English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
project management system سیستم مدیریت پروژه
Other Matches
project management program برنامه مدیریت پروژه
management system سیستم مدیریت
management system سیستم اداره
database management system سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها
data management system سیستم مدیریت داده ها
information management system سیستم مدیریت اطلاعات
command management system سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
management information system نرم افزاری که به مدیران شرکت امکان دستیابی و بررسی داده را میدهد
association for system management یک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کند
management information system سیستم مدیریت اطلاعات
network data management system مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده
relational database management system پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
relational database management system نشانهای که دو موضوع را مقایسه میکند
data base management system سیستم مدیریت پایگاه داده ها
relational database management system پرسش پایگاه داده ها که حاوی عملگرهارابط های است
hierarchical data base management system سیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی
project فاهر کردن نشان دادن
project طرح یا پیشنهاد کردن
project تصورکردن تصویر کردن
project طرح نقشه
project پیشنهاد پلان
project پیش بینی مشخصات آینده یک مجموعه داده
project کاربرنامه ریزی شده
project ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
project پیشنهاد کردن
project نقشه کشیدن
project طرح ریزی کردن
project برجسته بودن
project پیش افکندن
project پیش افکند
project پرتاب کردن
project طرح
project نقشه
project پروژه
project پروژه پروژه افکندن
project section بخش تهیه طرحها
to shunt a project کنارگذاشتن یک پروژه
project evaluation ارزیابی طرح
project manager مدیر پروژه
project selection انتخاب پروژه
project selection گزینش طرح
scale of project وسعت طرح
scale of project اندازه طرح
housing project تهیهمسکن
To implement a project. طرحی را پیاده کردن
The project fell through ( got nowhere). این طرح بجایی نرسید
research project طرح پژوهشی
project schedule زمان بندی پروژه
project planning نقشه کشی ساختمان
features of project اجزاء اصلی یک طرح
project manager مدیر طرحها
project manager مدیر پروژه ها
project loans قرضههای مربوط به انجام طرحهای توسعه
project loans قرضههای مربوط به پروژه ها
project library کتابخانه پروژه
project method روش اموزش طرحی
project plan طرح پروژه
project control کنترل پروژه
project appraisal ارزشیابی طرح
project appraisal ارزشیابی پروژه
project section بخش تهیه پروژه ها
There is a hitch in this project. این طرح یک جایش گیر دارد
project technical report گزارش فنی پروژه
When we get this project off the ground we can relax. وقتی این پروژه پا بگیرد و با موفقیت شروع شود، دیگر خیالمان راحت است.
The project is not fully developed yet. این طرح هنوز پخته وآماده نیست
The project was terminated as of July 1. پروژه از اول ژولیه به پایان رسید.
multi prupose project طرح چند منظوره
water utilization project پروژه بهره برداری از منابع اب
economic life of a project دوره اقتصادی طرح
Public opinion is against the project. عقیده وآراء عمومی برضد این طرح است
long term project پروژه طویل مدت
band project filter فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
project technical report گزارش فنی طرح
management property endowed the affairsof the of تولیت عین موقوفه
management سازماندهی
management سرپرستی
management اجرا و نگهداری شبکه
management هدایت یا سازماندهی
management اداره
management حیله
management مدیریت وریاست حسن تدبیر
management مدیریت
management برنامه ریزی
management ship leader
management حل و عقد
management مدیران کارفرمایی
management ترتیب
materials management مدیریت مواد
industrial management مدیریت صنعتی
financial management مدیریت مالی
inventory management مدیریت موجودی
game management شکاربانی
watershed management انجیرداری
monopoly management مدیریت انحصاری
watershed management کلیه عملیات مربوط به اصلاح و نگهداری و بهره برداری از انجیرها
watershed management ابخیزداری
file management مدیریت پرونده
file management مدیریت پرونده ها
materiel management مدیریت اقلام
career management مدیریت مشاغل
operational management مدیریت عملیاتی
ownership and management مالکیت و مدیریت
career management مدیریت تهیه تخصصهای نظامی
game management شکارداری
personnel management مدیریت استخدام
task management مدیریت کار
personnel management مدیریت پرسنلی
personnel management اداره کردن پرسنلی
memory management مدیریت حافظه
concurrency management مدیریت همزمانی
task management مدیریت وفیفه
production management مدیریت تولید
materiel management مدیریت اماد
job management مدیریت برنامه
wildlife management مدیریت حیات وحش
board of management کمیته مباشر [شرکت سهامی]
file management مدیریت فایل
management group ائتلاف چند شرکت
management group ائتلاف تجاری
memory management مدیریت حافظه [علوم کامپیوتر]
facilities management مدیریت امکانات
demand management مدیریت تقاضا
supply management مدیریت عرضه
record management مدیریت مدارک
record management مدیریت رکوردها
resource management مدیریت منبع
management board کمیته مباشر [شرکت سهامی]
management accounting تهیه حساب جهت مدیران
configuration management مدیریت پیکربندی
management report گزارش مدیریت
management science علم مدیریت
management graphics مدیریت گرافیک
management expenses مخارج اداری
data management مدیریت داده ها
scientific management مدیریت علمی
database management مدیریت پایگاه داده ها
management expenses مخارج مدیریت
management coding سیستم کد بندی و علامت گذاری کالاها و ذخایر از نظرمدیریت توزیع
spatial data management مدیریت داده فضایی
data base management مدیریت پایگاه داده ها
relational database management مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
data base management مدیریت پایگاه داده
paged memory management مدیریت حافظه صفحه بندی شده
home management software برنامههای طراحی شده جهت استفاده داخلی
file management program برنامه مدیریت فایل
data management programs برنامههای مدیریت داده ها
data processing management مدیریت پردازش داده
database management program برنامه مدیریت پایگاه داده ها
top level management مدیریت سطح بالا
information resource management مدیریت منبع اطلاعات
lower level management مدیریت سطح پایین
army management structure سازمان مدیریت نیروی زمینی
middle level management مدیریت سطح متوسط
institute of materials management موسسه مدیریت مواد
memory management program برنامه مدیریت حافظه
data processing management association انجمن مدیریت پردازش داده
record oriented database management برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی
action oriented management report گزارشی که شرایط غیرعادی رابا توجه ویژهای که نیازدارد به مدیریت هشدار میدهد
computer aided factory management مدیریت کارخانه با استفاده ازکامپیوتر
simple network management protocol سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
table oriented database management progr برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی
flat fuiile database management program برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل
linear system [system of linear equations] دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
system همست
system سیستم
system ترتیب
value system نظام ارزشها
system مجموعه سازمان
system طریقه
system جهاز
system روش اصول
system دستگاه
system سلسله رشته
cw system سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
system طرز اسلوب
system تشکیلات
system سازمان
system منظومه
system نظام سیستم
an system سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
system قاعده رویه
system اسلوب
system اصول وجود
system نظم ترتیب
system رشته دستگاه
system سلسله
system مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
system طرز روش
system سامانه
system هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
system سازگان
system نظم منظومه
i.f.f. system دستگاه تشخیص
c.g.s. system دستگاه سگث
the system of the which by ininheritance agnatisation the passedto is state the residueof agnates male تعصیب
the system of رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
system نظام
p system سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
system همستاد روش
multiplex system سیستم چند سیمه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com