English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
pulse period تناوب پالس
Other Matches
pulse تپش
pulse جهند
pulse پالس
pulse پولس
pulse امواج ضربانی
pulse ضربه
pulse تپیدن
pulse جهندزدن
pulse نبض
pulse ضربان
pulse ایمپولز
pulse دوره کوتاه سطح ولتاژ
pulse اعمال ولتاژ با دوره کوتاه به یک مدار
pulse مجموعه متمادی پالسهای مشابه
pulse روش ذخیره سازی صوت در یک قالب دقیق وفشرده که توسط کارتهای صوتی high-end استفاده میشود
pulse تپ
clock pulse تپش زمان سنجی
flyback pulse پالس برگشت
to feel any one's pulse کمان کردن
to feel any one's pulse لمس کردن
to feel any one's pulse دست زدن
thrilling pulse نبض مختلج
transmitted pulse امواجارسالی
data pulse ضربان داده
voltage pulse پالس ولتاژ
input pulse پالس ورودی
enable pulse تپش تواناساز
disable pulse تپش ناتوان ساز
drive pulse تپش تحریک
pulse length درازای تپش
dial pulse تپش شماره گیری
strobe pulse تپش بارق
pulse amplifier تقویت کننده پالس
to feel any one's pulse حس کردن احساس کردن دریافتن
pulse train قطار تپشها
pulse shape ریخت تپش
pulse repetition تجدید ضربان پی امد ضربان
pulse repetition تکرار تپش
pulse regeneration باز زایی تپش
pulse pressure فشار نبض
pulse modulation مدولاسیون پالس
pulse modulation تلفیق تپشی
pulse generator مولد تپش
pulse generator تپش زا
pulse duration مدت تپش
pulse dialling شماره گیری تلفن از طریق ارسال پالسهایی روی خط
pulse counter ضربه شمار
pulse counter پالس شمار
pulse converter مبدل پالس
pulse amplitude دامنه تپش
pulse train سلسله تپش ها
pulse transformer مبدل ضربه
pulse transmitter فرستنده پالس
ignition pulse ضربه احتراق
ignition pulse ایمپولز احتراق
pulse repetition تکرار ضربان
input pulse ایمپولز ورودی
leaping pulse نبض غیر مستوی
uneven pulse نبض غیر مستوی
rectangular pulse ضربه مستطیلی
heat pulse پالس حرارتی
read pulse تپش خواندن
pulse width پهنای پالس
pulse width پهنای تپش
pulse triggering رها سازی تپش
ignition pulse پالس احتراق
high power pulse پالس قوی
pulse code modulation تلفیق رمز تپشی
ideal rectangular pulse پالس مربعی ایده ال
serrated vertical pulse ضربه عمودی دندانهای
high power pulse generator مولد پالس پرقدرت
To sound someone out . To feel someones pulse . مزه دهان کسی را فهمیدن
on period مدت رسانایی
period دوره زمان
off period مدت نارسانایی
period فاصله زمان
period مدت
period دوره تناوبی
period روزگار نوبت
period دوران
period دوره تناوب
period تناوب
period زمان تناوب دوره
period نوبت مرحله
period زمان تناوب پریود
period زمان
period لحظه
period موقع
period گاه
period وقت روزگار
period عصر
period نوبت ایست
period مکث
period نقطه پایان جمله
period جمله کامل
period قاعده زنان
period طمث
period حد
period پایان
period نتیجه غایی
period کمال
period منتهادرجه دوران مربوط به دوره بخصوصی
period نقطه
period عادت ماهانه
period دوره
period گذشت زمان
period گردش
at a later period در موقع دیگر
period آمریکا # علامت چاپ در انتهای متن .
period مدت زمان
at a later period بعدها
three-month period دوره سه ماهه
retrace period دوره بازگشت
transition period دوره انتقال
wave period زمان تناوب امواج دریا
Safavid period دوران صفویه [اوج دوران شکوفایی فرش ایران که دیگر هرگز تکرار نشد. ایجاد کارگاه های بزرگ قالبافی اصفهان و کاشان تحولی شگرف به دنبال داشت و شاهکارهای آن هنوز در موزه های جهان جلوه گری می کند.]
And that is it period . I have nothing more to say . and that is final . همان است که گفتم ( برو برگرد ندارد )
For a period of one month. به مدت یک ما ؟
porolongation of a period تمدید مدتی
practice period دوره تمرین
probationary period دوره ازادی مشروط
probationary period دوره ازمایشی
production period دوره تولید
time period گذشت زمان
time period دوره زمان
time period فاصله زمان
period of vibratio دوره ارتعاش
transition period دوره گذار
synodic period دوره تناوب هلالی
remainder of the period باقیمانده مدت
rest period دوره استراحت
retention period دوره ابقا
synodic period month lunar
right for a prescribed period رقبی
scan period دورهء پویش
second long period تناوب بزرگ دوم
sidereal period پریودنجومی
short period دوره کوتاه
synodic period پریودهلالی
refractory period دوره بی پاسخی
the girls of the period دختران امروزی
transattack period مدت ادامه تک اتمی
transattack period زمان اجرای تک اتمی
quarterly period سه ماه
three-month period سه ماه
quarterly period دوره سه ماهه
to put a period to بپایان رساندن
third long period تناوب بزرگ مرتبه سوم
reasonable period مدت معقول
sidereal period دوره تناوب نجومی
period of roll زمان تناوب چرخش
infection period دوره نهفتگی
guarantee period دوره ضمانت
grace period دوره مهلت
germinal period دوره نوجنینی
financial period دوره مالی
extra period وقت اضافی
earthquake period دوره تناوب زلزله
design period مدت طرح
curfew period ساعات منع عبور و مرور
guarantee period مدت تضمین
gurantee period دوره نگهداری تاسیسات
induction period دوره انگیزش
incubation period دوره رشد نهفته
impluse period زمان تناوب ضربه جریان
idle period پریود بی باری
idle period زمان توقف
idle period دوره استراحت
first long period تناوب بزرگ اول
gurantee period مدت زمانیکه قبل از تحویل نهائی پیمانکار ساختمانی موفف است خسارات ساختمان رارفع نماید
curfew period ساعات خاموشی
critical period دوره شاخص
critical period دوره بحرانی
budget period دوره بودجه
blocking period دوره وقفه
base period زمان مبنا
action period دوره کنش
cooling-off period دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period دوره ملایمت
cooling off period دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
budget period زمان بودجه
coking period زمان کک سازی
cooling period زمان بازار خراب کن
cooling off period دوره ملایمت
cooling period زمان انتظار
control period مدت زمان کنترل و بررسی اماد
control period دوره کنترل اماد
contract period مدت قرارداد
contract period دوره قرارداد
conducting period دوره رسانایی
cooling off period دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
period of incubation دوره نهفتگی
period of roll دوره تناوب
payout period دوره بازگشت سرمایه
payoff period دوره بازگشت سرمایه
payback period دوره برگشت سرمایه
payback period دوره برگشت
payback period دوره بازپرداخت
oxidizing period دوره اکسیداسیون
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com