English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
punched paper tape نوار کاغذی منگنه شده
Other Matches
punched tape نوار پانچ
punched tape نوار منگنه شده
punched tape control کنترل نوار پانچ
paper tape نوار کاغذی
perforated paper tape نوار کاغذی سوراخ دار
paper tape punch منگنه نوار کاغذی
paper tape punch منگنه کن نوار کاغذی
punch paper tape نوار کاغذی منگنه
paper tape reader نوار کاغذی خوان
paper tape reader نوارخوان کاغذی
punched توپ را با مشت زدن
punched ضربه با مشت
punched سوراخ کن
punched پانچ
punched وسیلهای که داده را روی پاچ منتقل میکند به صورتی که کامپیوتر قابل تشخیص باشد
punched کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punched قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
punched بخشی از نوار کاغذی که حاوی سوراخهایی برای نمایش داده است
punched وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
punched سوراخ ایجاد کردن
punched در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
punched مهر کردن سوراخ
punched مشروب مرکب از شراب ومشروبات دیگر
punched مشت
punched ضربت مشت قوت
punched استامپ
punched مهر
punched مشت زدن بر
punched منگنه
punched سوراخ کردن
punched پهلوان کچل
punched منگنه کردن سوراخ کردن
punched کوتاه قطور
punched card کارت منگنه شده
punched card کارت کارمندی که در مقابل هرروز یا هر ساعت کار انراسوراخ کنند
punched hole سوراخ منگنه
punched card کارت منگنه
punched card کارت پانچ شده
edge punched card کارت لب منگنه شده
punched card control کنترل کارت پانچ
tape نوار زدن ضبط کردن
tape نوار ضبط صوت
tape وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tape وسیلهای که داده را روی نوار مغناطیسی اجرا و ذخیره میکند
tape ماده بلند و باریک مسط ح
tape پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tape نوار
tape نوارچسب
tape نوار خط پایان
tape روی نوار ضبط کردن نواربرداری کردن
tape نوار پهن بالای تور
tape تایپت
tape نوار بستن
tape تپت
tape بانوار بستن
This tape has just come out. این نوار تازه درآمده
tape نوار چسب
tape relay ارسال و دریافت پیام به وسیله نوار یا به شکل نوارضبط
backspace tape فرایند برگرداندن نوارمغناطیسی به ابتدای رکوردقبلی
armature tape نوار چسب ارمیچر
adhesive tape نوار چسب
tape transport حامل نوار
tape to card از نوار به کارت
tape synchronizer همگام کننده نوار
tape streamer حلقه ممتد نوار برای حافظه پشتیبان
tape storage انباره نواری
tape spool قرقره نوار
binary tape نوار دودویی
blank tape نوار نانوشته
input tape نوار اولیه
cambric tape نوارچسب کمبره
tape unit واحد نوار
tape verifier باز بین نوار
master tape شاه نوار
measuring tape متر نواری
measuring tape نوار مساحی
mica tape نوار میکا
nine track tape نوار نه شیاره
one time tape نوار یک لبه
one time tape نوار یک رویه کلید رمز
mag tape نوار مغناطیسی
linen tape نوار کتان
library tape نوار کتابخانهای
perforated tape نوار سوراخ دار
perforated tape نوار کاغذی یا نوار بلند که داده به صورت پانج شده روی آن ذخیره میشود
to breast the tape مسابقه دورابردن
key to tape کلید به نوار
finish tape نوار پایان مسابقه
carbon tape نوارکاربنی
tape reel حلقه نوار
tape label برچسب نوار
tape jam گیر کردن نوار
tape handler unit tape magnetic
recording tape نوار ضبط
tape file پرونده نواری
tape copy پیام ضبط شده روی نوارضبط
tape copy پیام نوار شده
tape comparator مقایسه کننده نوار
tape code کد نوار
tape cassette کاست نوار
tape cable کابل نواری
tape cartridge کارتریج نوار
tape bound با تنگنای نواری
seven track tape نوار هفت شیاره
scratch tape نوار چرکنویس
tape librarian بایگان نوار
tape library کتابخانه نوارها
granofather tape نوار پدر بزرگ
tape record روی نوار ضبط صوت صدا راضبط کردن
chadless tape نوار بی خرده کاغذ
tape gauge اشل زنجیری
tape reader نوار خوان
tape punch نوار منگنه کن
tape perforator نوار سوراخ کن
tape mark نشان نوار
heating tape نور حرارتی
tape line تسمه فلزی وباریک که برای اندازه گیری بکارمیرود
copper tape نوار مسی
tape line قابدار
tape line متر
tape library اتاق مخصوص نگهداری نوار
double tape نوار مساحی مضاعف
dump tape نوار روبرداری
friction tape نوار چسب
tape recorders نوار ضبط کن
magnetic tape جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
magnetic tape وسیلهای که داده ورودی از صفحه کلید را مستقیما می نویسد روی نوار مغناطیسی
magnetic tape وسیلهای با نوک مغناطیسی
magnetic tape موتور و دستگاه چرخان که به سیگنالهای الکتریکی امکان ضبط روی نوار مغناطیسی یا چرخش روی آن می دهند
magnetic tape روش درایو نوار مغناطیسی کنترل شده
magnetic tape ماشینی که سیگنالهای ذخیره شده روی نوار مغناطیسی را می خواند و به صورت الکترونیکی تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل فهم است
magnetic tape پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
Scotch tape نوار طلق
Scotch tape نوار اسکاچ
masking tape نوارچسب کاغذی
masking tape نوار چسب رنگزنی
magnetic tape نوار مغناطیسی
ticker tape نوار کاغذی
cassette tape نوار کاست
tape dispenser نوارچسب
tape lock قفلنوار
tape selector انتخابگرنوار
tape-guide محلعبورنوار
tear tape نواربازکردن
white tape نوارسفید
tape recording دستگاهضبطصدا
tape counter شمارشگرنوار
red tape نوار باریک قرمز
red tape فرمالیته اداری
red tape تشریفات زائد
red tape مقررات دست و پاگیر
bridle tape نوارافسارمانند
video tape نواردیداری و شنوایی
video tape نوار سمعی و بصری
v tape engine موتور"وی " شکل
tape decks نوار چرخان
tape measure مترمخصوص اندازه گیری
tape measure نوارمتر
tape measure متر نواری
tape measures مترمخصوص اندازه گیری
tape measures نوارمتر
tape measures متر نواری
v tape engine موتور خورجینی
transaction tape نوار تراکنش
tape recorder ضبط صوت دستگاه ضبط صوت
tape recorder نوار ضبط کن
red tape <idiom> بیش ازحد فرمالیته
tape decks نوارچرخان
tape decks نوار ران
tape drive نوار ران
tape recorders ضبط صوت دستگاه ضبط صوت
tape drive نوارچرخان
tape drive نوار گردان
tape drive نوار چرخان نوار ران
tape drive دستگاه نوارخوان
tape drives نوار ران
tape drives نوارچرخان
tape drives نوار گردان
tape deck نوار چرخان
tape deck نوارچرخان
tape deck نوار ران
tape drives دستگاه نوارخوان
tape drives نوار چرخان نوار ران
paper روزنامه
paper یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
paper روی کاغذ نوشتن
paper اوراق
paper ورق کاغذ
paper ورقه
paper جواز پروانه
paper مقاله
on paper ازروی حساب یا قلم و کاغذ بافرض
paper کاغذ
paper روی کاغذاوردن
paper ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
paper حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
paper محفظهای که کاغذ چاپگر را در خود نگه می دارد
paper وسیلهای که نوار کاغذ پانج شده را می پذیرد و اطلاعات پانج شده و ذخیره شده روی آن را به سیگنال هایی تبدیل میکند که کامپیوتر میتواند پردازش کند
paper وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند
paper کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com