Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
public holiday	تعطیلیعمومیورسمی
Other Matches
holiday	تعطیل مذهبی
holiday	تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holiday	تعطیل
holiday	روزبیکاری
holiday	روزتعطیل
So much for our holiday.	این هم از تعطیلاتمان. [یک چیزی یا موقعیتی نگذاشت تعطیلات داشته باشند.]
I am here on holiday.	من برای تعطیلات به اینجا آمدم.
holiday	تعطیلات
package holiday	گشت بسته ای
busman's holiday	تعطیلی و مرخصی که طی آن انسان همان کارهایی را میکند که در سر کار میکرده
holiday camp	تفریحگاهتعطیلی
package holiday	تعطیلیکهتوسطیکشرکتمسافربریکنترلونظارتشود
That's the end of our holiday.	این هم از تعطیلاتمان. [یک چیزی یا موقعیتی نگذاشت تعطیلات داشته باشند.]
Did you get much ( any ) benefit from your holiday ?	تعطیلات برایت فایده ای داشت ؟
bank holiday	هر یک از تعطیلات رسمی که در آن مدارس و بانکها و غیره تعطیل هستند
holiday routine	برنامه روز تعطیل
holiday cottage	ویلای اجاره ای برای تعطیلات
package holiday	مسافرت بسته بندی
legal holiday	تعطیلات رسمی وقانونی
drug holiday	ترک موقت دارو
bank holiday	روزهای هفته که بانکها تعطیل هستند
bank holiday	ایامی که به دستور دولت بانکها بستهاند
holiday by the seaside [British]	مسافرت کنار دریا
holiday at the seaside [British]	تعطیلات در کنار دریا
My holiday did me a world of good.	درتعطیلات یک دنیا به من خوش گذشت
holiday at the seaside [British]	مسافرت کنار دریا
Can I rent a holiday cottage?	آیا میتوانم یک ویلا اجاره کنم؟
holiday by the seaside [British]	تعطیلات در کنار دریا
public d.	زمین خالصه
public a	وکیل عمومی
the public	عموم مردم
public	ملی
in public	علنا"
the public	عامه
in public	علنی
public	سرویس ارسال داده برای عموم . مثل سیستم تلفن اصلی در یک کشور
public	متن یا برنامهای که حق کپی ندارد و توسط هر کسی قابل کپی کردن است
public	رمز گشایی که از کلید عمومی برای رمز گذاری پیام استفاده میکند و از یک کلید خصوص برای رمز گشایی آن .
public	روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
public	ملت
public	همگانی ملی
public	اجتماعی
public	عموم
public	عامه
public	همگانی
public	آزاد برای استفاده همگانی , ساخته شده برای استفاده همگانی
public	مردم
public	همگان
public	عامه اشکار
public	عمومی
public ownership	مالکیت دولتی
public service	استخدام دولتی
public services	خدمات عمومی
public services	بریات عمومیه
public service	خدمت بجامعه
public servant	کارمنددولت
public servant	مستخدم عمومی
public policy	سیاست عمومی
public place	مکان عمومی
public sale	حراج
public sale	مزایده
public servant	مستخدم دولت
public place	محل عمومی
public road	شارع عام
public servant	خادم ملت
public property	مال عمومی
public institutions	نهادهای دولتی
public instractions	تعلیمات همگانی
public instractions	معارف
public interest	نفع عمومی
public interest	منافع عامه
public life	زندگی در سیاست
public library	کتابخانه عمومی
public law	حقوق عمومی
public life	زندگی سیاسی
public meeting	تجمع
public meeting	اجتماع
public ownership	مالکیت عمومی
public interest	منافع عمومی
public order	نظم عمومی
public network	شبکه عمومی
public morals	اخلاق حسنه
public monopoly	انحصار دولتی
public interests	مصالح عامه
public mischief	جرمی که مضر به حال جامعه باشد
public mischief	جرم علیه جامعه
public institutions	موسسات عمومی
public law	حقوق بین المللی عمومی
public session	جلسه علنی
public notice	آگهی به مردم
public enterprise	مدیریتومالکیتعمومی
public convenience	توالتعمومی
public bar	اتاقیدرمشروبقروشیبامبلمانساده
general public	عامهمردم
public garden	باغچهعمودی
to make public	افشا کردن
to make public	فاش کردن
to make public	اشکار یا علنی کردن
public ownership	ملک خالصه
public baths	استخر عمومی
public domain	مالکیت دولتی
public ownership	مالکیت دولتی
public domain	خالصه دولتی
public ownership	خالصه دولتی
public domain	ملک خالصه
the public voice	عمومی
the public voice	ارا
the public purse	خزانه ملی
public traffic	رفت و امد همگانی
public submission	مناقصه رسمی
public spiritedness	میهن پرستی
public spiritedness	خیرخواهی عموم
public spiritedness	خیر خواهی مردم
public spiritedly	ازلحاظ خیر خواهی مردم میهن پرستانه
public spirited	دارای روحیه اجتماعی
public spirit	خیر خواهی برای مردم میهن پرستی
public ship	کشتی حمل و نقل و مسافربر دولتی
public treasury	بیت المال
public trial	دادرسی علنی
public utilities	تسهیلات عمومی
the public are hereby notified	بدین وسیله عموم را اگهی میدهید
the american public	مردم امریکا
quasi public	نیمه عمومی
quasi public	نیمه دولتی
public warehouse	انبار عمومی
public utility	عام المنفعه
public utility	کار عام المنفعه
public utilities	برق و ...
public utilities	خدمات عمومی مانند اب
public ship	ناو دولتی
public company	شرکت سهامی عام
notify the public	به اطلاع عموم رساندن
public house	کاروانسرا
public house	مهمانخانه
public house	میخانه
in the sight of the public	در ملاء عام
in the sight of the public	در انظار عمومی
public houses	کاروانسرا
public houses	مهمانخانه
public servants	مامورین دولتی
public welfare	رفاه عمومی
notary public	دفتر اسناد رسمی
notary public	صاحب محضر
public corporation	شرکت سهامی عام
of public utility	عام المنفعه
public school	دبیرستان شبانه روزی مدرسه عمومی
public prosecutor	مدعی العموم
public prosecutors	دادستان
notary public	سردفتر اسناد رسمی
notary public	دفتر ثبت
for the public good	برای خیر عموم
endowments to the public	اوقاف عامه
public houses	میخانه
public relations	روابط عمومی
public nuisance	unisance
public nuisance	مزاحمت عمومی
public opinion	افکار عمومی
public nuisances	مزاحمت عمومی
public works	تاسیسات عام المنفعه
public works	امورعام المنفعه
public prosecutor	دادستان
public prosector	مدعی العموم
public prosector	دادستان
public schools	مدارس عمومی
public schools	مدارس دولتی
public defender	وکیل تسخیری
public sector	بخش عمومی
public sector	بخش دولتی
public works	کارهای ساختمانی همگانی
public works	فواید عامه
public nuisances	unisance
public companies	شرکت سهامی عام
public information	اطلاعات مورد نیاز عامه مردم وافکار عمومی
public employees	کارمندان بخش عمومی کارمندان دولت
in the public view	در ملاء عام
public domain	خالصه
public domain	زمین خالصه
public domain	خط مشی عمومی
public domain	ملک خالصه
public domain	خالصه دولتی
public goods	کالاهای عمومی
public deposits	سپردههای عمومی
public decency	عفت عمومی
public endowment	وقف عام
public-spirited	میهن پرست
public information	اطلاعات عمومی
public image	تاثیر علامت تجارتی روی ذهن مردم
public image	تصور عمومی
public health	بهداشت همگانی
public good	کالایی که تولید ان به نفع جامعه باشد
public finance	مالیه عمومی
public-spirited	خیرخواه مردم
public facilities	تسهیلات عمومی
public expenditures	مخارج عمومی
public enterprises	موسسات عمومی
public debt	بدهی دولت
public debt	قرضه عمومی
public affairs	روابط عمومی
public prosecutors	مدعی العموم
public assistance	کمکهای دولتی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com