English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
program counter شمارنده برنامه
program counter شمارشگربرنامه
Other Matches
electronic counter counter measures اقدامات ضد ضد الکترونیکی
counter مقابله کردن تلافی کردن
counter جواب دادن معامله بمثل کردن با
counter شمارشگر
counter ضربت زدن ضد
counter مقابل دستگاه شمارنده
counter عقربه شمارش
counter بالعکس
counter معکوس
counter 1-وسیلهای که می شمرد 2-ثبات یا متغیری که محتوای آن با اعمالی که رخ میدهد افزایش یاکاهش مییابد
counter درروبرو
counter درجهت مخالف
counter ضربت متقابل
counter شمارنده
counter بساط
counter پیشخوان باجه
counter پیشخان
counter پیشخوان
counter برگرداندن جهت مخالف به طبیعی
counter ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد
counter دو مسیر سیگنال که در دو جهت مخالف ارسال میشوداطراف شبکه حلقهای
counter کنتور
counter ضربت متقابله معامله به مثل
counter چرخش از جلو بعقب وبعکس یا ساختن سه دایره مماس
counter حمله
counter متقابل
counter ضد
counter گیشه
counter باجه
counter شمارگر
counter باجه تلاقی کردن
under the counter <idiom> مخفیانه فروخته شدن
counter مقابله کردن
counter- پیشوندی به معنای مخالف یاضد
over-the-counter <adj.> خارج از بورس [فروخته شده ]
under the counter قاچاقی
under the counter داروی بدون نسخه وغیر مجاز
outside counter روریهمعکوس
over the counter خارج از بورس فروخته شده
up/down counter شمارنده الکترونیکی که با هر پاس ورودی یک شمارنده کم یا زیاد میکند
counter offensive پدافند متقابل
counter preparation ضد تهیه
counter offensive حمله متقابل
counter preparation تیر ضد تهیه
counter offer پیشنهاد متقابل
counter purchase خرید متقابل
counter mortar اتش ضد خمپاره انداز
counter mortar ضد خمپاره
counter offer عرضه متقابل
counter jumper فروشنده دکان
counter jumper شاگرد دکان
counter march تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
counter mechanism مکانیسم شمارشگر
counter mechanism طرزکارشمارشگر
counter memorial جواب یادداشت
counter ion یون مخالف
counter memorial یادداشت متقابل اخطار متقابل
counter military ضد عملیات نظامی
counter military مقابله باعملیات نظامی
counter jump پرش با نیم چرخش وبازگشت روی لبه همان اسکیت
counter intelligence ضداطلاعات
counter credit اعتبار متقابل
counter clockwise حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
counter claim دعوی متقابل
counter circuit کنتور رادار
counter check چکی که فقط کشنده چک میتواند ان را از بانک بگیرد
counter charge تهمت متقابله
counter ceiling خوانچه پوش
counter ceiling کمرپوش
counter ceiling سقفواره
counter berm سکوی پایه خارجی خاکریز
counter battery عملیات ضد اتشبار
counter current جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
counter current جریان متقابل
counter disengagement حرکت شمشیر به دور شمشیرحریف برای مواجهه درمسیر قبلی
counter insurgency ضد شورش
counter charge دعوی متقابل در امر جزایی
counter guerilla ضد گریلایی
counter guerilla ضد چریکی
counter gambit گامبی متقابل
counter force نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
counter flood اب گیری ضد انحراف ناو متعادل کردن ناو با پر کردن مخازن ان
counter fire اتش ضد اتشباربر علیه دشمن
counter fire اتش متقابل
counter fert دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
counter e.m.f. cell پیلهای برق وارانی
counter battery ضد اتشبار
photon counter شمارگر فوتونی
instruction counter شمارنده دستورالعمل شمارشگر دستورالعمل
impluse counter شمارشگر ضربه جریان کنتور ایمپولز
to nails to counter رسوا کردن
frequency counter شمارنده فرکانس
turns counter دور شمار
counter-measure اقدام متقابل
counter-measure چارهجویی
counter-measure اقدام جبران کننده
detotalizing counter شمارندهای که کل مقدارباقیمانده ماده مورد سنجش را نشان میدهد
counter-measure پادکار
speed counter کنتورسرعت
line counter شمارنده سطر
pulse counter پالس شمار
pulse counter ضربه شمار
repeat counter شمارنده تکرار
modulo n counter شمارنده به پیمانه
ring counter شمارنده حلقهای
sequence counter ترتیب شمار
speed counter شمارشگر عده دور
magnetic counter کنتور مغناطیسی
loop counter شمارنده حلقه
location counter مکان شمار
counter-measure پیشگیری
counter-measures اقدام متقابل
counter-measures چارهجویی
counter sign اسم عبور
counter sign نشانی
counter sabotage ضد خرابکاری
counter rotate چرخش بالاتنه در پیچ
counter riposte حمله شمشیرباز پس از دفع حمله متقابل حریف
counter reconnaisance ضد شناسایی
counter recoil دستگاه عاید
counter recoil عمل عاید عمل عودت لوله
counter recoil برگشتن لوله پس از عقب نشینی
counter purchase داد وستد متقابل
counter sign اسم شب
counter subversion ضد خرابکاری
counter weight وزنه مقابل
step counter گام شمار
counter weight پاسنگ
counter weight وزنه تعادل
counter transference انتقال متقابل
counter trade داد و ستدمتقابل
counter trade تجارت متقابل
counter surveillance عملیات ضدمراقبت و تجسس دشمن
counter surveillance ضد مراقبت
counter subversion ضد براندازی
counter purchase تهاتر
control counter شماره کنترلی
counter-fort [شمع پشتیبان دیوار]
counter-change نقش شطرنجی
counter-brace تیر تقویت عرضی
counter-arch [قوسی مخالف قوس دیگر]
B line counter ثبات آدرس که به آدرس مرجع اضافه شده تا محل مورد نظر را مشخص کند
counter-apse [محرابی مخالف محراب دیگر]
counter-attack پاتک
counter shed پودکشی [عمل رد کردن پود بین تارها که در آن با ضربی کردن تارها، فضای خالی ایجاد می شود.]
counter-attack حمله متقابله
binary counter شمارنده دودویی
counter attack پاتک
counter-revolutionary ضدرژیم
counter-lath تخته سقف
counter-attacks حمله متقابله
address counter نشانی شمار
counter-espionage عملیات ضدجاسوسی
counter-espionage ضد جاسوسی
counter espionage عملیات ضدجاسوسی
counter espionage ضد جاسوسی
over-the-counter market بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
counter-attacks پاتک
counter-vault قوس کفبند
counter-scrap دیوار
counter-poise پل متحرک باسکولی
counter-mure موج شکن
counter-lath توفال
ticket counter جایگاهبلیط
tape counter شمارشگرنوار
row counter رجشمار
counter-measures پیشگیری
counter-measures پادکار
Geiger counter شمارگر گایگر- مولر
counter-measures اقدام جبران کننده
counter propaganda تبلیغ متقابل
counter propaganda پاداوازه گری
counter revolution ضد انقلاب
counter revolution عملیاتی و تدابیری که بعد از وقوع انقلاب برای خنثی کردن ان انجام و اتخاذ میشود
counter agent عامل خنثی کننده
counter air ضد هواپیمایی
counter air عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
counter approach استحکامات متقابله
counter attraction کشش متقابل
counter attraction جاذبه متقابله
counter-productive زیانبخش
counter-productive گزندآور
counter attack حمله متقابله
information counter جایگاهاطلاعات
Geiger counter شمارشگر مولر
counter-revolutions جنبش برای سرکوبی انقلاب
counter-revolutions ضد انقلاب
counter parry دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
counter-revolution جنبش برای سرکوبی انقلاب
counter-productive آسیبآور
counter-productive پادفرآور
counter balance وزنه تعادلی
counter-revolution ضد انقلاب
geiger muller counter شمارگر گایگر- مولر
current location counter شمارنده مکان فعلی
electronic counter measure جنگهای الکترونیکی
nial a line to the counter کذب موضوعی را ثابت کردن
falkbeer counter gambit گامبی متقابل فالکبیر درگامبی شاه شطرنج
greco counter gambit گامبی لاتویایی شطرنج
greco counter gambit گامبی متقابل گرکو
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com