English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 170 (8 milliseconds)
English Persian
programmable logic array ارایه منطقی برنامه پذیر ارایه منطقی برنامه ریزی
Other Matches
logic array ارایه منطقی
uncommitted logic array جدول محلهای حافظه در سیستم که خالی هستند یا اختصاص داده نشده اند
uncommitted logic array مشابه 10328
programmable check مقابله برنامه ریزی شده
programmable terminal ترمینال قابل برنامه ریزی
electronically programmable برنامه پذیر به صورت الکترونیکی
programmable memory حافظه برنامه پذیر
programmable calculator ماشین حساب قابل برنامه نویسی
programmable communications interface رابط مخابراتی برنامه پذیر
programmable function keyboard صفحه کلید دکمه یی برای سیستمهای گرافیکی
programmable function key کلید برنامه پذیر
programmable read only memory حافظه برنامه پذیر فقط خواندنی حافظه تنها خواندنی برنامه پذیر حافظه فقط خواندنی قابل برنامه ریزی
programmable function key یچی که کار مشخص یا دستورات مشخصی به آن منتسب میشود
user programmable terminal ترمینال قابل برنامه نویسی استفاده کننده
erasable programmable read only memory eprom
array آرایهای که عناصرش حروف واعداد هستند
array ارایه
array دستگاه انتن
array بخشی از داده در آرایه
array تعداد عناصر آرایه که به صورت سط ر و ستون داده شده اند
array محدودیت برای تعداد اجزای یک آرایه
array ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
array با داشتن سط ر و ستون و عمق
array آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
array می باشند
array آرایهای که عناصرش می توانند به صورت رشته هایی
array کامپیوتری که میتواند روی چندین آرایه دادهای همزمان کار کند و برای برنامههای محاسباتی ریاضی بسیار سریع استفاده میشود
array رژه
array ارایش ارایه
array نظم
array ساختار مرتب که اعضایشان در یک جدول ساخت یافته اند.
array اراستن
array درصف اوردن
array منظم کردن
array صف
indexed array ارایه شاخص دار
two dimensional array ارایه دو بعدی
array processor پردازشگر ارایه
array declaration اعلان ارایه
battle array صف جنگ
a wide array of ... آرایه وسیعی از ...
billboard array انتن بدسپرینگ
mattress array انتن بدسپرینگ
linear array ارایه خطی
battle array جنگ ارایی
target array نمودار گرافیک نیروها و تاسیسات و وضعیت دشمن در منطقه هدف
phased array ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
three dimentional array ارایه سه بعدی
sparse array ساختار ماتریس داده که بیشتر و ورودیهای آن صفر و خالی است
sparse array ارایهای که در ان اکثرورودی ها دارای مقدار صفرمی باشند
storage array ارایه انباره
subscribted array ارایه زیرنویس دار
target array نیمرخ هدف
one dimensional array ارایه یک بعدی
solar array deployment گسترشنظمشمسی
array index number عدد شاخص ارایه
video graphics array ارایه نگاره سازی بصری
memory controller gate array ارایه درگاه کنترل حافظه
logic تخته مدار چاپ شده حاوی دروازههای منط قی دودویی و نه قط عات آنالوگ
logic ترمیم ریاضی عملیات منط قی مثل AND و OR و... و تبدیل آنها به مدارهای مختلف
logic مدر منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت منط قی ورودی قبل دارد
logic دروازه یا ترکیب دروازههای منط قی
logic منطق
logic یکی از دو سطح ممکن مدار دیجیتال . سطح ها به صورت 1 و 0 هستند یا درست و نادرست
logic قطعه آزمایش که وضعیت منط قی قط عات یا مدارها را نشان میدهد
logic دانش تفکرات و دلایل
logic بخشی از کد که توابع نامناسب مثل آسیب سیستم انجام میدهد وقتی شرایط ی برقرار باشند
logic سیستم کاهش نتیجه از داده دودویی
logic ولتاژ نمایش وضعیت منط قی مشخص .
logic مراحل و تصمیمات و ارتباطات
logic مدار الکترونیکی که از چندین دروازههای منط قی مثل EXOR,OR,AND تشکیل شده
logic مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند
logic نمایش گرافیکی قط عات منط قی
logic عمل کامپیوتری یا تابعی که تصمیم گیری میکند. قط عات کامپیوتر یا سیستم دیجیتال
logic ترمیم فرم و ساختار بدون توجه به محتوا
logic منطقی
logic استدلال
logic برهان
logic نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی
logic منطق ریاضی
logic زبان ریاضی
logic لاجیک
logic theory نظریه منطقی
mathematical logic منطق ریاضی
logic switch گزینه منطقی
logic symbol نماد منطقی
logic symbol علامت منطقی
logic variable متغیر منطقی
affective logic منطق عاطفی
n level logic منطق N سطحی
logic unit واحد منطقی
negative logic منطق منفی
positive logic منطق مثبت
logic theorist نظریه پرداز منطقی
symbolic logic منطق سمبلیک
three state logic دروازه منط قی یا IC که سه وضعیت خروجی ممکن دارد
three state logic : بالای منط قی , پایین منط قی و امپدانس بالا
threshold logic منطق استانهای
to chop logic منطق بافتن
two level logic منطق دوسطحی
formal logic منطق صوری [منطق]
mathematical logic منطق ریاضی [ریاضی]
logic card کارت منطقی
propositional logic منطق گزارهای
sequential logic منطق ترتیبی
shared logic منطق اشتراک
symbolic logic زبان علایم یاعلامتی
structural logic منطق ساختی
symbolic logic منطق نمادی
symbolic logic منطق رمزی
logic board برد منطقی
boolean logic منطق بولی
logic analysis تحلیل منطقی
logic analyzer تحلیل کننده منطقی
logic board تخته منطقی
logic add جمع منطقی
logic circuit مدار منطقی
logic circuits مدارهای منطقی
logic design طرح منطقی
logic design طراحی منطقی
computer logic منطق کامپیوتر
hardwired logic تابع منط قی یا برنامهای که در سخت افزار نصب شده است و از وسایل الکترونیکی مثل دروازه ها و نه نرم افزار استفاده میکند
fuzzy logic منطق نامعلوم
control logic منطق کنترل
fluid logic منطق سیلانی
formal logic منطق مجرد
formal logic منطق رمزی
formal logic منطق صوری
formal logic قضاوت سطحی
formmal logic منطق صوری
fuzzy logic نوعی منط ق در برنامه نویسی کامپیوتری که روشهای نتیجه گیری در مغز بشر را جانشین میکند
logic designer طراح مدارهای منطقی
logic device دستگاه منطقی
logic instruction دستورالعمل منطقی
logic multiply ضرب منطقی
logic network شبکه منطقی
logic operation عمل منطقی
logic operator اپراتور منطقی
logic probe کاوشگر منطقی
logic product حاصلضرب منطقی
logic programming برنامه نویسی منطقی
logic seeking چاپگری که میتواند اطلاع مورد نیاز را با کمترین جابجایی نوک تامین میکند
logic seeking انتهای خط وط
logic seeking دستورات تنظیم و... را تشخیص میدهد
logic shift تغییر مکان منطقی
logic gates گیتهای منطقی
logic gate دروازه منطقی
logic sum مجموع منطقی
logic element عنصر منطقی
logic error خطای منطقی
logic element عنصر لاجیک
logic diagram نمودار منطقی
logic function تابع منطقی
emitter coupled logic طرح مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از انتشار کنندههای ترانزیستور به عنوان خروجی به سایر مراحل
current mode logic منطق جریانی
double rail logic منطق دو خطی
diode transistor logic DTL
random logic design طرح منطقی تصادفی
first order predicate logic PROLO بکار می رود
single rail logic منطق تک خطی
integrated injection logic IIL
integrate logic circuit مدار منطقی مجتمع
negative true logic سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
positive true logic یک سیستم منطقی که در ان ولتاژ کم بیانگر بیت صفر وولتاژ بالا بیان کننده بیت یک میباشد
logic arithmetic unit واحد منطق و حساب
arithmetic logic unit بخشی از CPU که عملیات محاسباتی را انجام میدهد واحد محاسبه و منطق
arithmetic logic unit واحد حساب و منطق
direct coupled transistor logic سیستم منطقی که منحصرا" ازترانزیستورها به عنوان عناصر فعال استفاده میکند
transistor transistor logic منطق TTL
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com