English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
program flow گردش برنامه
program flow روند برنامه
Other Matches
to go with the flow <idiom> در مسیر نظام عمومی رفتن [اصطلاح مجازی]
flow لبریز شدن سلیس بودن طغیان کردن سیلان یافتن
to flow over سر رفتن
flow بده
flow سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow روند
flow گردش
flow ناشی شدن فلو
flow سیلان
flow جریان جاری کردن
flow حرکت متناوب
flow حرکت به نرمی
to flow over طغیان کردن
flow حرکت داده در یک سیستم
flow درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flow روانی سلاست
flow بده شریدن
flow سلیس بودن
flow مدیریت جریان داده
over flow سر ریز
over flow طغیان ریزش
over flow لبریزی
over flow لبریز شدن
flow جاری شدن
out flow برون ریز
to flow over لبریزشدن
flow جاری بودن روان شدن
flow سلاست
flow مد
flow روانی
flow جریان
flow diagram فلوچارت
flow diagram کنترل آن و مسیرهای آن به صورت گرافیکی
flow diagram شرح فرآیند
flow diagram صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
flow diagram ترتیبی که رویدادها در فلوچارت رخ میدهد
flow cycle سیکل جریان کار
flow diagram نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
flow diagram دیاگرامی که محل وقوع تصمیمات منط ق در یک ساختار را نشان میدهد و تاثیر آنها روی اجرای برنامه
flow diagram نمودار گردشی
flow diagram نمودار جریان
flow diagram دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده
flow diagram نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
flow diagram نمودارجریان
flow net شبکه جریان
flow method روش جریان
flow meter فلومتر
flow meter جریان سنج
flow lines خطوط جریان
flow line خط جریان
flow limit حد جریان
flow gage جریان سنج
flow frequency بسامد بدهها
flow formula رابطه جریان
flow direction جهت گردش
flow limit حد بده
flow cycle مدار ترتیب کار
critical flow جریان بحرانی
electron flow جریان الکترونی
current flow شار جریان
current flow سیلان جریان فلوی جریان
data flow گردش داده ها
data flow روند داده ها
swinging of flow نوسانات عرضی جریان
supercritical flow جریان سیلابی
diagonal flow جریان مورب
subsonic flow جریان مادون صوت
subcritical flow جریان رودخانهای
streamline flow جریان خطی
electron flow فلوی الکترون
electron flow سیلان الکترون ها
energy flow جریان انرژی
flow control کنترل جریان
flow chip براده پیوسته
cross flow دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
steady flow جریان دائم
steady flow جریان لایه وار
stramline flow جریان موازی یابی ممانعت
equilibrium flow جریان متعادل
energy flow شارش انرژی
energy flow سیلان انرژی
ebb and flow جزرومد
flow of expenditure جریان هزینه
poiseuille flow جریان خطی ناروان درلولهای با سطح مقطع دایرهای
radial flow جریان شعاعی
mass flow دبی جرمی
rapid flow جریان سریع
rate of flow میزان جریان
rate of flow بده
rate of flow دبی
magnetic flow فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
magnetic flow شار مغناطیسی
line of flow خط جریان
laminar flow جریان لایهای
mixed flow جریان مرکب
mewtonian flow جریان نیوتنی
minimum flow اب کاستی
permanent flow ابدهی پایا
permanent flow بده پایا
permanent flow بده همیشگی
permanent flow بده پایدار
permanent flow بده دایمی
permanent flow ابدهی دایمی
laminar flow جریان ارام
out flow of labor خروج نیروی کار
oil flow جریان روغن
non unifor flow جریان غیریکنواخت
money flow جریان پول
molecular flow جریان مولکولی
laminar flow جریان خطی
ion flow جریان یونی
flow sheet نمودار جریان
flow resistance وشکسانی ویسکوزیته
flow resistance چسبندگی
flow resistance گرانروی
flow process جریان چرخش کار
flow process جریان انجام کار
flow pressure فشار روان ابی
flow of production گردش تولید
flow of production جریان تولید
flow of information گردش اطلاعات
flow of income گردش درامد
flow of income جریان درامد
flow side ریزش در شیب
steady flow جریان دائمی
steady flow جریان ماندگار
return flow جریان برگشت
rotation flow شارش دورانی
rotation flow شارش چرخشی
information flow روانه خبر
heat flow جریان گرما
shear flow جریان نیروی برشی
gold flow انتقال طلا
gold flow جریان طلا
single flow راه یک طرفه
single flow جاده یک مسیره
sinuous flow جریان موجی
free flow جریان ازاد
flow of expenditure گردش هزینه
Every flow must have its ebb. <proverb> هر فرازى نشیبى دارد.
flow charts نمودار گردش کار
uniform flow جریان یکنواخت
blasius flow جریان کاملا لایهای تئوریکی
bidirectional flow روند دوسویه
bidirectional flow جریان دو جهتی
unsteady flow جریان غیرماندگار
base flow مقدار جریان ابی که رودخانه در حالت غیرسیلابی دارد
turbulent flow جریان اشفته
flow chart نمودارگردشی
flow charts نمودار جریان وسیر مواد درکارخانه
flow charts نودار جریان امورصنعتی وپیچیده
out flow of capital خروج سرمایه
capital flow انتقال سرمایه
capital flow جریان سرمایه
turbulent flow جریان متلاطم
turbulent flow جریانی است که دران عدد رینولدز از0032 بیشتراست
base flow جریان پایه
upward flow جریان رو به بالا
vortex flow جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
laminal flow جریان خطی
air flow جریانهوا
flow bean توپکدرگردش
flow tube تیوبدرگردش
lava flow جریانگدازه
underground flow جریانزیرزمینی
viscous flow جریان جسبناک یا ناروان
average flow بده میانگین
flow charts نمودارچرخش کار
flow charts شمای عملیات
flow charts نمودارگردشی
cash flow گردش وجوه
axial flow جریان خطی
average flow جریان متوسط
transient flow جریان گداز
tranquil flow جریان اسوده
chimney flow دودکش
traffic flow کشش عبور ومرور
traffic flow کشش ترافیک
control flow روند کنترل
conical flow تئوری جریانهای مافوق صوت روی صفحات مسطح گوشه دار
consistent flow جریان دائمی
chimney flow سوراخ تنور
continuity of flow پیوستگی جریان
control flow گردش کنترل
contra flow خلاف جهت
contra flow جهت مخالف
continuous flow جریان با دبی ثابت
circular flow جریان دایرهای
flow chart نودار جریان امورصنعتی وپیچیده
flow chart نمودار جریان وسیر مواد درکارخانه
flow chart نمودار گردش کار
circular flow جریان دوری
cretical flow جریان بحرانی
axial flow جریان محوری
flow chart شمای عملیات
flow chart نمودارچرخش کار
commodity flow جریان کالا
program نقشه
program برنامه دادن برنامه ریختن
program برنامه
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com