Dictiornary-Farsi | production planning and control | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)

English	Persian
production planning and control	برنامه ریزی و کنترل تولید


Other Matches

production planning	برنامه ریزی تولید
production resource planning	برنامه ریزی منابع تولید
production control	کنترل تولید
production control room	اتاقکنترلمحصولات
overall planning	برنامه ریزی کلی
planning	سازماندهی نحوه انجام کاری
planning	طرحریزی طرح نقشه
planning	زمینه سازی
planning	طراحی
planning <adj.>	برنامه ریزی
planning	طرح ریزی
planning	نقشه کشی
planning comission	هیات برنامه ریزی کمیسیون برنامه ریزی
planning cycle	دوره برنامه ریزی
planning directive	دستورالعمل طرح ریزی راهنمای طرح ریزی
planning factor	معیارهای طرح ریزی عوامل طرح ریزی
family planning	تنظیم خانواده
family planning	برنامه ریزی خانواده
planning permission	اجازه عمران و ابادی اراضی
population planning	برنامه ریزی جمعیت
spatial planning	امایش سرزمین
town planning	شهرسازی
planning guidance	راهنمای طرح ریزی راهنمای طرح ریزی فرمانده
planning horizon	افق برنامه ریزی
sectoral planning	برنامه ریزی بخشی
centralized planning	برنامه ریزی متمرکز
social planning	برنامه ریزی اجتماعی
central planning	برنامه ریزی مرکزی
comprehensive planning	برنامه ریزی جامع
centeralized planning	برنامه ریزی متمرکز
system planning	طرح ریزی سیستم
state planning	برنامه ریزی دولتی
career planning	طرح ریزی تهیه تخصصهای نظامی
consolidated planning	برنامه ریزی تلفیقی
regional planning	برنامه ریزی منطقهای
project planning	نقشه کشی ساختمان
planning horizon	مدت برنامه ریزی
adhoc planning	برنامه ریزی روزمره
planning model	الگوی برنامه ریزی
planning organization	سازمان برنامه
planning principles	اصول برنامه ریزی
planning staff	ستاد طرح ریزی کننده
planning system	نظام برنامه ریزی
rural planning	برنامه ریزی روستائی
product planning	برنامه ریزی محصولات
career planning	طرح ریزی مشاغل
generalized planning	برنامه ریزی تعمیم یافته
fire planning	طرح ریزی کردن اتش
financial planning	برنامه ریزی مالی
manpower planning	برنامه ریزی نیروی انسانی
corporate planning	برنامه ریزی شرکت
agricultural planning	برنامه ریزی کشاورزی
imperative planning	برنامه ریزی اجباری
decentralized planning	برنامه ریزی غیر متمرکز
optimal planning	برنامه ریزی مطلوب
optimal planning	برنامه ریزی بهینه
educational planning	برنامه ریزی اموزشی
economic planning	برنامه ریزی اقتصادی
fire planning	طرح ریزی اتش
national planning	برنامه ریزی ملی
directive planning	برنامه ریزی هدایت شده
development planning	برنامه ریزی توسعه
financial planning system	سیستم برنامه ریزی مالی
medium term planning	برنامه ریزی میان مدت
materials requirements planning	برنامه ریزی مواد مورد نیاز
material requirements planning	برنامه ریزی نیازمندیهای کالا
multi level planning	برنامه ریزی چند سطحی
military planning process	مراحل طرح ریزی نظامی
short run planning	برنامه ریزی کوتاه مدت
planning programming budgetting	نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای
planning programming budgetting	system
basic planning guide	راهنمای اولیه طرح ریزی
inter sectoral planning	برنامه ریزی بین بخشی
long run planning	برنامه ریزی بلند مدت
central planning team	تیم طرح ریزی مرکزی
family planning programs	برنامههای تنظیم خانواده
production	فرآورده کارگاه
production	ارائه ساخت
over production	محصول زیادی
production	فراوری
production	تولید محصول
production	اقامه
production	ارائه
production	ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
production	حاصل دادن
production	تولید کردن
production	ایجاد
production	فراورده محصول
production	استخراج
production	عمل اوری ساخت
production	تولید
production	کنترل ساخت یک محصول
over production	عمل اوزدن کالایی بیش ازاندازهای که بدان نیازمندی هست
production	ساخت مواد برای فروش
production	تولید دستهای
production	تولید حجم بزرگ محصولات
production	سرعت ساخت محصول
production	الگوریتم فشرده سازی با کیفیت بالای ویدیویی با استفاده ترتیب ویدیویی تمام حرکتی DIV
production	محصول عمل
production efficiency	کارائی تولید
production function	تابع تولید
production gap	شکاف تولید
production time	زمان تولید
production time	زمان ساخت
energy production	تولید نیرو
production frontier	مرز تولید
production facility	سهولت تولید
production coefficient	ضریب تولید
production engineer	مهندس تولید
energy production	تولید انرژی
production cost	هزینه تولید
production efficiency	کارائی در تولید
production cost	ارزش ساخت
forces of production	نیروهای تولید
relations of production	رابطه تولید
food production	تولید غذا
census of production	امار تخمینی تولیدات در یک کشور در مدت معین
factor of production	عامل تولید
census of production	امار سرشماری
census of production	امارگیری در خصوص تولید
factory production	تولید کارخانهای
flow of production	جریان تولید
series production	سری سازی
flow of production	گردش تولید
scale of production	مقیاس تولید
surplus production	تولید اضافی
production part	بخش تولید
production technique	روش فنی تولید
roundabout production	تولید با کارائی بیشتر
bulk production	تقسیم سوخت درفروف کوچک
bulk production	تخلیه سوخت از تانکر به مخزن
mode of production	وجه تولید
mass production	تولید ماشینی
mass production	تولید بمقدارزیاد
mass production	بس فراوری
cost of production	هزینه تولید
ingot production	تولید شمش
power of production	نیروی تولید
production index	شاخص تولید
production management	مدیریت تولید
mass production	تولید انبوه
pilot production	تولید نمونه
mode of production	طرز تولید
mode of production	شیوه تولید
mechanical production	تولید ماشینی
means of production	وسایل تولید
means of production	ابزار تولید
pair production	تغییر شکل انرژی سینتیک فوتون یا هر ذره پر انرژی به جرم
period of production	دوره تولید
production method	روش تولید
production missile	موشک یکپارچه یا کامل که ازکارخانه به همان صورت تحویل میشود
production rule	قاعده
production rule	تولید
production run	اجرای یک برنامه اصلاح شده که بطور معمول اهدافش راباتمام می رساند
production technique	فن تولید
full production	تولید در حداکثرفرفیت
full production	تولید کامل
production account	حساب تولید
production base	مبنای تولید یا تولیدات ملی
production routine	روال تولید
production programme	برنامه تولید
production program	برنامه تولید
production of oil	استخراج نفت
production overheads	هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
production period	دوره تولید
elasticity of production	کشش تولید
production process	فرایند تولید
production process	جریان تولید
production process	روند ساخت
production capacity	فرفیت تولید
surplus production	مازاد تولید
mass-production	تولید انبوه
batch production	تولیدانبوه
production adviser	مشاوره محصولات
production desk	میزمحصولات
volume of production	حجم تولید
batch production	تولید زیاد یک نوع کالا
track production	فهور هدف
production of sound	تولیدات صدا
track production	شروع تعقیب هدف
production platform	سکویتولیدات
agents of production	عوامل تولید
factors of production	عوامل تولید
production factors	عوامل تولید
aliterary production	فراورده یا محصول ادبی تالیف
production lines	خط تولید
production line	خط تولید
branches of production	رشتههای تولید
branches of production	شاخههای تولید
surplus production	فزونی تولید
an artistic production	عمل یا کار صنعتی
aliterary production	تصنیف
electricity production	تولیدالکتریسیته
production cycle	زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
net primary production	تولید خالص نخستین
multi stage production	تولید چند مرحلهای
non specific factors of production	عوامل غیر اختصاصی تولید
To step up ( increase ) production.	سطح تولید رابالابردن
mass production of goods	تولید انبوه کالا
mass production of goods	تولید توده وار کالا