Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 159 (8 milliseconds)
English
Persian
quadratic quotient search
الگوریتم بازرسی کننده که به هنگام تست مکانهای بعدی جدول از یک ادرس دوگانه استفاده میکند
Other Matches
quadratic
منشور قائم
quadratic
درجه دوم
quadratic equation
معادلات درجه دو
quadratic programming
برنامه ریزی غیرخطی
quadratic form
شکل درجه دوم
quadratic form
معادله درجه دوم
quadratic equation
معادله درجه دوم
quadratic function
تابع درجه دوم
quadratic programming
تابع هدف درجه دوم است
quadratic e quation
معادله درجه دوم
quadratic equation
معادله درجه دو
[ریاضی]
quadratic homogeneous function
تابع همگن درجه دوم
quotient
خارج قسمت
[ریاضی]
quotient
نتیجه تقسیم یک عدد بر دیگر
quotient
بهر
quotient
خارج قسمت
quotient
کسر
quotient
نسبت
quotient
بهره
reading quotient
بهر خواندن
resipatory quotient
بهره تنفسی
accomplishment quotient
بهر پیشرفت
achievement quotient
بهر پیشرفت
activity quotient
بهر فعالیت
educational quotient
بهر اموزشی
encephalization quotient
بهر مغزی شدن
intelligence quotient
عددی که هوش و زیرکی شخص را نشان میدهد
to search after
زیر و رو کردن
in search of
بجستجوی
to search
گشتن
[جستجو کردن]
to search
[for]
[someone]
دنبال
[کسی]
گشتن
[ برای مثال پلیس]
right of search
حقی که کشتیهای دول متحارب برای جستجوی ناوگان ممالک بیطرف به منظور مطمئن شدن از بیطرفیشان دارند
right of search
حق جستجو
right of search
حق بازرسی کشتی در دریاها
in search of
در جستجوی
the search of
جستجوی چیزی
search me
<idiom>
نمی دونم ،ازکجا بدونم
to search out
پیدا کردن
to search for anything
چیزیراجستجو کردن
to search for anything
پی چیزی گشتن
to search
جستجو کردن
to search after
بازرسی کردن
search
بررسی وشناسایی زمین
search
مراقبت کردن از زمین
search
کاوش کردن زمین
search
شناسایی کردن
search
درو در عمق با اتش
search
تجسس کردن
search
تجسس تفتیش کردن وارسی کردن وارسی
search
تلاش
search
بازرسی کردن
to search after
تحقیق کردن
to search after
جستجو کردن
search
جستجویی که هر عنصریت
search
جستجو
search
تجسس
search
تکاپو بازرسی
search
کاوش
search
جستجوکردن
search
گشتن
search
بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
search
تفتیش
search
جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
to search after
کاوش کردن
search
جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
search
جستجو کردن
search
جستجو برای یک موضوع داده
search
فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
search
بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
search
1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
search
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
search
نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
search key
کلید جستجو
search results
نتایج جستجو
search jammer
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
search sweeping
مین روبی مراقبتی
search cycle
چرخه جستجو
search light
نورافکن
search results
نتیجه های جستجو
search mission
ماموریت تجسس زمینی به وسیله هواپیما
search sweeping
مین روبی ازمایشی
search memory
حافظه جستجو
search result
نتیجه جستجو
search party
دستهی جستار گرد
specific search
شناسایی مخصوص
sequential search
جستجوی ترتیبی
sector of search
منطقه مراقبت رادار
visit and search
بازدید و تجسس کردن ناو
sector of search
منطقه کاوش
search parties
گروه پیگرد
search parties
دستهی جستار گرد
search string
رشته جستجو
search radar
رادار تجسسی
search party
گروه پیگرد
body search
بازرسیبدنی
To search ones conscience .
کلاه خود را قا ضی کردن
search one's soul
<idiom>
کنکاش کردن درمورد بی گناهی کسی
sector of search
منطقه تجسس رادار
specific search
تجسس اختصاصی منطقه
area search
کاوش منطقه
air search
مراقبت هوایی
air search
تجسس هوایی
search warrant
حکم تفتیش منزل
chaining search
جستجوی زنجیرهای
cover search
جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
dichotomizing search
جستجوی دورستهای
dichotomizing search
روش جستجو سریع برای استفاده از لیست داده ها.
dichotomizing search
جستجوی دو حالته
blind search
جیستجوی بی نتیجه
binary search
جستجوی دودوئی
area search
کاوش منطقه با دیدبانی بصری کاوش منطقهای
area search
جستجوی ناحیه
area search
جستجوی دامنهای
area search
جستجوی ناحیهای
antisubmarine search
کاوش ضد زیردریایی
backward search
جستجوی پسرو
binary search
جستجوی دوتایی
antisubmarine search
عملیات تجسس ضد زیردریایی
dichotomizing search
جستجوی دوقسمتی
disjunctive search
جستجو برای داده هایی که لااقل با یکی از اعداد کلید مط ابق هستند
search warrant
اجازه تفتیش
retrospective search
جستجوی متن ها دریک موضوع مشخص ازیک داده
search and clear
جستجو و پاک کردن دشمن
search warrants
اجازه تفتیش
search warrant
حکم تفتیش
search and replace
جستجوی کلمه پرداز و تابع جایگزینی مربوط به فایل کامل یا متن
search and replace
خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
search and replace
جستجو و جایگزینی
search and rescue
عملیات تجسس و نجات
search warrant
حکم بازرسی و ورود
search warrants
حکم تفتیش منزل
multifile search
جستجوی چند پروندهای
exhaustive search
جستجو هر رکورد در پایگاه
search coil
پیچک کاشف
fibonacci search
جستجو فیبو ناجی
fibonacci search
جستجوی فیبوناچی
global search
جستجوی سراسری
search warrants
حکم تفتیش
search warrants
حکم بازرسی و ورود
linear search
جستجوی خطی
intercepting search
کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
total search result
مجموع نتیجه جستجو
search light illumination
روشن کردن منطقه با نورافکن
automatic search jammer
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
search light illumination
روشنایی با نورافکن
parallel search storage
انباره جستجوی موازی
optimum tree search
جستجوی بهینه درخت
search attack unit
ناو گروه شکارزیردریایی
global search and replace
جستجو و جایگزینی سراسری
air search radar
رادارردیابهوایی
edit/search buttons
دکمهجستجوگر
edit/search buttons
اصلاحگر
track search keys
کلیدهایجستجویزمان
case sensitive search
جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف
search attack unit
یکان تجسس و تک ضدزیردریایی
air search attack unit
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
HE has plenty of excuses who is in search of trick.
<proverb>
ییله جو را بهانه بسیار است .
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com