Dictiornary-Farsi | product usage rate | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
product usage rate	میزان مصرف محصول


Other Matches

usage rate	نرخ مصرف
usage	استعمال استفاده مورد استفاده بودن استعمال کردن
usage	عرف
by usage	یا معمول سابق
usage	بهره برداری
usage	کاربرد
by usage	برحسب عادت
usage	معمول
usage	استفاده
usage	رسم
usage	عرف استعمال
usage	عادت
usage	بکارگیری
usage	مورد مصرف
usage	نحوه استعمال
usage	مصرف
usage	مورد استفاده
ill usage	سوء استعمال
usage and custom	عرف و عادت
harsh usage	تندی
harsh usage	بدرفتاری
local usage	عرف و عادت محل
rough usage	دست مالی
product	حاصل حاصلضرب
product	حاصلضرب
product	محصول تولید شده برای فروش
product	محصول تولید شده یا ساخته شده
product	کالا
product	محصول حاصلضرب
product	نتیجه
product	فراورده
product	محصول
product	بسط دادن
product	ایجادکردن
product	تولید
product	حاصل
product	نتیجه کار محصول فراورده
by-product	فراورده جنبی
product	حاصل ضرب
product	محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
product	ول مواد لازم برای تولید یک محصول
product	مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند.
product	محصول اصلی از ماده خام
by-product	محصول فرعی
by-product	محصول ضمنی
product	تولیدکردن
inner product	ضرب داخلی [ریاضی]
inner product	ضرب داخلی
inner product	ضرب داخلی هرمیتی
inner product	ضرب نقطهای ضرب نردهای
inner product	ضرب اسکالر [ریاضی]
inner product	ضرب نقطه ای [ریاضی]
by product	فراورده فرعی
by product	محصول جنبی
by product	محصول فرعی
by product	نتیجه فرعی
by product material	فراورده فرعی
by product gas	گاز تقطیر شده
by product recovery	بازده محصولات فرعی
product code	کدمحصول
inner product space	فضای ضرب داخلی [ریاضی]
Cartesian product	ضرب دکارتی [ریاضی]
scalar product	ضرب داخلی [ریاضی]
by product oven	محصولات فرعی کوره کک سازی
dot product	ضرب داخلی [ریاضی]
projection product	ضرب داخلی [ریاضی]
dot product	ضرب نقطه ای [ریاضی]
projection product	ضرب اسکالر [ریاضی]
acceptable product	فراورده جانشین قابل قبول
volatility product	محصول فرار
waste product	محصولات زائد
scalar product	ضرب نقطه ای [ریاضی]
average product	تولید متوسط
scalar product	حاصلضرب عددی
average product	محصول متوسط
projection product	ضرب نقطه ای [ریاضی]
dot product	ضرب اسکالر [ریاضی]
scalar product	ضرب اسکالر [ریاضی]
waste product	ضایعات
cross product	ضرب خارجی [ریاضی]
net product	محصول خالص
intermediate product	محصول نیم ساخته
product mix	ترکیب محصول
product of sums	حاصلضرب مجموعه ها
product planning	برنامه ریزی محصولات
product scale	مقیاس فراورده
program product	محصول برنامه
program product	فراورده برنامه
home product	محصولات ملی
home product	محصولات داخلی
hermitian inner product	ضرب داخلی هرمیتی
end product	مجموعه قطعات
fission product	محصول انشقاق
product of inertia	ممان سانتریفوژ
finished product	محصولات اماده برای توزیع ومصرف
finished product	کالای اماده فروش
intermediate product	محصول واسطه
intermediate product	فراورده واسطه
marginal value product	ارزش تولید نهائی
overhead product	محصول سبک
national product	تولید ملی
marginal product	محصول نهائی
margin product	اضافه محصول
major product	تولیدات عمده
logical product	رکورد منطقی
logic product	حاصلضرب منطقی
product capabilities	خواص محصول
laminated product	تولید ماده متراکم متورق
product differentiation	تفاوت محصول
product differentiation	اختلاف محصول
product group	کالاهی مشابه
product launch	جا انداختن محصول در بازار
product liability	مسئوولیت در قبال کالا
finished product	محصول نهائی
dot product	ضرب نقطهای
scalar product	ضرب نردهای
vector product	حاصلضرب برداری
software product	محصول نرم افزاری
vector product	ضرب خارجی [ریاضی]
end product	فراورده نهایی
vector product	ضرب برداری [ریاضی]
end product	قطعات حاصله دستگاه نهایی
volatility product	فراورده فرار
cross product	ضرب برداری [ریاضی]
total product	محصول کل
total product	تولید کل
product liability	مسئولیت محصول
scalar product	حاصلضرب اسکالر
product diversification	تنوع محصول
diversity of product	تنوع محصول
disintegration product	محصول تجزیه و تفکیک شده
end product	محصول نهایی
marginal product function	تابع محصول نهائی
marginal net product	محصول نهائی خالص
hermitian scalar product	ضرب داخلی هرمیتی
marginal product curve	منحنی محصول نهائی
net national product	محصول خالص ملی
marginal physical product	محصول فیزیکی نهائی
mass market product	محصول پر فروش
marginal revenue product	درامد محصول نهائی
by product coking practice	محصولات فرعی کوره کک سازی
value of marginal product of labor	ارزش تولید نهائی کار
gross domestic product	تولید ناخالص داخلی
gross product per capita	تولید ناخالص سرانه
high grade product	محصول درجه یک
diminishing marginal product	نزولی بودن محصول نهائی
gross primary product	تولید ناخالص نخستین
product moment correlation	همبستگی گشتاوری
solubility product constant	ثابت حاصلضرب انحلال
solubility product constant	ثابت حاصلضرب انحلال پذیری
standard product cost	ارزش تولید استاندارد
ion product constant	ثابت حاصلضرب یونی
iso product curve	منحنی برابری محصول منحنی محصول یکسان
joint product offer	فروش یک کالا همراه با کالای دیگر
product life expectancy	عمر مورد انتظار محصول
value of marginal product of capital	ارزش تولید نهائی سرمایه
diminishing marginal product	منحنی نزولی محصول نهایی
average revenue product	درامد متوسط محصول
directed area product	ضرب خارجی [ریاضی]
gross national product	محصول ناخالص ملی
gross national product	تولیدناویژه قیمت تولید یک کالا دربازار خاص فرف یک سال مالی
net domestic product	محصول خالص داخلی
gross national product	تولید ناخالص ملی
directed area product	ضرب برداری [ریاضی]
to launch a product with much fanfare	کالایی را با هیاهو به صحنه نمایش آوردن
product [the result of multiplying]	حاصلضرب [ریاضی]
universal product code	کد جامع محصول
real gross national product	تولید ناخالص ملی واقعی
marginal net private product	محصول خصوصی نهائی خالص
potential gross national product	تولید ناخالص ملی بالقوه
marginal physical product of capital	محصول فیزیکی نهائی سرمایه
marginal physical product of labor	محصول فیزیکی نهائی کار
nominal gross national product	محصول ناخالص ملی اسمی
acceptable alter nate product	فراورده مشابه قابل قبول
by product cock oven plant	محصولات فرعی کک سازی
rate	تعداد خطاهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
rate	سنجیدن
rate	تندی سرعت عوارض
rate	پایه
rate	بها
rate	قرار
rate	اندازه نسبت
rate	اهنگ
second rate	وسط
second rate	درجه دو
rate	ارزیابی میزان خوبی چیزی یا بزرگی چیزی
first rate	عالی
rate	حجم داده یاا کارهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
first rate	نخستین درجه
rate	بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد
rate of changes	نرخ تغییرات
second rate	جنس پست
rate	ارزیابی کردن
rate	مشمول مالیات کردن ارزیابی کردن
rate	شمردن
rate	بر اوردکردن
rate	نرخ بستن بر بها گذاشتن بر
rate	سرعت ارزیابی کردن
rate	میزان
rate	منوال