English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English Persian
public domain software نرم افزار همگانی
public domain software نرم افزارعمومی یا همگانی
Other Matches
public domain ملک خالصه
public domain خالصه دولتی
public domain ملک خالصه
public domain خط مشی عمومی
public domain زمین خالصه
public domain خالصه
public domain خالصه دولتی
public domain مالکیت دولتی
domain ناحیه یا گروه ها در یک شبکه
domain گستره [ریاضی]
domain ملک
sub domain سطح دوم آدرس دهی در اینترنت که مربوط به نام سازمان در یک سازمان بزرگتر است
domain اطلاع یا برنامه که متعلق به عموم است
domain مشابه 3286
domain حوزه
domain املاک خالصه
domain حوزه دایره
domain قلمرو
domain زمین
domain میدان
domain پهنه
domain برنامهای که حق کپی ندارد
domain حیطه
magnetic domain ناحیه مغناطیسی
knowledge domain قلمرو دانش
knowledge domain قلمرو اگاهی
eminent domain مالکیت مطلق دولت یا پادشاه یا رئیس مملکت
eminent domain قدرت حکومت برای استفاده از اموال خصوصی جهت عموم
domain tip film thin
domain knowledge دانش محیط کاربرد
domain of a function دامنه یک تابع [ریاضی]
domain of definition دامنه تعریف [ریاضی]
software که امکان اجرای کار مشخص را فراهم میکند
software هر برنامه یا گروه برنامه هایی که نحوه اجرای نرم افزار را مشخص میکند و شامل سیستم عامل , پردازشگر کلمه و برنامههای کاربردی است
software مجموعه کامل برنامه ها
software نرم افزار
scalable software برنامه کاربردی گروهی که میتواند کاربردن بیشتری را روی شبکه بدون نیاز به گسترش نرم افزار جدید جا دهد
wizard [software] دستیار
statistical software نرم افزار اماری
software contigration پیکربندی نرم افزار
system software نرم افزار سیستم
software base مبنای نرم افزار
software broker دلال نرم افزار
software company شرکت نرم افزاری
software compatible همسازی نرم افزاری
software compatability سازگاری نرم افزاری
software transportability قابلیت انتقال نرم افزاری
software compatible نرم افزار سازگار
systems software نرم افزار سیستم
toolkit software بسته نرم افزاری که به شخص امکان توسعه کاربردهای خاص خود رابسیار ساده تر از حالتی که شخصا" تمام یک برنامه رامی نویسد فراهم می اورد
software compatible سازگاری نرم افزاری
port [software] دریچه ای [مدار و اتصالی] که امکان ارسال و دریافت داده را میدهد [نرم افزار] [رایانه شناسی]
integrated software نرم افزار مجتمع
library software نرم افزار کتابخانهای
manufacturer's software نرم افزار سازنده
mathematical software نرم افزار ریاضی
packaged software نرم افزار بستهای
packaged software بسته پیش نوشته
presentation software برنامه نرم افزاری که به کاربر امکان ایجاد نمایش تجاری با گراف و داده و متن و تصویر میدهد
software portability قابلیت حمل نرم افزار
unbundled software نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
software development توسعه نرم افزاری
software documents مستندات نرم افزاری
software mointor برنامهای که برای اهداف سنجش بکار می رود
software oriented نرم افزارگرا
software package بسته نرم افزاری
software package بسته پیش نوشته نرم افزاری
software piracy سرقت نرم افزاری
software piracy دزدی نرم افزار
software tool ابزار نرم افزار
software product محصول نرم افزاری
software protection حفافت نرم افزاری
software publisher ناشر نرم افزار
software resources منابع نرم افزار
software system سیستم نرم افزاری
software science علم نرم افزار
software security امنیت نرم افزاری
software mointor دیده بان نرم افزاری
software mointor مبصر نرم افزاری
software encryption پنهان کردن نرم افزاری
software engineer مهندس نرم افزار
software engineering مهندس نرم افزار
software engineering مهندسی نرم افزار
software engineers مهندسین نرم افزار
software ergonomics کارسنجی نرم افزار
software flexibility انعطاف پذیری نرم افزار
software house خانه نرم افزاری
software house مرکز نرم افزاری
software librarian بایگان نرم افزار
software license امتیاز نرم افزار
software license مجوز نرم افزار
software maintenance نگهداری نرم افزار
software switch گزینه نرم افزاری
bundled software نرم افزاری که همراه با قیمت کامپیوتر فروخته میشود
compatible software نرم افزار سازگار
bundled software نرم افزار همراه
business software نرم افزارهای تجاری
communications software نرم افزار مخابراتی
beta software نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
bespoke software نرم افزاری بکه برای یک نیاز خالص مصرف کننده نوشته شده است
custom software نرم افزار مشتری
application software نرم افزار کاربردی
application software programs application
anthropomorphic software نرم افزاری که به آنچه کاربر می گوید عکس العمل نشان میدهد
canned software نرم افزار اماده
menu driven software نرم افزارهای فهرست گرا
command driven software نرم افزار فرمان گرا
software command language زبان فرمانی نرم افزاری
home management software برنامههای طراحی شده جهت استفاده داخلی
home grown software برنامههای نوشته شده توسط استفاده کنندگان سیستم کامپیوتری
This software doesn't run on Windows. این نرم افزار در سیستم ویندوز کار نمی کند.
the public عامه
the public عموم مردم
public ملی
public a وکیل عمومی
public d. زمین خالصه
public آزاد برای استفاده همگانی , ساخته شده برای استفاده همگانی
public سرویس ارسال داده برای عموم . مثل سیستم تلفن اصلی در یک کشور
public متن یا برنامهای که حق کپی ندارد و توسط هر کسی قابل کپی کردن است
public رمز گشایی که از کلید عمومی برای رمز گذاری پیام استفاده میکند و از یک کلید خصوص برای رمز گشایی آن .
public روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
public ملت
public عامه
public مردم
public همگان
public عامه اشکار
public عمومی
public عموم
public همگانی
in public علنی
in public علنا"
public همگانی ملی
public اجتماعی
public utility کار عام المنفعه
public utility عام المنفعه
quasi public نیمه عمومی
quasi public نیمه دولتی
public warehouse انبار عمومی
public works تاسیسات عام المنفعه
public school دبیرستان شبانه روزی مدرسه عمومی
public sector بخش دولتی
public nuisance unisance
public nuisance مزاحمت عمومی
public nuisances unisance
public nuisances مزاحمت عمومی
public opinion افکار عمومی
public relations روابط عمومی
public utilities برق و ...
public utilities خدمات عمومی مانند اب
public ship کشتی حمل و نقل و مسافربر دولتی
public ship ناو دولتی
public session جلسه علنی
public services خدمات عمومی
public service استخدام دولتی
public service خدمت بجامعه
public servant کارمنددولت
public spirit خیر خواهی برای مردم میهن پرستی
public spirited دارای روحیه اجتماعی
public spiritedly ازلحاظ خیر خواهی مردم میهن پرستانه
public utilities تسهیلات عمومی
public trial دادرسی علنی
public services بریات عمومیه
public treasury بیت المال
public traffic رفت و امد همگانی
public submission مناقصه رسمی
public spiritedness میهن پرستی
public spiritedness خیرخواهی عموم
public spiritedness خیر خواهی مردم
public servant مستخدم عمومی
public sector بخش عمومی
public holiday تعطیلیعمومیورسمی
notary public دفتر ثبت
public notice آگهی به مردم
the public purse خزانه ملی
the public are hereby notified بدین وسیله عموم را اگهی میدهید
public ownership ملک خالصه
the american public مردم امریکا
public ownership خالصه دولتی
the public voice ارا
the public voice عمومی
public enterprise مدیریتومالکیتعمومی
public convenience توالتعمومی
public bar اتاقیدرمشروبقروشیبامبلمانساده
general public عامهمردم
public facilities تسهیلات عمومی
public garden باغچهعمودی
to make public افشا کردن
to make public فاش کردن
to make public اشکار یا علنی کردن
public-spirited خیرخواه مردم
public ownership مالکیت دولتی
public-spirited میهن پرست
public prosecutors مدعی العموم
public house کاروانسرا
public house مهمانخانه
public house میخانه
public houses کاروانسرا
public houses مهمانخانه
public houses میخانه
public schools مدارس عمومی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com