrated data processing |
پردازش داده مجتمع |
data processing center |
مرکز داده پردازی |
data file processing |
پردازش فایل داده |
information processing systems |
نظامهای خبرپردازی |
oil processing area |
منطقهپردازشنفت |
unit central processing |
واحد پردازش مرکزی |
computer processing cycle |
چرخه پردازش کامپیوتر |
transaction oriented processing |
پردازش تغییرگرا |
data processing system |
سیستم پردازش داده |
data processing technology |
تکنولوژی پردازش داده |
decentralized data processing |
پردازش داده و ذخیره سازی در چند مرحله ونه در یک محل مرکزی |
distributed data processing |
پردازش داده توزیع شده |
distributed data processing |
داده پردازی توزیعی |
distributed processing system |
سیستم پردازش توزیعی سیستم پردازش غیر متمرکز |
word processing program |
برنامه پردازش کلمه |
word processing society |
انجمن پردازش کلمه |
word processing supervisor |
نافر پردازش کلمه |
electronic data processing |
پردازش الکترونیکی داده |
string processing languages |
زبانهای پردازش رشته |
word processing operator |
متصدی پردازش کلمه |
dispersed data processing |
پردازش اطلاعات به صورت توزیعی |
decentralized data processing |
پردازش داده نامتمرکز |
information processing machine |
computer |
information processing center |
مرکز پردازش اطلاعات |
information processing carriculum |
دوره پردازش اطلاعات |
stacked job processing |
پردازش پشته یی |
digital signal processing |
پردازش دیجیتالی سیگنال |
word processing center |
مرکز پردازش کلمه |
direct access processing |
پردازش به روش دستیابی مستقیم |
word processing system |
سیستم پردازش کلمه |
scientific data processing |
داده پردازی علمی |
remote batch processing |
پردازش دستهای از راه دور دسته پردازی از راه دور |
businedd data processing |
داده پردازی تجاری |
list processing langauge |
زبانهای پردازش لیست |
real time processing |
پردازش بلادرنگ |
list processing langauge |
زبان لیست پردازی |
multiple job processing |
پردازش چند کاره |
administrative data processing |
پردازش دادههای اداری |
business data processing |
داده پردازی تجاری |
scientific data processing |
پردازش داده علمی |
natural language processing |
پردازش زبان طبیعی |
automatic data processing |
پردازش خودکار داده ها |
automatic data processing |
پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری |
centralized data processing |
پردازش تمرکز یافته داده پردازش داده متمرکز |
automated data processing |
پردازش داده به صورت خودکار |
mechanical data processing |
پردازش داده مکانیکی |
central processing unit |
واحدپردازنده مرکزی |
central processing unit |
واحد پردازش مرکزی |
data processing management association |
انجمن مدیریت پردازش داده |
automatic data processing system |
سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری |
electronic data processing system |
سیستم پردازش الکترونیکی داده |
canadian information processing society |
انجمن کانادایی پردازش اطلاعات |
order |
راسته |
order |
نظم |
in order |
درست |
order |
کد عمل |
order |
سفارش |
in order |
صحیح |
in order |
دایر |
order |
دستور |
order |
سفارش دادن تنظیم کردن |
order about |
پیوسته پی فرمان فرستادن |
order |
منظم کردن |
order off |
حکم خروج |
order |
رتبه |
to the order of |
در وجه |
to the order of |
به حواله کرد |
out of order |
درهم برهم |
to the order of |
بحواله کرد |
out of order |
نادرست |
out of order |
خراب |
order |
پردازندهای که عملیات ریاضی و منط قی را کدگشایی کند و انجام میدهد مط ابق کد برنامه |
out of order |
از کار افتاده |
order |
ن |
order |
دستور سفارش |
order |
نظم دادن |
order |
شیوه |
order |
نظام معماری |
re order |
سفارش دوم باره |
order |
سفارش دادن |
order |
خرید سفارش خرید |
order |
دستورالعمل دستور |
order |
سفارش دادن دستور دادن |
order |
حواله کرد حواله کردن دستور |
order |
حواله |
order |
حکم |
order |
مرتب کردن |
order |
سبک معماری |
order |
سفارش دادن کالا یا جنس |
order |
فرمان نظم |
order |
دستورالعمل |
order |
دستورعملیاتی |
in order that |
تا اینکه |
in order that he may go |
برای اینکه برود |
order |
دستور دادن |
order |
ترتیب |
in order that i may go |
برای اینکه بروم |
order |
ترتیب انجام کار |
order |
مرتبه |
order |
امر |
order |
دستور دادن سفارش |
second order |
مرتبه دوم |
in order to <idiom> |
اعتماد شخص را بدست آوردن |
in order that |
برای اینکه |
well-order |
خوش ترتیب [ریاضی] |
in order to ... |
تا [اینکه ] |
order [placed with somebody] |
دستور [ازطرف کسی] |
out of order <idiom> |
کارنکردن |
out of order <idiom> |
برخلاف قانون ،نامناسب |
order [placed with somebody] |
سفارش [ازطرف کسی] |
in order to ... |
برای [اینکه] |
to order <idiom> |
به ترتیب |
by order of |
حسب الامر |
first order |
مرتبه اول |
by order of |
فرمان |
In this order. In this way. |
باین ترتیب |
second order reaction |
واکنش مرتبه دوم |
structure [first order] |
ساختار [ریاضی] |
Giant Order |
شیوه غول ستونی [معماری] |
French Order |
سبک معماری فرانسوی |
provisional order |
دستور موقت اداری |
Doric Order |
سبک معماری دوریک |
Orinthian Order |
معماری کلاسیک [در یونان و رم] |
purchase order |
سفارش خرید |
German Order |
سبک معماری آلمانی [نوعی از سبک معماری کرنتی قرن هجدهم انگلستان] |