Dictiornary-Farsi | pulled muscle | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 49 (1 milliseconds)

English	Persian
pulled muscle	عضله کشیده شده


Other Matches

pulled	کنده
She pulled me aside and said…	مرا بسمتی کشید وگفت ...
pulled	خشک کرده
pulled	شکسته شده افتاده
pulled	تحلیل رفته
I pulled him by the ears.	گوشش را کشیدم ( بعنوان تنبیه )
I pulled the blanket over my head .	پتو راکشیدم سرم
You pulled a fast one. That was a neat trick you played.	خوب حقه زدی ( سوار کردی )
Don pulled the rug out from under me in my deal with Bill Franklin.	دان معامله من و بیل فرانکلین را به هم زد.
muscle	عضله
muscle up	بالاکشیدن بکمک نیروی عضلانی ژیمناست
d.muscle	ماهیچه انبساط دهنده
d. muscle	ماهیچه سه گوش شانه عضله دالی
muscle	نیروی عضلانی
muscle	صدف باریک دریایی ورودخانهای
muscle	ماهیچه
muscle	بزور وارد شدن
muscle	صدف دوکپهای
muscle	استفاده کامل ازعضله ها بکاربردن تمام نیرو
unstriped muscle	ماهیچه صاف
adductor muscle	ماهیچهنزدیکبهمرکز
bulbocavernous muscle	عضلهزوجیکهپیازذکریاچوچولهرااحاطهکرده
muscle fibre	رشتهماهیچهای
(not) move a muscle <idiom>	حرکت ندادن حتی به مقدار اندک
muscle scar	شکافماهیچهای
muscle segment	بخشماهیچهای
papillary muscle	ماهیچهجانبی
unstriped muscle	ماهیچه غیر مخطط
supinator muscle	عضله برون گردان
striate muscle	ماهیچه مخطط
adducent muscle	عضله مقربه
agonist muscle	عضله موافق
buccinal muscle	ماهیچه شیپوری
ciliary muscle	عضله مژگانی
injured muscle	عضله اسیب دیده
muscle bound	دارای عضلات سفت وسخت غیر قابل ارتجاع
muscle bound	سفت
muscle tonus	کشیدگی طبیعی عضلانی
not to move a muscle	هیچ تکان نخوردن
smooth muscle	ماهیچه صاف
rhomboid muscle	ماهیچه چهارگوش معین
orbicular muscle	عضله باسطه
orbicular muscle	ماهیجه مدور
lateral rectus muscle	ماهیچهرکتئوسکناری
splenius muscle of head	ماهیچهنگهدارندهسر
arrector pili muscle	عضلهراستوقائم
sphincter muscle of anus	ماهیچهعضلهتنگکنندهآنوس
medial rectus muscle	ماهیچهرکتئوسمیانی