English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 180 (9 milliseconds)
English Persian
proportional income tax مالیات بر درامد تناسبی
Other Matches
proportional متقابل یا هماهنگ
proportional نسبتی
proportional نسبی
proportional متناسب
proportional به نسبت
mean proportional واسطه هندسی
proportional تناسبی
proportional همزمان
proportional limit حد خطی
proportional taxation مالیات تناسبی
proportional tax مالیات که هرفرد بدون توجه به مقداراموالش باید بپردازد
proportional tax مالیات نسبی
proportional tax مالیات تناسبی
proportional spacing فاصله دهی مناسب
proportional spacing فضادهی مناسب
proportional growth رشد تناسبی
proportional representation گزینش برپار
proportional representation انتخابات نسبی
proportional limit حد نسبی
proportional clothing لباس هماهنگ یا همرنگ زمین یا منطقه عملیات
proportional navigating هدایت موشک به طورهماهنگ با مسیر تعیین شده
proportional spacing سیستم چاپ که در آن هر حرف نسبت به اندازه اش فضای خالی بعد از خود دارد.
proportional parts بخشهای کسری اقلام تصاعدی یک جدول
adjustable proportional module نیمه مدول نسبی با سقف تنظیم شونده
proportional liability partnership شرکت نسبی
proportional pie graph نمودار گرد متناسب
proportional tax system نظام مالیات تناسبی
his income هر چه درامد داردخرج میکند
mean income درامد متوسط
but for income قسمتی از درامد که به علت دخالت عامل بخصوصی عایدشده
income ورودیه جدیدالورود
income ریزش فهور
income جریان
income درامد
income مهاجر واردشونده
income دخل
income عایدی
income عایدات
income عواید
net income درامد خالص
live up to one's income به اندازه درامد خود خرج کردن
personal income درامد سرانه
median income درامد متوسط
labor income درامدهای کار
national income درامد ملی
money income مزد و حقوق
money income درامد پولی
overseas income درامد از کشور یا کشورهای خارجی
median income درامد میانی
nominal income درامد اسمی
nonmonetary income درامد غیر پولی
notional income درامد فرضی
notional income درامد خیالی
ordinary income درامد عادی
per capita income درامد سرانه
permanent income درامد دائمی
personal income درامد شخصی
present income درامد جاری
present income درامد حال
transfer income درامد انتقالی
transitory income درامد انتقالی
unearned income درامد باد اورده
transitory income درامدموقتی
unearned income درامد ازمبنایی جز کار
wage income درامد بشکل دستمزد
wage income درامدمربوط بکار
windfall income درامد باد اورده
income support پولیکهافرادکمدرآمدازدولتمیگیرند
a modest income درآمدی متوسط
to rely on somebody for your income از لحاظ درآمد وابسته به کسی بودن
total income درامد کل
the p of income to expenses نسبت درامدبه هزینه
taxable income درامد مشمول مالیات
property income درامد ناشی از املاک ومستغلات
temporary income درامد موقتی
psychic income درامد بی دردسر
psychic income درامدحاصل از مشاغل ساده و بی دردسر
real income درامد واقعی
real income مقدار کالا وجنسی که خریدار با درامدمحدودش میتواند بخرد
redistribution of income توزیع دوباره درامد
relative income درامد نسبی
rental income درامد ناشی از اجاره بها
stream of income جریان درامد
supplementary income درامد تکمیلی
distribution of income توزیع درامد
disposable income درامد دریافتی
disposable income درامد شخصی پس از مالیات و بیمه
disposable income درامدقابل استفاده
disposable income درامد قابل تصرف
deferred income پیش دریافت درامد
deferred income درامدهای انتقالی
deduction from income کسور درامد
income distribution توزیع درامد
earned income درامد تحصیل شده
gross income درامد ناخالص
flow of income گردش درامد
flow of income جریان درامد
fixed income درامد ثابت
economic income درامد اقتصادی
earned income درامدحاصله از کار
earned income درامدکسب شده
current income درامدیک دوره معین
current income درامد یک سال مالی
income taxes مالیات برعایدات
income taxes مالیات بر درامد
current income درامد جاری
income tax مالیات برعایدات
business income درامد خالص تجارتی
bunched income درامد خدمات شخصی
annual income درامد سالانه
actual income درامد واقعی
income tax مالیات بر درامد
imputed income درامد ضمنی
income effect اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
income velocity سرعت گردش پول
income policy سیاست مربوط به درامدها
income determination تعیین درامد
income policy سیاست درامدی
income per capita درامد سرانه
income multiplier ضریب فزاینده درامد
income leakage کسر درامد
income leakage نشت درامد
income forgone درامد صرف نظر شده
income and expenditure درامد و هزینه
income analysis تحلیل درامد
imputed income درامد انتسابی
income effect تناسب خرید با درامد
income accounts حساب های درآمد
income forgone درامداز دست رفته
marginal income درامد نهائی
income velocity دفعاتی که پول برای خرید کالای کامل جدیدی خرج شود
national money income درامد ملی پولی
national income analysis تحلیل درامد ملی
national income determination تعیین درامد ملی
size distribution of income توزیع درامد برحسب مقدار
national net income درامد خالص ملی
theory of income distribution نظریه توزیع درامد
actual water income اب ورودی موثر
theory of income determination نظریه تعیین درامد
absolute income hypothesis فرضیه درآمد مطلق
individual income tax مالیات بر درامد شخصی
marginal utility of income مطلوبیت نهائی درامد
I have a steady monthly income. درآمد ماهیانه ثابتی دارم
income velocity of money سرعت گردش درامدی پول متوسط تعداد دفعاتی که یک واحد پول روی کالاها وخدمات در طول سال مصرف میشود
permanent income hypothesis این فرضیه توسط میلتون فریدمن بیان شده که بر اساس ان مصرف تابعی ازانچه که وی انرا درامد دائمی
uneven distribution of income توزیع نابرابر درامد
circular flow of income گردش دورانی درامد
unequal distribution of income توزیع نابرابر درامد
size distribution of income توزیع درامد مقداری
circular flow of income جریان دوری درامد
relative income hypothesis بوده و نقش اداب و رسوم در رابطه بامصرف را نشان میدهد . این تئوری ازدیگرتئوریهای جدید درباره مصرف است
personal income tax مالیات بر درامد شخصی
disposable personal income درامد شخصی قابل تصرف درامد خالص پس از کسرمالیات
disposable personal income پولی که اماده خرج کردن یاپس انداز باشد
income and expenditure approach مطالعه جریان پول و اثاراقتصادی ان
income consumption curve مصرف
income consumption curve منحنی درامد
permanent income hypothesis فرضیه درامد دائمی درباره مصرف
permanent income hypothesis مینامد میباشد . این تئوری یکی از تئوریهای جدیددر باره مصرف است
personal disposable income درامد قابل تصرف شخصی
functional distribution of income توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
property income tax مالیات بر درامد ناشی ازمستغلات
progressive income tax مالیات بر درامد تصاعدی
nonneutralities of income taxation خنثی نبودن مالیات بر درامد بی طرف نبودن مالیات بردرامد
income elasticity of demand کشش
relative income hypothesis براساس این نظریه که توسط جیمزدوزنبری بیان شده مصرف تابع درامد نسبی
relative income hypothesis فرضیه درامد نسبی
corporation income tax مالیات بر درامد شرکتها
regressive income tax مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
negative income tax مالیات بر درامد منفی
real national income درامد ملی به قیمت ثابت
real national income درامد ملی واقعی
debt income ratio نسبت قروض به درامد ملی
income elasticity of demand تغییر مقدار تقاضابرای یک کالا درنتیجه درامدمصرف- کننده . فرمول کشش درامدی تقاضا : q/I *dI / dq = E
net national income درامد خالص ملی
income elasticity of demand درامدی تقاضا
gross national income درامد ناخالص ملی
net factor income from abroad خالص درآمد عوامل از خارج
With meager income . I am working all day for a mere pittance . با چندرغاز تمام روزکار می کنم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com