English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (9 milliseconds)
English Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Search result with all words
background program برنامه زمینهای
background program برنامهای که به هنگام عدم نیازمندیهای برنامههای باتقدم بالا به امکانات سیستم کامپیوتری چند برنامهای قابل اجرا میباشد
background program برنامه پس زمینهای
Other Matches
background چاپ گرفتن از کامپیوتر وقتی مشغول به کار دیگری است
background برنامه کامپیوتری با حق تقدم پایین
background امکانی که به کاربر داده میشود تا داده جدید را در حسن محاسبه مجدد عبارت وارد کند
background فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود
background فرآیندی که در هر زمانی و بدون توجه به کاربر اجرا میشود
background دورنمای عقب
background معلومات قبلی
background دورنما
background فعالیت ارتباط دادهای
background که به عنوان کاری با تقدم پایین برخود میشود
background اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
background پس زمینه
background تجربه
background اصلی است
background سیستمی در کامپیوتر که کارهای با حق تقدم پایین در فاصل زمانهای معین که کارهای بزرگ انجام نمیشوند قابل انجامند
background نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
background رنگ صفحه تصویرکامپیوتر.
background تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
We know very little about his background. ازسوابق او اطلاع کمی در دست است
background کار با حق تقدم پایین
background زمینه
background نهانگاه
background سابقه
background noise پارازیت
plaster background دورنمای گچ کاری
display background زمینه نمایش
family background پیشینه خانوادگی
background noise همهمه
background radiation تشعشعات هستهای محیطی تشعشعات محیطی
background level تراز زمینه
background job program background
background current جریان زمینه
background count عکس العمل تشعشع
background communication ارتباط پس زمینه
background reflection بازتاب زمینهای
plaster background مایه گچ کاری سفیدکاری ساختمان
background recalculation محاسبه مجدد پس زمینه
background noise در پیمایش نوری این مسئله نوعی تداخل الکتریکی است که توسط لکههای جوهر و یاذرههای مرکب چاپ بر روی زمینه تصویر فاهر میشود
background noise صدای پس زمینه
background noise اختلال پس زمینه
background printing چاپ پس زمینه
background process فرایندهای پس زمینه
background processing پردازش زمینهای
background noise اصوات مزاحم
background processing فرآیندی که از تواناییهای -on line سیستم استفاده نمیکند
background processing کار با حق تقدم پایین که وقتی اجرا میشود که دیگر کاری با حق تقدم از آن بیشتر موجود نباشد
background level الودگی متن الودگی زمینه
background sound موزیک متن
background music موزیک متن
background sound موسیقی متن
background sound موسیقی پس زمینه
background music موسیقی متن
background music موسیقی پس زمینه
background radiation تابش زمینه
continuous background radiation تابش زمینهای پیوسته
This painting has a green background. زمینه این تابلو سبز است
signal background plate صفحهپشتعلامت
cosmic microwave radiation background زمینه تشعشعی میکرو موجی کیهانی
I have to go back a little bit. [This requires a little background {explanation} ] . این نیاز به کمی پیش زمینه [توضیح بیشتر] دارد.
program دستور
program برنامه ریزی کردن
program برنامه دستور
program برنامه
program برنامه نوشتن
program برنامه دارکردن
program نقشه
program برنامه تهیه کردن
program دستور کار
program روش کار پروگرام
program مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
program id شناسنامه برنامه
program نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
program مجموعه دستورات کامل که کامپیوتر را برای کار مشخصی هدایت میکند
program برنامه دادن برنامه ریختن
program specification خصیصه برنامه
program music موزیکی که نماینده یک رشته رویدادهاو منظره ها باشد
program module واحد برنامه
program manager بخش اصلی ویندوز که کابر می بیند
program segment قطعه برنامه
program manager مدیر برنامه ها
program maintenance نگهداری برنامه
program maintenance نگهداشت برنامه
program loans قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
program listing سیاهه برنامه
program library کتابخانه برنامه
program listing لیست برنامه
program of instruction برنامه اموزش
program of targets برنامه هدفها
program product فراورده برنامه
program section بخش تهیه برنامه ها
program product محصول برنامه
program relocation جابجایی برنامه
program priority اولویت برنامه
program package بسته برنامه
program overlay جایگذاشت برنامه
program run رانش برنامه
program schema الگوی برنامه
program section بخش برنامه ها
program of targets برنامه اماجها
program of instruction برنامه تدریس
program library کتابخانه برنامه ها
program language زبان برنامه
program execution اجرای برنامه
program documentation مستند سازی برنامه
program debugging اشکال زدایی برنامه
program counter شمارشگربرنامه
program chaining اتصال برنامه
program checkout وارسی برنامه
program counter شمارنده برنامه
program cost مخارج اجرای یک برنامه مخارج پیش بینی شده
program cost هزینه برنامه
program correctness تصحیح برنامه
program control کنترل برنامه
program file فایل برنامه
program flow گردش برنامه
program language زبان برنامه نویسی
program interrupt قطع برنامه
program interrupt وقفه برنامه
program proving اثبات برنامه
program generator برنامه ساز
program generator تولیدکننده برنامه
program generator مولد برنامه
program generator برنامه زا
program flowchart نمودارگردشی برنامه
program flowchart نمودارگردش کار برنامه
program flowchart روند نمای برنامه
program flow روند برنامه
program coding کدگذاری برنامه
program specification مشخصه برنامه
troop program برنامه تشکیل یکانها
transient program برنامه گذرا
training program برنامه اموزش
test program برنامه ازماینده
target program برنامه هدف
target program برنامه مقصود
systems program برنامه سیستم
system program برنامه سیستم
support program برنامه پشتیبانی
supervisory program برنامه نافر
program line فرش های همگون [اصطلاحا به فرش های اطلاق می شود که از نظر نقشه مشابه بوده ولی اندازه آنها با یکدیگر متفاوت باشد.]
stored program برنامه ذخیره شده
troop program برنامه تامین عدههای نظامی
tutorial program برنامه خوداموز
auxiliary program برنامه کمک [رایانه شناسی ]
program selector انتخابگربرنامه
wordprocessing program برنامه واژه پردازی
weight program تمرین وزنه برداری
vhsic program Circuit Integration HighSpeed Very program برنامه مدار مجتمع بسیارسریع
user program برنامه استفاده کننده
user program برنامه کاربر
utility program برنامه کاربردی
utility program برنامه مفید
utility program برنامه سودمند
utilitu program برنامه کمکی
stored program برنامه انباشته
stored program بابرنامه انباشته
relocatable program برنامه جابجاپذیر
reentrant program برنامه بازگذشتی
reentrable program برنامه قابل بازگذشت
proprietary program برنامه اختصاصی
program verification عمل اثبات صحت کار یک برنامه داده شده
program text متن برنامه
program testing تست برنامه
program testing ازمایش برنامه
program switch گزینه برنامه
program structure ساخت برنامه
program storage انباره برنامه
program stop توقف برنامه
program step گام برنامه
report program برنامه گزارش
star program بدون خطا اجرا شود
star program برنامه کامل
spreadsheet program برنامه صفحه گسترده
source program برنامه مبداء
source program برنامه منبع
service program برنامه خدماتی
security program برنامه حفافتی
scatter program نمودار پراکنده
reusable program برنامه قابل استفاده مجدد
resident program برنامه مقیم
program stack پشته برنامه
program cards کارتهای برنامه
instructional program برنامه اموزشی
executive program برنامه اجرایی
even driven program برنامه رویدادی
drawing program نرم افزار طراحی و رسم روی صفحه توسط کاربر
draw program برنامه ترسیم
dictionary program برنامه فرهنگ لغات
diagnostic program برنامه عیب شناسی
diagnostic program برنامه تشخیصی
deflationary program برنامه ضد تورمی
debugging a program اشکال زدایی یک برنامه
control program برنامه کنترل
executive program برنامه مجری
exercise program برنامه عملیات مانور برنامه تمرین
information program اگاه سازی برنامه اطلاعات
information program برنامه اگاه سازی
inference program برنامه استنباط
hardwired program برنامه کامپیوتری درون سخت افزار که قابل تغییر نیست
graphics program برنامه گرافیکی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com