Dictiornary-Farsi | public relations | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)

English	Persian
public relations	روابط عمومی


Search result with all words

public relations officer	رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers	رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
Other Matches

relations	روابط
relations	اقربا
relations	مناسبات
certain relations of the offender	blood of payment responsiblefor are offenceswho innon-internatinal money عاقله
matrimonial relations	علقه زوجیت
race relations	روشیکهافراددرمسابقهبایکدیگررابطهدارند
commercial relations	مناسبات تجاری
sexual relations	مقاربت جنسی
financial relations	روابط مالی
relations of production	رابطه تولید
economic relations	روابط اقتصادی
sexual relations	جماع
diplomatic relations	روابط دیپلماتیک
diplomatic relations	روابط سیاسی
sexual relations	روابط جنسی
social relations	روابط اجتماعی
international relations	رابطهسیاسیبینکشورها
community relations	روابط همکاری بین سازمانهای نظامی وقشرهای اجتماعی
break of relations	قطع روابط کردن
space relations	روابط فضایی
community relations	قسمت روابط عمومی
maternal relations	خویشان مادری
marital relations	روابط زناشویی
ideological relations	روابط ارمانی
good relations	مناسبات حسنه
good relations	روابط حسنه
ideological relations	روابط ایده ئولوژیک
p sexual relations	امیزش جنسی بطورهرج مرج وبدون رعایت ائین عروسی
interstate relations	روابط بین الدول
industrial relations	روابط کارگر وکارفرما
industrial relations	روابط صنعتی
labor relations	روابط کارگر و کارفرما روابط کارگری
civil military relations	روابط بین نظامیان وغیرنظامیان روابط نظامیان با مردم کشورهای دیگر
reestablishment of diplomatic relations	برقراری مجدد روابط سیاسی اعاده روابط سیاسی
means end relations	روابط وسیله- هدف
interruption of diplomatic relations	قطع روابط سیاسی
breach of diplomatic relations	قطع روابط سیاسی
international economic relations	روابط اقتصادی بین المللی
severance of diaplomatic relations	قطع روابط سیاسی
to break off diplomatic relations	روابط دیپلماتیکی را قطع کردن [سیاست]
good neigbourly relations	روابط حسن همجواری
rupture of diplomatic relations	قطع روابط سیاسی
rupture of diplomatic relations	قطع روابط دیپلماتیک
to discontinue relations [with somone]	رابطه قطع کردن [با کسی]
minnesota spacial relations test	ازمون روابط فضایی مینه سوتا
relations between load, shear and moment	رابط بین بار و نیروی برشی و لنگر خمشی
the public	عموم مردم
in public	علنا"
in public	علنی
public d.	زمین خالصه
public a	وکیل عمومی
the public	عامه
public	سرویس ارسال داده برای عموم . مثل سیستم تلفن اصلی در یک کشور
public	عمومی
public	متن یا برنامهای که حق کپی ندارد و توسط هر کسی قابل کپی کردن است
public	رمز گشایی که از کلید عمومی برای رمز گذاری پیام استفاده میکند و از یک کلید خصوص برای رمز گشایی آن .
public	روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
public	ملت
public	ملی
public	عامه
public	همگانی
public	مردم
public	عامه اشکار
public	عموم
public	اجتماعی
public	همگان
public	آزاد برای استفاده همگانی , ساخته شده برای استفاده همگانی
public	همگانی ملی
public road	شارع عام
public property	مال عمومی
public information	اطلاعات مورد نیاز عامه مردم وافکار عمومی
public institutions	موسسات عمومی
public institutions	نهادهای دولتی
public instractions	تعلیمات همگانی
public instractions	معارف
public interest	منافع عمومی
public sale	حراج
public sale	مزایده
public services	بریات عمومیه
public services	خدمات عمومی
public service	استخدام دولتی
public service	خدمت بجامعه
public servant	کارمنددولت
public servant	مستخدم عمومی
public interest	منافع عامه
public servant	خادم ملت
public servant	مستخدم دولت
public interest	نفع عمومی
public law	حقوق عمومی
public policy	سیاست عمومی
public ownership	مالکیت عمومی
public meeting	اجتماع
public order	نظم عمومی
public network	شبکه عمومی
public morals	اخلاق حسنه
public monopoly	انحصار دولتی
public mischief	جرمی که مضر به حال جامعه باشد
public ownership	مالکیت دولتی
public meeting	تجمع
public life	زندگی سیاسی
public place	مکان عمومی
public place	محل عمومی
public interests	مصالح عامه
public law	حقوق بین المللی عمومی
public library	کتابخانه عمومی
public life	زندگی در سیاست
public mischief	جرم علیه جامعه
the public voice	ارا
public notice	آگهی به مردم
public ownership	ملک خالصه
public domain	ملک خالصه
public ownership	خالصه دولتی
public domain	خالصه دولتی
public ownership	مالکیت دولتی
public domain	مالکیت دولتی
public holiday	تعطیلیعمومیورسمی
public enterprise	مدیریتومالکیتعمومی
the public purse	خزانه ملی
the public are hereby notified	بدین وسیله عموم را اگهی میدهید
to make public	اشکار یا علنی کردن
to make public	فاش کردن
to make public	افشا کردن
public garden	باغچهعمودی
general public	عامهمردم
public bar	اتاقیدرمشروبقروشیبامبلمانساده
the american public	مردم امریکا
public convenience	توالتعمومی
public baths	استخر عمومی
public traffic	رفت و امد همگانی
public submission	مناقصه رسمی
public spiritedness	میهن پرستی
public spiritedness	خیرخواهی عموم
public spiritedness	خیر خواهی مردم
public spiritedly	ازلحاظ خیر خواهی مردم میهن پرستانه
public spirited	دارای روحیه اجتماعی
public spirit	خیر خواهی برای مردم میهن پرستی
public ship	کشتی حمل و نقل و مسافربر دولتی
public ship	ناو دولتی
public treasury	بیت المال
public trial	دادرسی علنی
the public voice	عمومی
quasi public	نیمه عمومی
quasi public	نیمه دولتی
public warehouse	انبار عمومی
public utility	عام المنفعه
public utility	کار عام المنفعه
public utilities	برق و ...
public utilities	خدمات عمومی مانند اب
public utilities	تسهیلات عمومی
public session	جلسه علنی
public information	اطلاعات عمومی
of public utility	عام المنفعه
public prosector	مدعی العموم
public prosector	دادستان
public defender	وکیل تسخیری
public works	کارهای ساختمانی همگانی
public works	فواید عامه
public works	امورعام المنفعه
public works	تاسیسات عام المنفعه
public school	دبیرستان شبانه روزی مدرسه عمومی
public opinion	افکار عمومی
endowments to the public	اوقاف عامه
for the public good	برای خیر عموم
notary public	سردفتر اسناد رسمی
notary public	دفتر ثبت
notary public	صاحب محضر
notary public	دفتر اسناد رسمی
notify the public	به اطلاع عموم رساندن
in the sight of the public	در ملاء عام
in the sight of the public	در انظار عمومی
in the public view	در ملاء عام
public servants	مامورین دولتی
public welfare	رفاه عمومی
public nuisances	مزاحمت عمومی
public nuisances	unisance
public house	کاروانسرا
public prosecutors	مدعی العموم
public prosecutors	دادستان
public prosecutor	مدعی العموم
public prosecutor	دادستان
public corporation	شرکت سهامی عام
public company	شرکت سهامی عام
public companies	شرکت سهامی عام
public-spirited	میهن پرست
public house	مهمانخانه
public house	میخانه
public nuisance	مزاحمت عمومی
public nuisance	unisance
public sector	بخش دولتی
public sector	بخش عمومی
public schools	مدارس دولتی
public schools	مدارس عمومی
public houses	میخانه
public houses	مهمانخانه
public houses	کاروانسرا
public-spirited	خیرخواه مردم
public domain	خالصه
public borrowing	استقراض عمومی
public benefits	منافع عمومی
public assistance	کمکهای دولتی

public relations

روابط عمومی