Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 180 (9 milliseconds)
English
Persian
promotion list
لیست ترفیعات
Other Matches
promotion
توسعه
promotion
تبلیغ
promotion
ترفیع رتبه پیشرفت
promotion
ترفیعات
promotion
پیشبرد
promotion
ارتقاء
promotion
گسترش
promotion
ترویج
promotion
جلواندازی
promotion
پیشرفت
promotion
ترقی
promotion
ترفیع
promotion
ترفیع پیاده
sales promotion
افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
sales promotion
تبلیغ جهت فروش
sales promotion
تبلیغ فروش
promotion money
دستمزدی که به موسسین شرکت برای خدماتشان پرداخت میشود
pawn promotion
ترفیع پیاده شطرنج
export promotion
افزایش صادرات
export promotion
توسعه صادرات
He was granted a grade promotion.
یک پایه ترفیع ( ارتقاء درجه ) گرفت
list
سیاهه برداشتن
list
لیست گرفتن
list
فهرست
two way list
لیست دو طرفه
list
سیاهه
list
لیست
list
در فهرست واردکردن
list
کج شدن
list
نوار
list
حاشیه
list
سیاهه جدول
list
سجاف
list
کنار
list
شیار نرده
list
میدان نبرد
list
کج کردن
list
شیار کردن اماده کردن
list
خوش امدن دوست داشتن
list
درلیست ثبت کردن
list
فهرست کردن
list
تمایل کجی
list
میل
list
یک پهلو شدن
list
کج شدن قایق به یک سمت
list
لیست توابع یا دستورات و حل آنها در برنامه
list
سرور در اینترنت که نامه خبری یا مقالات را به کاربران ثبت نام کرده می فرستد
list
صورت
list
1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی
list
تعداد موضوعات نمایش داده شده در یک لیست
list
مجموعه موضوعات مرتب شده داده
list
لیستی از کلمات که استفاده نمیشوند یا برای جستجوی در فایل به کار نمیروند
list
فضای ذخیره سازی موقت در قالب LIFO برای لیست از موضوعات داده
list
چاپ یا نمایش دادن موضوعات اطلاعاتی خاص
list
نمایش برنامه خط به خط به ترتیب درست
list
لیست داده که هر ورودی آدرس ورودی بعدی را دارد
list
لیستی که فضای خالی برای رکوردهای جدید در ساختارش ندارد
list
لیستی که هر عنصر حاوی داده و آدرس عنصر بعدی در لیست باشد
list
صورت کردن
list
در فهرست نوشتن
price list
لیست قیمت
property list
سیاهه خواص
push up list
لیستی از اقلام که در ان هرقلم در اخر لیست وارد میشود و سایر اقلام همان مکان مربوطه در لیست راحفظ می کنند
pushdown list
لیست پایین فشردنی
money list
لیست پرداخت حقوق
pushup list
لیست بالا فشردنی
push down list
لیستی که از پایین به بالانوشته میشود به نحوی که هر ورودی جدید بالای لیست قرار می گیرد
price list
فهرست قیمت
requirements list
فهرست نیازمندیها
polling list
سیاهه نمونه برداری
multilinked list
لیست چند پیوندی
nominal list
فهرست نامها
packing list
فهرست بسته بندی
packing list
صورت بسته بندی
packing list
صورت کالاهای بسته بندی شده
part list
فهرست اجزاء
parts list
لیست قطعات
nominal list
صورت اسامی
parts list
فهرست قطعات
parts list
لیست اجزاء
pauper list
صورت گدایان یا اعانه بگیران
picking list
فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
polling list
سیاهه رای گیری
move list
فهرست بازیگران غیرفعال
reserved list
صورت افسران دریایی ذخیره یا احتیاط
trig list
لیست مثلثاتی
trig list
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
unmoderated list
لیست پست که هر مادهای که در لیست باشد را به زیرنویس دیگر منتقل میکند بدون اینکه کسی آنرا بخواند یا بررسی کند
hit list
فهرست ضربه
mailing list
فهرست پستی
telephone list
لیستحافظهتلفن
honours list
لیستاعضاییکهترفیعدرجهمیگیرند
shopping list
لیستخرید
Your name was at the bottom of the list
اسمتان ته فهرست بود
sucker list
<idiom>
لیستی از اشخاص ساده لوح
May I have the drink list, please?
ممکن است لطفا صورت نوشیدنیها را برایم بیاورید؟
to list one's doors
رخنههای درهای اطاق را باکهنه گرفتن
the free list
صورت کالای بی گمرک
key list
لیست کلیدهای رمز
sequential list
لیست ترتیبی
short-list
فهرست کوتاه
share list
صورت بهای سهام شرکتها
sick list
صورت بیماران
starter's list
فهرست اسبهاییکه واجدشرایط برای شرکت درمسابقه نیستند
station list
فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
stop list
صورت متخلفین
stop list
اسامی شرکتهایی که خرید از انهامنع شده
subscripted list
لیست زیرنویس دار
symmetric list
لیست متقارن
target list
لیست هدفها
target list
لیست اماجها
money list
لیست حقوق
waiting list
لیست انتظار
circular list
لیست دایرهای
dense list
لیست متراکم
disabled list
فهرست بازیگران اسیب دیده ومحروم از چند بازی
error list
سیاهه خطاها
circular list
لیست مدور لیست حلقوی
excused list
فهرست معاف ها
free list
صورت مجانی ها
free list
صورت کالاهای بی گمرک
hatch list
لیست بار داخل دهلیزها بارنامه دهلیزها
indexed list
لیست شاخص دار
check off list
برگ بازدید قسمتهای یک ناویا هواپیما
check list
سیاهه مقابله
chained list
لیست زنجیری
active list
فهرست افراد اماده به خدمت فهرست سربازان
assembly list
سیاهه همگذاری
waiting list
فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
berne list
کتاب معرفهای بین المللی مرس
berne list
کتاب علایم شناسایی بین المللی
binnacle list
فهرست استراحت پزشکی
black list
لیست سیاه
black list
فهرست سیاه
black list
فهرست اسامی موسساتی که در پرداخت دیون خود تعلل ویا در اجرای کار خدعه کرده اند
chained list
لیست زنجیرهای
key list
فهرست کلید رمز
light list
چراغ نامه
moderated list
لیست پستی که تمام موضوعات آن پیش از ارسال به کاربران لیست خوانده میشود
list price
فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
list price
قیمت فاکتور
list price
قیمت فهرست شده
list price
فهرست قیمتها
list processing
لیست پردازی
list processing
پردازش لیست
part list
فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
list slippers
کفش پارچهای
list slippers
کفش کتانی
list slippers
کفش ماهوتی
list structure
ساختار لیست
loading list
لیست بارگیری خودرو
list of targets
لیست هدفها
list lessly
از روی بی علاقگی
list lessly
بیحالانه
list of books
فهرست یا صورت کتابها
linear list
لیست خطی
LIST chunk
که چهار حرفی LIST که حاوی مجموعهای از زیر عضو است
list of lights
کتاب چراغها
linked list
لیست پیوسته
list of targets
لیست اماجها
list of promotiona
صورت ترفیعات
linked list
لیست پیوندی
authorized stockage list
صورت شارژ انبار
mailing list program
برنامه لیست پستی
authorized stockage list
لیست ذخیره انبار مجاز
basic issue list
اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
authorized parts list
لیست قطعات مجاز
authorized parts list
سهمیه مجاز قطعات
essential item list
فهرست اقلام حیاتی یاضروری جنگی
tariff price list
نرخ
double linked list
لیست پیوندی مضاعف
drop down list box
لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد
spare parts list
فهرست لوازم یدکی
bulleted list chart
لیست جدولی بولت دار
list processing langauge
زبان لیست پردازی
list processing langauge
زبانهای پردازش لیست
His nave was struck off the list.
نامش را از فهرست زده اند
simple list text chart
جدول نوشتاری با لیست ساده
To be in someones black list (book).
درلیست سیاه کسی بودن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com