Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (3 milliseconds)
English	Persian
program product	محصول برنامه
program product	فراورده برنامه
Other Matches
inner product	ضرب داخلی [ریاضی]
product	محصول حاصلضرب
product	کالا
product	نتیجه
product	مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند.
product	نتیجه کار محصول فراورده
product	حاصل
product	تولید
product	ایجادکردن
product	بسط دادن
product	محصول اصلی از ماده خام
by product	محصول فرعی
by product	نتیجه فرعی
by product	محصول جنبی
inner product	ضرب داخلی
inner product	ضرب داخلی هرمیتی
inner product	ضرب نقطه ای [ریاضی]
inner product	ضرب اسکالر [ریاضی]
inner product	ضرب نقطهای ضرب نردهای
product	حاصلضرب
product	محصول تولید شده برای فروش
product	محصول تولید شده یا ساخته شده
product	حاصل ضرب
product	محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
by product	فراورده فرعی
product	حاصل حاصلضرب
product	فراورده
product	تولیدکردن
product	محصول
by-product	محصول فرعی
by-product	محصول ضمنی
by-product	فراورده جنبی
product	ول مواد لازم برای تولید یک محصول
margin product	اضافه محصول
by product gas	گاز تقطیر شده
by product material	فراورده فرعی
dot product	ضرب داخلی [ریاضی]
by product recovery	بازده محصولات فرعی
waste product	ضایعات
product differentiation	اختلاف محصول
waste product	محصولات زائد
volatility product	فراورده فرار
vector product	حاصلضرب برداری
product differentiation	تفاوت محصول
by product oven	محصولات فرعی کوره کک سازی
national product	تولید ملی
product capabilities	خواص محصول
fission product	محصول انشقاق
finished product	محصولات اماده برای توزیع ومصرف
home product	محصولات ملی
product code	کدمحصول
home product	محصولات داخلی
finished product	کالای اماده فروش
finished product	محصول نهائی
product group	کالاهی مشابه
hermitian inner product	ضرب داخلی هرمیتی
marginal value product	ارزش تولید نهائی
product of inertia	ممان سانتریفوژ
product of sums	حاصلضرب مجموعه ها
product planning	برنامه ریزی محصولات
product liability	مسئوولیت در قبال کالا
product scale	مقیاس فراورده
scalar product	حاصلضرب اسکالر
marginal product	محصول نهائی
volatility product	محصول فرار
scalar product	ضرب نردهای
disintegration product	محصول تجزیه و تفکیک شده
diversity of product	تنوع محصول
total product	تولید کل
total product	محصول کل
product launch	جا انداختن محصول در بازار
net product	محصول خالص
software product	محصول نرم افزاری
product liability	مسئولیت محصول
product mix	ترکیب محصول
dot product	ضرب نقطهای
product diversification	تنوع محصول
scalar product	حاصلضرب عددی
laminated product	تولید ماده متراکم متورق
logic product	حاصلضرب منطقی
logical product	رکورد منطقی
end product	مجموعه قطعات
end product	قطعات حاصله دستگاه نهایی
end product	فراورده نهایی
end product	محصول نهایی
cross product	ضرب خارجی [ریاضی]
vector product	ضرب خارجی [ریاضی]
intermediate product	فراورده واسطه
vector product	ضرب برداری [ریاضی]
cross product	ضرب برداری [ریاضی]
intermediate product	محصول واسطه
intermediate product	محصول نیم ساخته
major product	تولیدات عمده
acceptable product	فراورده جانشین قابل قبول
projection product	ضرب داخلی [ریاضی]
scalar product	ضرب داخلی [ریاضی]
scalar product	ضرب نقطه ای [ریاضی]
dot product	ضرب نقطه ای [ریاضی]
overhead product	محصول سبک
inner product space	فضای ضرب داخلی [ریاضی]
Cartesian product	ضرب دکارتی [ریاضی]
average product	محصول متوسط
average product	تولید متوسط
projection product	ضرب اسکالر [ریاضی]
scalar product	ضرب اسکالر [ریاضی]
dot product	ضرب اسکالر [ریاضی]
projection product	ضرب نقطه ای [ریاضی]
net national product	محصول خالص ملی
iso product curve	منحنی برابری محصول منحنی محصول یکسان
net domestic product	محصول خالص داخلی
joint product offer	فروش یک کالا همراه با کالای دیگر
marginal net product	محصول نهائی خالص
marginal physical product	محصول فیزیکی نهائی
mass market product	محصول پر فروش
gross product per capita	تولید ناخالص سرانه
hermitian scalar product	ضرب داخلی هرمیتی
high grade product	محصول درجه یک
marginal product curve	منحنی محصول نهائی
gross domestic product	تولید ناخالص داخلی
marginal product function	تابع محصول نهائی
marginal revenue product	درامد محصول نهائی
gross primary product	تولید ناخالص نخستین
ion product constant	ثابت حاصلضرب یونی
value of marginal product of capital	ارزش تولید نهائی سرمایه
value of marginal product of labor	ارزش تولید نهائی کار
by product coking practice	محصولات فرعی کوره کک سازی
gross national product	محصول ناخالص ملی
product [the result of multiplying]	حاصلضرب [ریاضی]
gross national product	تولیدناویژه قیمت تولید یک کالا دربازار خاص فرف یک سال مالی
average revenue product	درامد متوسط محصول
to launch a product with much fanfare	کالایی را با هیاهو به صحنه نمایش آوردن
gross national product	تولید ناخالص ملی
universal product code	کد جامع محصول
directed area product	ضرب خارجی [ریاضی]
product life expectancy	عمر مورد انتظار محصول
diminishing marginal product	منحنی نزولی محصول نهایی
diminishing marginal product	نزولی بودن محصول نهائی
product moment correlation	همبستگی گشتاوری
product usage rate	میزان مصرف محصول
directed area product	ضرب برداری [ریاضی]
solubility product constant	ثابت حاصلضرب انحلال
solubility product constant	ثابت حاصلضرب انحلال پذیری
standard product cost	ارزش تولید استاندارد
nominal gross national product	محصول ناخالص ملی اسمی
acceptable alter nate product	فراورده مشابه قابل قبول
marginal net private product	محصول خصوصی نهائی خالص
by product cock oven plant	محصولات فرعی کک سازی
marginal physical product of capital	محصول فیزیکی نهائی سرمایه
real gross national product	تولید ناخالص ملی واقعی
potential gross national product	تولید ناخالص ملی بالقوه
marginal physical product of labor	محصول فیزیکی نهائی کار
program id	شناسنامه برنامه
program	برنامه دستور
program	نقشه
program	مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
program	برنامه دادن برنامه ریختن
program	مجموعه دستورات کامل که کامپیوتر را برای کار مشخصی هدایت میکند
program	نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
program	برنامه ریزی کردن
program	دستور
program	روش کار پروگرام
program	دستور کار
program	برنامه تهیه کردن
program	برنامه دارکردن
program	برنامه نوشتن
program	برنامه
resident program	برنامه مقیم
reusable program	برنامه قابل استفاده مجدد
computer program	برنامه کامپیوتری
comprehensive program	برنامه اجرائی جامع
computer program	برنامه کامپیوتر
report program	برنامه گزارش
relocatable program	برنامه جابجاپذیر
reentrant program	برنامه بازگذشتی
reentrable program	برنامه قابل بازگذشت
proprietary program	برنامه اختصاصی
compiler program	برنامه همگردانی
scatter program	نمودار پراکنده
security program	برنامه حفافتی
checking program	برنامه مقابله کننده
star program	بدون خطا اجرا شود
star program	برنامه کامل
spreadsheet program	برنامه صفحه گسترده
source program	برنامه مبداء
source program	برنامه منبع
child program	تابع یا برنامهای که توسط برنامههای دیگر فراخوانده می شوند و در حین اجرای برنامه دوم فعال می مانند
communications program	برنامه ارتباطات
service program	برنامه خدماتی
stored program	بابرنامه انباشته
program verification	عمل اثبات صحت کار یک برنامه داده شده
program schema	الگوی برنامه
program run	رانش برنامه
program relocation	جابجایی برنامه
program proving	اثبات برنامه
control program	برنامه کنترل
program priority	اولویت برنامه
program package	بسته برنامه
program overlay	جایگذاشت برنامه
program of targets	برنامه اماجها
program of targets	برنامه هدفها

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com